سلام خدا
میخوام از خدا بگم
ولی نمیدونم چی بنویسم
ولی یه سوال دارم ؟
چرا وقتی تنها میشیم به یاد خدا می افتیم
من ادعا نمیکنم ، همواره به یاد کسانی هستم که دوستشان دارم ولی میتوانم ادعا کنم که
لحظاتی که به یادشان نیستم نیز دوستشان دارم
چرا دنیا پر از حادثه های وارونست
عاشق کسی میشی که عاشقی نمی دونه
من به دنبال تو و تو به دنبال کسی دیگه
هیچ کدوم از ما دو تا به اون یکی راست نمی گه
من واسه چشمای نازنین تو یه دیونم
من دوست دارم ولی علت شو نمی دونم
حالا که می خوای بری بزار نگاهت بکنم
چون یه بار دیگه می خوام این دل و ساکت بکنم
یه چیزی فقط بزار روز تولدت هدیه مو بدم دست خودت
آدما فکر می کنن که حالا خیلی غم دارن
کاشکه فقط این بود اونا خیلی کسا رو کم دارن
عاشق کسی میشن که عاشقاش فراونه
بین انتخاب عشقش عمری که حیرونه
اونی رو که دوست داری چرا تو رو دوست نداره
شایدم دوست داره ولی بروش نمیاره
تنها کسی که من را درک می کند
یک روز زادگاه مرا ترک می کند
|