غمگیــنم همانند...
پدری که مرگ فرزندش را قبول نمیکند
و خود را با او مرده میداند
اشکهایش را شاید مدتها کسی ندیده بود
اما حالا بدون اشک کسی او را نمیبیند
*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸.•
غمگیــنم همانند....
مــــادرم ...کـه او آیــنـــده ام را طــور دیـــگری تـــصــــور کـــرده بــــود
*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸.•
غمگیــنم همانند... قاضی که متهم اعدامی اش رفیقش بود...
*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸.•
غمگیــنم همانند...
دخــتــری که عاشق سـربــاز دشـمن شده است
*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸.•
غمگیــنم همانند..... جـوان مـحکوم بـه اعـدام کـه بـه عـنوان آخـرین درخـواسـت،
پکـی بر سـیگـار را طلب می کند
*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸.•
غمگینم همانند...
پسری که عشقش به او میگوید برادر.
*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸.•
غمگیــنم همانند... جوانی که میگوید... دست بر دلم مگذار
می سوزی ….
داغ خیلی چیز ها بر دلــــــــــــــم مانده
*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸.•
غمگینم همانند
قـــــــــــــــمار بازی که خشت هایش درست انتخاب کرد اما سرنوشتش را کج ...!
*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸.•
غمگینـــــــــــــم همانند مــــرد هــــزار چــهــره که میــگفــت: ” نمــی دونــم چــرا
تــو زنــدگــیم هِـــی نمــیــشه”
*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸.•
غمگینم همانند...
پیرزنی که آخرین سربازی که ازجنگ بازمیگردد پسرش نیست
*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸.•
غمگینم همانند...
پدری که پس از زلزله همسر و فرزندانش را با دست خودش به خاک می سپارد...!
*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸.•
غمگینم همانند
کسی که کاسه اش خالی بود ; از غـــــــــــــــذا نه ; ازِ تقسیم بختــــــــــــــــ ...!
*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸.•
غمگینم همانند...
جوان ِ لحظه ی اعدام ; بـــــــــه گریـــــــــــه مــــــــــادرش میـــــخـــندید ;
خاطرش آمد بچگی اش گفته بود : خنده ات آرامم میکند ...!
*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸.•
غمگینم همانند....
دهــــــــقان فــــــــــداکار ; قطاری را نجات داد که حالا ریـــــل آهنش
ازوســــــــــــــط خانه اش میگذرد...!
*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸.•
غمگینم همانند ...
پیرمرد ِ سیگار فروش ; در حسرت این ماند که تعارف کند کسی در تنهاییش سیگار
ی به او ...!
*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸.•
غمگینم همانند .. صداقتت ; که با خنده ی یک عکس میخندی !
*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸.•
غمگینم هماننـــــــــــد ....
پادگانـــــــــــــت ای روزگار ;اضاف زدی برایم خشم شبت را ...!
*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸.•
غمگینم همانند...
پاک بودنت ; خیابانی که جارو میکنی نه ...حساب ِ بانکی ات را میگویم ...!
*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸.•
غمگینم همانند.... دستان ِ پیــــــــــــــرت ; حلقه ی نبودنش را با داغ ِ دلت تمیز
میکنی تا برق بزند...!
*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸.•
غمگینم همانند...
کودکی که از زلزله نجات پیدا کرد ;اما با پس لــــــرزهای دلش چه کند...!
*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸.•
غمگینم هماننــــــــــــــــــــ ـد.... چوپانی که همه ســــــــــاده بودنش را به
"پشت ِکوه " بودنش ترجمه میکنند...!
*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸.•
غمگینم همانند .... کسی که از خواب بیدار شد اما کابـــــــــــــــــوسش تازه شروع
میشود...!
*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸.• غــمــگــیــنـــم هـمــانــنــد
جــوانی کـــه از خــواب تـــرســنــاک بــیــدار شــد و فــهــمــیــد زندگی اش از
خــواب وحــشتــنــاکــتـر اسـت...!
*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸.•
غمگـــــــــــــــــــینم همانند..... سرباز ِ گـــــــــــــم شده در جنگ
;کـــــــــــــــــــــور شد و ندارد هیچ فشنگ...!
*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸.•
غمگیــنم همانند... پدری که مرگ فرزندش را قبول نمیکند و خود را با او مرده میداند
اشکهایش را شاید مدتها کسی ندیده بود اما حالا بدون اشک کسی او را نمیبیند
*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸.•
غمگینم همانندِ پیرزنی در مسجد سلیمان که لولههای گاز همهی ایراناز کوچهاش
میگذرد و
گاز ندارد!!!
*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸.•
غمگــــینم مثل ِ اعـــــدامی که به تعویق افتاده
*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸.•
غمگینــــــم ... ! هماننــــد عکســـــی در اعلامیــــه ی ترحیـــــم ... کـــــــه "
لـــبخنــــــدش " دیگــــــران را " مـی گــریـانـــــد " .........!
*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸.•
غمگــــینم مثل ِ ســـــرباز ِ وفــــــاداری که پســــرش جاســــوس ِ دشمـــــــــــن
بوده
*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸.•
غمگینم...
همانند پرنده ای کهبهدانه های روی تله خیره شد وبهاین فکر می کند که چگونه
بمیرد؟ گرسنه و آزاد، یا سیر و اسیر...؟
*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸.•
غمگینم همانند کسی که نمی داند بغضش از شوق است یا از ترس تکرار دلتنگی...
*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸.•
غمگینم همانند آدمی که از انتظار خسته شده....
*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸.•
غمگینم همانند کسی که منتظر جواب مهم ترین سوال زندگیشه
*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸.•
غمگینم همانندِ برگ پاییزی که راهی ندارد جز سقوط، وقتی که میداند درخت، عشق
برگ تازه ای را در سر دارد...!