فراموش کردم
اعضای انجمن(135) صفحه اصلی اخبار میانه صفحه اصلی انجمن مقررات انجمنهای سایت
جستجوی انجمن
مدیر انجمن: مهدی عزیزی
مرتضی رشیدی (m84620 )    

نماینده محترم ، مسئولان روابط عمومی انتخاب با خود شما هست مؤید یا منتقد؟هر دو با (میم ) شروع و به ( دال ) ختم میشود!

درج شده در تاریخ ۹۴/۰۹/۱۲ ساعت 18:24 بازدید کل: 210 بازدید امروز: 207
 

نماینده عزیز و مسئولان محترم همه شما می توانید خود را به عنوان یک خادم تمام قد مبدل نمائید! مرحوم سید جمال‌الدین اسدآبادی فرموده ( تا فشاری نباشد، توفیقی حاصل نخواهد شد ) چقدر ارزشمند و کارساز است. منظور از فشار، همان شکسته‌نفسی آن‌هم نفس اماره است،زمانی که شخصی همه‌چیز خود را در طبق اخلاص می‌گذارد و در بحرانی‌ترین زمان‌ها پا جلو گذاشته و با اعتماد مردم مسئولیت خطیری را می پذیرد،مخاطره انگیزترین لحظات کاری‌اش برای آینده شروع می‌شود. اینجاست که باید از همه‌کسانی که مشفق و مؤید او در انتخاب و انتصاب بوده‌اند سپاسگزاری کرده و مسیر واقعی خود را مشخص کند و به‌ جای منصوب کردن و میدان دادن به بادمجان دور قاب چین‌ها و مؤیدان، به سراغ منتقدان برود و از آن‌ها بخواهد به‌عنوان مشاور یاری‌ اش کنند نه اینکه با اجازه دادن به حامیان و مسئولان روابط عمومی خود و با زدن تهمت ، افترا بخاطر منحرف کردن افکار عمومی منتقد را تخریبچی و انتقاد را تخریب قلم دادنمایند و این‌گونه خیالش آسوده شود که نادیده‌ها و ناشنیده‌ها را از همین زاویه خواهد دید و شنید! ( من از بیگانگان هرگز ننالم/ که با من هر چه کرد آن آشنا کرد ) نیروهای همراه در موفقیت‌های مختلف باید با هم تفاوت داشته باشند.از یک معمار زبردست نمی شود انتظار داشت پزشک خوبی باشد!   نماینده ،مدیر و مسئول موفق نباید به آبدارخانه برود و تعداد و نوع استکان و فنجان و نعلبکی‌ها موجود را داشته باشد و مدل آن‌ها را در حافظه خود ثبت و ضبط کند! اما وقتی یک مشاور منتقد غیر بادمجان دور قاب چین داشته باشد همه اطلاعات و نواقص و معایب ریزودرشت دستگاه خود را می‌داند و از عملکرد اقدامات خود نیز با خبر می شود! حتی مشکل لباس پوشیدن خودش را هم از منتقد مشاور می‌شنود و در اصلاح آن کوشش می‌کند! به منتقد نباید به چشم خصم نگاه و تهمت ، افترا زد و باعث ایجاد مسائلی که بازتاب منفی در جامعه شود باشد بلکه باید او را یک آینه تمام‌نما دانست. با شکستن این آینه نمی‌توان عیب‌ها را پوشاند بلکه باید در آن نظر انداخت و رفع معایب کرد. فرمایش معصوم را نباید از یاد برد ( هر که یک کلمه به من بیاموزد تا ابد بنده او هستم ) چوبی که لای چرخ منتقد و ناشر انتقاد گذاشته می‌شود تبدیل به الوار تنومندی خواهد شد و بر سر بانی فرود خواهد آمد! انتخاب با نماینده محترم است. مؤید یا منتقد؟ هر دو با ( میم ) شروع و به ( دال ) ختم می شود !                                                                                                                                                   در پایان توجه شما را به خاطرات یکی از مدیران موفق بانکی اروپا جلب می نمایم                        مدیرعامل یکی از بانک‌های اروپایی در منطقه باواریای کشور آلمان پس از سی سال خدمت در این سمت به درخواست خودش بازنشسته می‌شود. این غول اطلاعات مالی اروپا و آمریکا و کارشناس مقتدر سرمایه‌گذاری در جهان سوم، خاطراتش را در یک فایل شخصی قرار داده و برای مهمانانی که با وقت قبلی برای مشاوره با او به آلمان می‌روند، نمایش داده و فقط به آن‌ها اجازه می‌دهد با قلم و کاغذ نت‌برداری کنند نه نسخه‌برداری! در قسمت‌های آغازین و انتهای این فایل، پیرامون مشاورانی صحبت می‌شود که در تمام دوران خدمتش از وجود آن‌ها استفاده کرده و تلویحاً سعی می‌کند از خود هیچ خلاقیت و ابتکاری نداشته بلکه هر آنچه نصیبش شده و توانسته مدت سی سال روی پست مدیرعاملی بانک دوام آورد و حاشیه کمتری داشته باشد حضور مشاوران انتخابی است که در کنارش و از زاویه‌ای مقابلش بودند! این مدیر موفق در فایل خود نقل می‌کند اولین روزی که پشت میز مدیرعامل بانک تازه تأسیس نشستم، مرد میان‌سال و موقری درحالی‌که پیپی گوشه لبش بود به اتاق من آمد و درنهایت آرامش و متانت از نحوه برخورد نگهبان بانک که به او صبح‌به‌خیر نگفته خبر داد و اظهار داشت: بی‌ادبی این نگهبان دلیل بر این است که هرگونه ادب و نزاکتی در بین دیگر کارکنان بانک مشاهده شود دلیل تظاهر و ریاکاری بیش نیست! و به قول خودمان مشت نمونه خروار است. این مدیر موفق ادامه می‌دهد: شما نیازمند مشاورانی هستید که هرلحظه به نقدتان بکشند و معایب کاری و شخصی شما را برملا کنند. تا خودتان را گم نکنید و هر لحظه مترصد آموختن و خودسازی باشید. اگر مدیری باید تقدیر و تمجید شود، منحصراً از سوی بالادستی‌هایش معتبر و مستند است والا باعث کبر و خودپسندی و خودشیفتگی خواهد شد و نوعی چاپلوسی است. سپس از جا بلند شد و خواست خداحافظی کند که از او خواهش کردم مدتی دیگر بماند تا با هم قهوه‌ای خورده و بیشتر آشنا شویم. در همان جلسه از او خواستم از همان لحظه به‌عنوان مشاور در بانک ما مشغول کار شود و او پذیرفت. همه‌سال‌های خدمتم در بانک را با حضور مشاوران منتقد که اکثر آن‌ها ژورنالیست‌های پاره‌وقت بودند، سپری کردم و با حضور آن‌ها هر مخاطره‌ای را قبل از وقوع می‌فهمیدم و خنثی می‌کردم. بدین گونه بانکی که من مدیریت آن را داشتم، مسیر سی‌ساله خود را بدون تنش سپری کرد

نماینده محترم شما مسئول تمام کارهای مسئولان روابط عمومی خود هستید و باید جوابگوی رفتار آنها باشید 

 
 
این مطلب توسط اسماعیل مختاری بررسی شده است. تاریخ تایید: ۹۴/۰۹/۱۳ - ۱۴:۱۰
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (2)