فراموش کردم
رتبه کلی: 65


درباره من
چرخ روزگار را دو چیز می چرخاند
دوری و دوستی! با اینکه ازت دورم ولی به یادتم
--------------------------------------
لیاقت می خواهد واژه ما شدن
لیاقت می خواهد شریک شدن
تو خوش باش به همین با هم بودن های امروزت
من خوشم به خلوت تنهایی ام
تو بخند به امروز
من میخندم به فرداهایت
---------------------------------------
زندگی تمامش خطای دید است ، من تو را می بینم و تو مرا نمی بینی !
---------------------------------------
جمع مان جمع بود.

من بودم و تنهایی و

تنهایی و

تنهایی و

تنهایی و

تنهایی و

تنهایی و

تنهایی و

تنهایی و

تنهایی و

تنهایی و

تنهایی و

تنهایی و

تنهایی و

......

آن قدر زیاد بودیم

می ترسم نام "تنهایی" از قلم بیوفتد!
--------------------------------------
خدایا
خیلی ها دلمو شکستن
شب بیا با هم بریم سراغشون
من نشونت میدم
تو ببخششون ...
--------------------------------------
وقتی بهت خیانت میکنن تنهایی از همه چی بهتره . . .
--------------------------------------
www.majid137.blogfa.com
F_blazing_star@yahoo.com
www.majid28.blogfa.com
ld line:majid137
majid137-2
----------------------------------------
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
تا اشارات نظر، نامه رسان من و تست
گوش کن با لب خاموش سخن میگویم
پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست
-----------------------------------------
هـی تـو
مـن کـه زاده ی تـنـهایـیـم ، خـدا تـو را بـرای او نـگـه دارد
-----------------------------------------
تا هستم ای رفیق ندانی که کیستم
انگه سراغ بخت من ایی که نیست
-----------------------------------------
ای تنگ قفسده داریخیب تنگه گلن گوش
چوخ حسرتیلن باخما منه منده اسیرم
-----------------------------------------

افسانه ها رو رها کن
دوری و دوستی کدام است؟؟

فاصله هایند که عشق را میبلعند

من اگر نباشم دیگری جایم را پر میکند

به همین سادگی

-----------------------------------------
گفتم : تنهام
گفتی : من هم
گفتم : دوستت دارم
گفتی : من هم
گفتم : میخواهم با تو باشم
گفتی : من هم
گفتم : تا همیشه
سکوت کردی !

----------------------------------------
هر چه میخواهد دل تنگت ، ســــــــــــــاکت

کسی درک نخواهد کـــرد
-----------------------------------------
ترک ما کردی برو همصحبت اغیار باش
یار ما چون نیستی با هر که خواهی یار باش
مست حسنی با رقیبان میل می خوردن مکن
بد حریفانند آنها گفتمت هشیار باش
-----------------------------------------
به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند


که برون در چه کردی؟ که درون خانه آیی؟



به قمار خانه رفتم، همه پاکباز دیدم


چو به صومعه رسیدم همه زاهد ریایی



در دیر میزدم من، که یکی ز در در آمد


که : درآ، درآ، عراقی، که تو خاص از آن مایی
-----------------------------------------
میدانی از کجای زنگی بیشتر خسته ام ؟

آنجایی که وسط خنده هام بغض می کنم













































































































بالاخره یه روز خوب میرسه.

روزی که بالای عکسم مینویسن: "انا لله و انا الیه راجعون"
فراموش .شده (majid137 )    
   
عنوان: سه تا لاکپشت تصمیم میگیرن برن یه جنگلی تو شمال
سه تا لاکپشت تصمیم میگیرن برن یه جنگلی تو شمال
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ: بازدید کل: 66 بازدید امروز: 65

این تصویر توسط امین داودی بررسی شده است.
توضیحات:
سه تا لاکپشت تصمیم میگیرن برن یه جنگلی تو شمال عرق بخورن راه میوفتن بعد از هفت سال میرسن شمال در بطریُ باز میکنن می بینن پیک یادشون رفته، به دوستشون میگن تو برگرد پیک بیار!
اونم میگه :خودتون برید!خلاصه سه سال بحث میکنن تا راضی میشه میگه: من برم خداوکیلی نمیخورین؟
دوستاش میگن: نه ناموسا!
بعد لاکپشتِ سوم راه میفته و میره.
هفت سال میگذره نمیاد،چهارده سال میگذره نمیاد، بیست یک سال میگذره نمیاد آخر لاکپشت اولی به دومی میگه:
بیا بخوریم بابا این نیومد.
یهو لاکپشت سومیه از پشت درخت میاد بیرون میاد میگه:
دیدین گفتم لاشیا؟ دیدن گفتم من برم میخورین؟  
درج شده در تاریخ ۹۲/۱۲/۰۶ ساعت 09:29
برچسب ها:
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
تبلیغات

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
کاربران آنلاین (1)