سیل چشمانم باز از فراقت جاریست....خسته ام باز بیا جمعه ها تکراریست
در پی قافیه ها چه پریشان ماندم .....قافیه در شعرم با حضورت جاریست
به هوایت آقا بغض کرده شعرم....آسمانش انگار نم نمک بارانیست
دل من پر غصه حال شعرم خوش نیست... نفسی مانده فقط جای شکرش باقیست
در فراغت آقا چشم در راهم من.... گر چه این جمعه همان جمعه ی تکراریست.....
نکند منتظر مردن مایی، آقا؟
منتظرهات بمیرند، میایی آقا؟
سَلامٌ عَلی آلِ یاسین
هم با سخن و اشاره گفتیم دروغ
هم با کمی استعاره گفتیم دروغ
تا آمدنت لحظه شماری داریم
شرمنده اگر دوباره گفتیم دروغ
همیشه کوچه ی ما عِطری از شما دارد
که آشنا به دلش میلِ آشنا دارد
هزار شکر که مژگان به ما حواله شده
غبارِ پای تو تأثیرِ کیمیا دارد
علاجِ تشنگیم را فرات هم نکند
تنورِ سینه ی من داغِ کربلا دارد
به سینه می زنم و حلقه می زنم بر در
در این معامله یک دست هم صدا دارد
دلم هوای حرم کرده خوب می دانم
برات کرب و بلا را امام رضا(ع) دارد
دوباره خرجیِ ما بی حساب زهرا(س)داد
همیشه سفره ی گرمش هوایِ ما دارد
خدا خالق عشقه
محمد گل عشقه
علی مظهر عشقه
زهرا وجود عشقه
حسن نماد عشقه
حسین سالار عشقه
عباس ساقی عشقه
زینب شاهدعشقه
سجاد راوی عشقه
باقر کلام عشقه
صادق احیای عشقه
کاظم صابرعشقه
رضا ضامن عشقه
تقی جمال عشقه
نقی پاکی عشقه
حسن بقای عشقه
مهدی قیام عشقه
اینم دعای عشقه: اللهم عجل لولیک الفرج