فراموش کردم
رتبه کلی: 3353


درباره من
ذره ای از خاک ایرانم
م احمدیان (ma9347 )    

شمع سوزان توام این گونه خاموشم نکن

درج شده در تاریخ ۹۱/۱۱/۲۶ ساعت 15:36 بازدید کل: 156 بازدید امروز: 77
 


زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم

ناز بنیاد مکن تا نکنی بنیادم
می مخور با همه کس تا نخورم خون جگر

سر مکش تا نکشد سر به فلک فریادم
زلف را حلقه مکن تا نکنی در بندم

طره را تاب مده تا ندهی بر بادم

یار بیگانه مشو تا نبری از خویشم

غم اغیار مخور تا نکنی ناشادم

رخ برافروز که فارغ کنی از برگ گلم

قد برافروز که از سرو کنی آزادم

*

*

شمع هر جمع مشو ور نه بسوزی مارا

یاد هر قوم مکن تا نروی از یادم

شهره ی شهر مشو تا ننهم سر در کوه

شور شیرین منما تا نکنی فرهادم


رحم کن بر من مسکین و به فریادم رس

تا به خاک در آصف نرسد فریادم


حافظ از جور تو حاشا که بگرداند روی

من از آن روز که در بند توام آزادم
تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۱/۱۱/۲۶ - ۱۵:۳۸
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)