<
ذهن را درگیر باعشقی خیالی کرد و رفت
جمله های واضح دل را سوالی کرد و رفت
چون رمیدن های آهو ناز کردن های او
دشت چشمان مرا حالی به حالی کرد و رفت
کهنه ای بودم برای دست های این و آن
هرکسی مارا به نوعی دستمالی کرد و رفت
ابرهم در بارشش قصد فداکاری نداشت
عقده در دل داشت روی خاک خالی کردو رفت
وقتی یه دختر بخاطر یه پسر اشک میریزه ،
یعنی واقعن دوسش داره...
اما ....وقتی یه پسر بخاطر یه دختر اشک بریزه ،
یعنی دیگه هیچوقت نمیتونه کسیو مثل اون دوست داشته باشه ....
قلب من در هر زمان خواهان توست
این دو چشم عاشقم مهمان توست
گرچه لبریز از غمی درمانده ای
این نگاهم در پی در مان توست
در میان ظلمت شبهای غم
چلچراغ قلب من چشمان توست
در کنارم لحظهاای آسوده باش
همدم دستان من داستان توست
گاهی با یک قطره ، لــیوانـی لبریز می شود ...
گاهی با یک کلام ، قلبی آسوده و آرام میگردد ...
گاهی با یک کلمه ، انسانی نابود می شود ...
گاهی با یک بی مهری ، دلی میشکند …
مراقب ِ بعضی یک ها باشیم !
در حالی که نـاچیـزند !
هـمه چــیـزنـد !!!
می گوینــــد عشــــق آن است
که به او نرســـی
و من می دانــــم چــــرا
زیرا در روزگـــــار من
کسی نیست که زنـــــانه عاشـــــق شود
و مردانـــــه بایستـــــد................
دیــده ای شــیشــه هـای اتــومبــیل را ..
وقـــتــی ضربـــه ای مـــی خــورنـد و مـــی شــکنـنـد ! ؟
دیــده ای شـیشــه خــرد مــی شــودولــی از هــم نمــی پاشــد ! ؟
ایـــن روزهـــا همـــان شــیشــه ام ؛
خــرد و تــکـه تــکــه .
از هــم نـمـــی پــاشـم ،
ولـــی شــکـستـــه ام ...
شاید میان این همه نامردی
باید شیطان را ستود
که دروغ نگفت
جهنم را به جان خرید اما
تظاهر به دوست داشتن آدم نکرد...