فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 8316


درباره من
ماری هستم از تهران
دانشجو هستم
آقایون پیام دوستی ندن لطفا
مــاجـــرای کـــلاغ عـــــاشــــق
یه روزی آقـــای کـــلاغ،یا به قول بعضیا جناب زاغ رو دوچرخه پا می‌زد،رد شدش از دم باغ پای یک درخت رسید،صدای خوبی شنید نگاهی کرد به بالا،صاحب صدا رو دید یه قناری بود قشنگ،بال و پر، پر آب و رنگ وقتی جیک جیکو می‌کرد،آب می‌کردش دل سنگ قلب زاغ تکونی خورد،قناری عقلشو برد توی فکر...
O_o) O r t e g a (o_O تاریخ درج: ۹۲/۰۳/۲۰ - ۲۱:۵۷ 3 نظر , 51 بازدید

لایک

شلوارهای دیروز وامروز

ببین کیا استقلالی اند
چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg.ir
کاربران آنلاین (0)