فراموش کردم
رتبه کلی: 5043


درباره من
در پی دراز از تنگ مسیر کوچه های تنهایی می گذرم،هوا اینجا سرد است و من چقدر بی حوصله، می خواهم پرواز کنم تا به گستره ی خیال با طوفان پنجه در افکنم و بر صورت باد سیلی زنم، در بندرگاه رویا پهلو گیرم، و زلال دریا را نوازش کنم.
به ناگاه ضربات مرگبار ساعت ندا می آورد که نیمه شب فرا رسید و من مات و مبهوت، تب آلود فقط نگاه می کنم. سکوتی تلخ روح بینوای مرا در می نوردد، سکوتی که سرشار از سخنان نا گفته است،آری (( سکوت سرشار از نا گفتنی ها است)).
مهتاب شب تنهایی (mahtabetanhaee )    

پاشو برو

درج شده در تاریخ ۹۲/۰۵/۰۶ ساعت 10:03 بازدید کل: 201 بازدید امروز: 117
 

حال من مث خودت اونقدا تعریف نداره

یه تن پوسیده دارم با یه دل تیکه پاره

خیال نکن سوزوندمت خیال نکن رفتی زیاد

هر چی سر تو اومده سر منم داره میاد

دل ندارم ببینم اشکای تورو

بسه دیگه پاشو برو پاشو برو

برو تا بیت هر غزل معنیه چشمای تو شه

بذار غم ندیدنت منو به آتیش بکشه

برو بذار تموم بشه بذار به دردم بمیرم

تقاص این زندگی رو از دل تنگم بگیرم

دل ندارم ببینم اشکای تورو

بسه دیگه پاشو برو پاشو برو

خیال نکن فقط تویی منم دچارم مث تو

منم تو خلوت خودم ابر بهارم مث تو

خیره شدن به عکس ماه گونه هامو تر می کنه

شب هیجان با تو رو همیشه بیشتر می کنه

دل ندارم ببینم اشکای تورو

بسه دیگه پاشو برو پاشو برو

 

این مطلب توسط اسماعیل مختاری بررسی شده است. تاریخ تایید: ۹۲/۰۵/۰۶ - ۲۱:۲۱
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)