این روزها
این روزهای سرد
کولاک های تیز
از ما بریده اند آن خط و ربطمان
شاید تو سرد
آری دل تو سنگ
رنگ غروب شد هرلحظه هایمان
در سینه ام گداخت
دور از تو آرزو
پیش تو طاقتم
رخساره ات چه خشک از کینه های من
امیدهای زرد از خاطرات تو
از واژه ها چه سود
وقتی خرابه اند
از جمله ها چه سود
وقتی کنایه اند
حالا که با سکوت محرم تری ز من محرم ترم ز تو
بگذار اندکی همچون غریبه ها
گاهی سلام من گاهی جواب تو