سن گندم (Eurygaster integriceps)
Eurygaster integriceps سن گندم
سن گندم به احتمال زیاد از قرنها پیش و حداقل قبل از زمان نادر شاه در ایران شیوع داشته است ولی اولین گزارش کتبی در مورد شدت خسارت این آفت مربوط به سال ۱۳۰۶می باشد.
این آفت از دیر زمان در تمام نقاط ایران وجود داشته و بدون شک مهمترین آفت کشتزارهای غلات (گندم و جو ) بوده است و از ابتدای کاشت محصول تا برداشت آن نگرانی و وحشت بر روستائیان حکمرانی می کرد و از هیبت هجوم سن که نتیجه آن قحطی و گرسنگی و اغلب مهاجرت بوده، لرزه بر اندام آنان می افتاد. در برابر چنین آفتی از همان زمان قدیم کشاورزان هر چه از دستشان برمی آمده انجام داده اند و وقتی دستشان از همه جا کوتاه می شد به نذر و نیاز و دعا ، توسل می جستند. بعضی از اشخاص کلاش و حقه باز نیز در نقاط سن خیز به کشاورزان ساده لوح مراجعه و در مکانهای زمستانگذرانی در کوه یا در مزارع دعای سن بند تعبیه می کردند تا سن به مزارع هجوم نبرد و با وجود ترقیات شگرفی که تا کنون در مبارزه علیه سن گندم حاصل شده است هنوز هم دعای سن بند در بعضی نواحی کشور دارای طرفدارانی می باشد. قدیمی ترین اثری که از مبارزه علیه سن در کوه در دسترس می باشد، حاکی از آن است که نادر شاه ( ۱۷۳۶میلادی) به قشون خود امر کرده که در مکانهای زمستانگذران، کلیه گیاهان پناهگاه سن را آتش بزنند و بر اثر این عمل مدت چند سال کشور ایران از حمله سن در امان بوده است. در ورامین به سن های زرد خاکستری تا قهوه ای مایل به سیاه و گاهی کاملا سیاه، سن نادری می گویند که بی ارتباط با قضیه فوق نیست.
شناسایی آفت
طول حشره کامل 8 - 8/12 وعرض آن 5-8 میلیمتراست.علت اصلی دامنه نسبتا وسیع تغییرات در اندازه حشره کامل، شیوه زندگی آفت است. بدین معنی که بر اساس بررسیها و مشاهدات در سراسر مناطق سن خیز کشور، این حشره دو شیوه زندگی دارد که این خود منجر به تغییراتی در اندازه آفت شده است. افراد جمعیتی از ا ین حشره که در زیستگاههای طبیعی واقع در ارتفاعات زندگی می کنند و بدون انجام پروازهای قابل توجه با تغذیه از گیاهان غیر زراعی، به زاد و ولد می پردازند، جثه ای کوچکتر دارند. در حالی که گروه دیگری از این حشره که ا ز گندم و جو تغذیه می کنند، به ویژه آنهایی که به مزارع آبی حمله ور می شوند جثه ای بزرگتر دارند.
حشره کامل سن گندم
رنگ حشره کامل بسیار متغیر است رنگ عمومی آن قهوه ای و زردخاکی است که این نیز خود ا ز روشن تا تیره تغییر می کند. به علاوه ، نمونه هایی به رنگ سیاه، قرمز، مسی و زرد کهربایی نیز وجود دارند.
بدن سن گندم از سه قسمت اصلی سر، قفسه سینه و شکم تشکیل شده است. سر حشره مثلثی است که نوک آن به جلو امتداد دارد. از نوک سر دو شیار طولی موازی به طرف سینه امتداد می یابند که به سینه نمی رسند. نزدیک خط فاصل بین سر و سینه، دو چشم ساده و در گوشه جانبی سر، دو چشم مرکب دیده می شوند. شاخک پنج بندی است که بند پنجم بلندترین آنها و پس از آن بند دوم بلندتر از سایر بندهاست رنگ بند پنجم تیره و بقیه بندها روشن است.
خرطوم حشره نسبتا بلند و در حال استراحت زیر بدن قرار می گیرد. رانها و ساقهای پا دارای خارهای ریز قهوهای بوده و پنجه ها سه مفصلی است.
قسمت انتهایی قفسه سینه یا سپر بسیار بزرگ و رشد کرده است که تقریبًا همه سطح پشتی شکم را می پوشاند و از طرفین آن حاشیه ۵حلقه آخر شکم که هر کدام در طرفین یک لکه سیاه دارند نمایان است. روی قسمت پشتی سپر، دو لکه کوچک مشخص به رنگ روشن دیده می شوند.
