این روزها دچار سر گیجه ام...تلخ تر از تلخ
زود می رنجم
انگار گم شده ام! حتی گاهی میترسم
شاید لحظه ی کوچ من نزدیک شده
کاش می دانستم این سرنوشت را چه کسی برایم بافته
آن وقت به او می گفتم یقه ی آن را تنگ بافته ای
بغض هایم را نمی توانم فرو ببرم
من یک عذر خواهی به خودم بدهکارم
برای اینکه احساساتی بودم
برای اینکه یک رو بودم
برای اینکه غرورم را شکستم
برای اینکه انسان بودم
"خودم"
منو ببخش...
یاد سهراب بخیر آن سپهری که تا لحظه خاموشی گفت:
تو مرا یاد کنی یا نکنی ،باورت گر بشود گر نشود حرفی نیست....
اما....
نفسم می گیرد در هوایی که نفس های تو نیست.....
سرنوشت حسودم کرده ....
دوست دارم خودم رو دار بزنم وقتی می بینم هر کی، به به هر کی که دوستش داشته رسیده.
اما من، باید تا آخر عمر به کسی که جای من رو پر کرده با حسرت نگاه کنم...
میگن دلتنگی قشنگ ترین هدیه عشق، حالا من با این هدیه قشنگ
تو
چکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دلم هوای خودم را کرده است
ایــن روزهـــا
بیشــتر از هــر زمــانی
دوسـت دارم خــودم باشــم !!
دیگــر نـه حــرص بدســت آوردن را دارم
و نه هـــراس از دســت دادن را ..
هرکـــس مـــرا میـــخواهد بـخـــاطــر خــودم بخواهــد
دلــم هـــوای خـــودم را کـــرده اســت ..
همین…
علم پزشکی ثابت کرده که شکستن دل واقعیته
یعنی وقتی دل کسی می شکنه
تو قلبش اتفاقی می افته مثل یه خونریزی کوچیک یا یه جراحت
که حتی می تونه منجر به سکته قلبی بشه
سعی کن دل هیچکسی رو نشکنی