درباره من نفس را با تو میخواهم...
تو که از نسل گل هایی... سیاهی را مکن باور... خودت خورشید فردایی... __________________________ دیدی غزلی سرود؟ عاشق شده بود. انگار خودش نبود. عاشق شده بود. افتاد.شکست.زیر باران پوسید. آدم که نکشته بود. عاشق شده بود. __________________________ من: مهربان,عاشق,شوخ,زود رنج,اهل تهرانم 14سالمه,عاشق همه ی شماهستم |
مهدی مومن زاده
(mahdi20momen )
برچسب ها:
1
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید. |
کاربران آنلاین (1)
|