وقتي گروه نجات زن جوان را زير آوار پيدا کرد،
او مرده بود اما کمک رسانان زير نور چراغ قوه چيز عجيبي ديدند،
زن با حالتي عجيب به زمين افتاده و حالت بدنش زير فشار آوار کاملاً تغيير يافته بود،
ناجيان تلاش مي کردند تا جنازه را بيرون بياورند که
گرماي موجودي ظريف را احساس کردند ...
چند ثانيه بعد سرپرست گروه ديوانه وار فرياد زد:
بياييد! زود بياييد يک بچه اينجا هنوز زنده است !
وقتي آوار از روي جنازه مادر کنار رفت دختر بچه اي از زير آن بيرون کشيده شد،
کودک کاملاً سالم و در خواب عميق بود !
مردم وقتي بچه را بغل کردند يک تلفن همراه از لباسش بر زمين افتاد که روي صفحه
شکسته آن اين پيام ديده مي شد:
عزيزم! اگر زنده ماندي، هيچ وقت فراموش نکن
که مادر با تمام وجودش دوستت داشت...!