امشب خسته ام خسته تر از هر روز...
کاش میشد گوشه ای نوشت خدایا امشب خیلی خسته ام فردا بیدارم نکن...
چقدر تنهایی آزارم میدهد
چقدر نبودت را بلند حس میکنم
چقدر قلبم بی قرار و لجباز شده
با قلبم چه کردی؟
از وقتی رفتی چشمانم میهمان ناخوانده بسیار دارد
گاه و بی گاه
شب و روز میبارد
بیصدا گریستن را بیصدا آموختن
کاش تقدیر این را نمیخواست
کاش بودی،حتی اندکی..........
هنوزم خیس میشه چشمام وقتی یاد تو می افتم...
هنوزم میای تو خوابم تو شبای پر ستاره...
هنوزم میگم خدایا کاشکی برگرده دوباره...
قلبی خسته از تپیدن