گنهکارم خدا شرمنده هستم

به محراب دعایت آمدم من
گنهکارم خدا شرمنده هستم
ندادی حاجتم را غمگسارا
به درگاهت هنوز هم بنده هستم
چه شب ها گریه کردم تا که شاید
تو را در اشک چشمانم ببینم
شرار غم مسوزان ریشه ام را
ببین این ضجه و صوت حزینم
میان سجده و سجاده خود
تو را می جویمت ای واژه عشق
گهی با اشک و آه و صوت قرآن
سخن می گویمت ای واژه عشق

قسم بر متن درد پر گناهم
بلورین جام می را من شکستم
پشیمانم خطا کردم کریما
شب آدینه شد من غم پرستم
درین دیر خراب آباد پرغم
شبستان وجودم پر ز درد است
گدای درگهت هستم خدایا
دعای سینه ام غمرنگ و زرد است
به زخم و دشنه ی پهلوی زهرا
قسم دادم تو را ای غمگسارا
که غم می بارد از چشمانم امشب
روا کن حاجتم را بارالها
