قصه ی عاشورا پر از یاس است ...
برای چشم های گریان کودکان بی پناه و قلب های زخم خورده ی عاشقان ...
قصه ای پر از ایمان و پر از صداقت پروانه ها،که در ان کبوتران به اشیانه نور پرواز می کنند و عشق را در کتاب محبت برای بازماندگان اسمان به یادگار می گدازند.
این قصه از قلبی می گوید که تنها و تنها برای عشق می تپد وبس ...
این بار خورشید غریبانه تر از همیشه نور افشانی می کند و برای گنجشکان بی پناه لالایی پرواز را می سراید ...
قلبم سنگین است و امروز تنها تر از همیشه در سکوتی و هم اور از پشت پنجره زمان به ستاره های غمگین نگاه میکنم و برای غریبی گل های شب بو می گریم ...