یه عده از آدم ها هستن.........وقتی کنارشونی.......یه دفعه میرن تو خودشون......می بینی.....زل زدن به یه نقطه......میشنوی......صدای نفساشون که محکم وطولانیه......میدونی؟؟؟!!.....فقط یه حرف کافی بود تااونارو یاد خاطراتشون بندازه،تا اونا اینجوری برن توخودشون....اونوقته که غرق میشن توگذشته... اونوقته که اونا نفس نمیکشن.....دارن درد میکشن.....شاید ی لبخندبیادگوشه لباشون....ولی...سریع جاشواشک پر میکنه.......خلوت این آدم ها رو بهم نزنید.........
حتی..........
اگه این خلوت یه دقیقه یا چند ساعت طول بکشه و بعد از اون به حالت اولیشون برگردن و بگن و بخندن......
شما خنده هاشونو باور نکنید
البته...............
اگه بتونی درک کنی چه دردی میکشن.......
اگه میتونی........