مجردها بخوانند
اگر فکر می کنید شانس ازدواج مطلوبتان را پیدا نکرده اید و از وقت ازدواج تان گذشته است، قبل از این که از تجرد و تنها ماندن وحشت زده شوید این مطلب را بخوانید.
شما به عنوان یک فرد مجرد –چه مطلقه باشید، چه اصلا ازدواج نکرده باشید- میخواهید افراد مهم زندگیتان دوستتان داشته باشند، متقابلا نیز افرادی خواستار عشق و حمایت شما هستند. در واقع ابراز و دریافت حمایت در کانون نیازهای عاطفی فرد مجرد قرار دارد و احساس خوشبختی او از این راه حاصل میشود.
با وجود این، یک فرد مجرد لازم است برخی مهارتهای زندگی خاص دوران تجرد را بیاموزد تا بتواند فشارهای زندگی را در تنهایی بهتر تحمل کند و با داشتن نگرش درست درباره تجرد خود از باورهای غلط پرهیز کند و هر نوع شکست و ناکامی را به تجردش نسبت ندهد.
ترس از تجرد
معمولا افراد زیادی وجود دارند که به دلیل ترس و هراس از تجرد، رابطهای رقتانگیز و حتی آمیخته با سوءرفتار و سوءاستفاده را ادامه میدهند. ترس از مشکلات مالی، پیداکردن فردی دیگر، شرمندگی از دربهدری و از دستدادن پایگاه اجتماعی برخی از دلایلی است که باعث میشود فرد یک عمر به رابطهای ناخوشایند و حتی خطرناک تن بدهد
گرچه بسیاری آزادی و حق انتخاب را بهترین فایده تجرد دانستهاند، اما احساس تنهایی و انزوا بدترین ضرر تجرد از نظر بسیاری از افراد محسوب میشود. به عبارت دیگر، حق انتخاب و آزادی و تمام فواید خودخواهی سالم جزو عواقب خوب تجرد هستند (البته اگر افراد مجرد بتوانند از آنها بخوبی بهره ببرند) اما تجرد مثل هر چیز دیگری هزینهای دارد که برای بسیاری همان احساس تنهایی است.
مراقب «سندرم یک روح در دو بدن» باشید. این یک حقیقت ریاضی است که هر چه شرایط شما برای پیداکردن یک جفت «کامل» سفت و سختتر باشد، افراد کمتری با شرایط شما تطبیق خواهند یافت، بنابراین باید زمان بیشتری را صرف پیداکردن شخص مناسب کنید؛ پس مراقب باشید دچار این «سندرم» نشوید
معمولا افراد مجرد درباره تنهایی خود شک و تردیدهایی دارند که معمولا هم درست از آب درنمیآید و مانع تصمیمگیری درست و منطقی آنان نیز میشود. این موارد عبارتند از:
-میترسیدم اطرافیان مرا طرد کنند یا با من رفتار بدی داشته باشند، اما فهمیدم واقعا هیچ نیازی به تائید یا رد آنان ندارم.
ـ دچار سندرم «بدون جنس مخالف هیچی نیستم» بودم، اما بعدها عزت نفسم زیاد شد و دیگر چنین احساس بدی ندارم.
-میترسیدم بیپولی را نتوانم تحمل کنم.
-همیشه با روی پای خود ایستادن مشکل داشتم و فکر میکردم آدم گوشهگیری خواهم شد.
-بین زندگی زناشویی و تجرد گیر کرده بودم.
-همیشه هنگام مشکلات به همسرم پناه میبردم تا جایی که فکر میکردم نمیتوانم بدون او زندگی کنم.
-هرگز فکر نمیکردم بتوانم خودکفا شوم تا اینکه فهمیدم اگر بخواهم به زندگی ادامه دهم باید مستقل شوم و خودکفا باشم.
ـ از تغییر و تحول و ورود به مرحله جدید بیزار بودم.
به افراد مجرد توصیه میشود
ـ از برقرارکردن روابط ناموفق و غیرعملی اجتناب کنید و مراقب گزینههای نامناسبی که به شما پیشنهاد میشود یا شما به دیگران پیشنهاد میکنید، باشید. در این میان (گزینهها) افرادی میتوانند اهل بدرفتاری باشند یا جزو کسانی باشند که نمیتوانند یا نمیخواهند دنبال تعهد واقعی باشند. انتخاب با شماست.
ـ از آمادگی احساسی و هیجانی خود مطمئن شوید. اگر از قبل روابطی داشتهاید که هنوز با آن مشغله ذهنی دارید پس برای یک رابطه ماندگار هنوز آماده نیستید. همچنین بدانید در هر مقطعی از زندگی یک نفر هست که به شما علاقهمند شود و به شما نیاز بیشتری داشته باشد تا شما به او. نباید فقط صرف نیاز طرف مقابل «درگیر» رابطه با وی شوید.
ـ روی ارزشهای اصلی خود تمرکز کنید. به صفات، خصوصیات و رفتارهایی که طرف مقابلتان حتما باید داشته باشد فکر کنید. شاید صداقت، وفاداری، قابل اعتماد بودن، دلسوزی و شوخطبعی برای شما ارزشمند باشد.
ـ ببینید آیا واقعا به یک رابطه جدید نیاز دارید و رابطه جدیدی را میخواهید و از خود بپرسید اگر الان رابطه دلخواه خود را داشتم، اوضاع چه فرقی میکرد؟ سپس به واکنشتان در برابر این سوال فکر کنید.
ـ هنگام مجردی هرگز این باور دردآور را که «راهحلی ندارید» دنبال نکنید. وقتی به این باور غلط پناه میبرید نهتنها اوضاع بهتر نخواهد شد، بلکه رنج زیادی را به خود تحمیل میکنید، بخش عاقلوجود شما میگوید شما بدون وجود دیگری نیز زنده خواهید ماند و به زندگی ادامه خواهید داد و اگر باورهای غلط خود را درباره تجرد کنار بگذارید؛ حتی خوشحالتر، قویتر و کامرواتر نیز خواهید شد!