تنها اختلاف در شکل ظاهری حشرات کامل نر و ماده مربوطه به قطعات بیرونی دستگاه تناسلی آنهاست که در انتهای قسمت زیرین شکم واقع است. این قطعه در حشرات نر ساده است و هیچگونه تقسیم بندی در آن دیده نمی شود درحالی که در حشره ماده این قسمت به شش قطعه بزرگ و دوقطعه کوچک یعنی جمعا هشت قطعه تقسیم شده است.
تخم کروی و قطر آن یک میلیمتر است. رنگ تخم تازه، سبز روشن انگوری می باشد که بسته به شرایط محیط دو تا سه روز بعد در سطح آن نقطه های بسیار ریز تیره پدیدار می گردند. این نقطه ها به تدریج به هم نزدیک شده و دایرهای را تشکیل می دهند و بعد از مدتی لکهای به شکل لنگر کشتی و به رنگ قرمز متمایل به نارنجی در زیر پوست تخم آشکار می شود و در نهایت یک لکه کوچک سه گوش و سیاه رنگ زیر لکه قرمز فوق پدیدار می شود.
از تخم سن گندم، پوره که همان نوزاد سن گندم می باشد از طریق ایجاد دریچه ای دایره شکل خارج می گردد. پورهها پنج مرحله را می گذرانند تا به حشره کامل تبدیل شوند که به این مراحل، سنین مختلف پورگی می گویند.
رنگ پوره سن اول بلافاصله پس از خروج از تخم سبز بسیار روشن است که پس از چند ساعت متمایل به سیاه می شود. از سن دوم به بعد رنگ اصلی پورهها نمایان می گردد. وجه تمایز پوره ها از یکدیگر به ویژه در پوره سنین چهار و پنج بسیار بارز است بدین معنی که بال از سن چهارم پورگی جوانه میزند که در سن پنجم مشخص تر می شود.
مناطق انتشار، گیاهان میزبان ، شیوه و شدت خسارت
سن گندم در هر نقطه ای از ایران که گندم کشت می شود حضور دارد. در این تعریف تنها یک استثنا وجود دارد و آن منطقه گرگان و گنبد است که ضمن اینکه دارای گندمکاری متراکمی است این آفت در آن فعالیت ندارد و جای این سن را سن دیگری بنام
(Euryguster maura) اشغال کرده است.
سن گندم در نقاط مختلف کشور از تراکم های متفاوتی برخوردار است. در بین مناطق آبی ازمناسب ترین جاها باید دشت ورامین و در بین مناطق دیم از مناسب ترین جاها باید منطقه کرمانشاه را نام برد.
گیاهان میزبان سن گندم
سن گندم در ایران به ارقام مختلف گندم و جو و چاودار و یولاف حمله کرده وا ز آنها تغذیه می کند. گذشته از گیاهان فوق سن گندم به گروه وسیعی از گیاهان وحشی خانواده گندمیان و سایر خانواده های گیاهی در ارتفاعات و دشتها حمله ور شده واز آنها نیز تغذیه می کند. دراین راستا این قبیل گیاهان به دو گروه تقسیم می شوند:
گروه اول، گیاهانی که حشرات کامل سن گندم و گه گاه پورههای سنین چهار و پنج از آنها تغذیه میکنند اما تخمریزی روی آنها به ندرت دیده می شود.
گروه دوم، گیاهانی که سن گندم ضمن تغذیه روی آنها تخمریزی کرده و پورهها وحشره کامل نسل جدید نیز از آنها تغذیه می کنند. به عبارت دیگر سن می تواند روی این گیاهان زاد ولد نماید. به این ترتیب، تغذیه سن گندم از گیاهان خودروی ارتفاعات به خوبی روشن شده و معلوم می شود که این حشره تا چه اندازه دارای تنوع میزبان می باشد.
شیوه و شدت خسارت سن گندم
خسارت سن گندم کمی و کیفی است. سن مادراصطلاحی است که به سنهای زمستانگذران اطلاق می شود خسارت خود را منحصرًا به صورت کمی وارد می کند در حالیکه پورهها و حشرات کامل نسل جدید به هر دو شکل کمی و کیفی خسارت را وارد می سازند. خسارت کمی سن مادر در سالهایی که جمعیت آفت از تراکم بسیار بالایی برخوردار است و یا به عبارت دیگر در سالهای طغیانی، می تواند به صددرصد برسد و این اتفاقی است که در ایران به کرات اتفاق افتاده است. در این نوع خسارت سن گندم ضمن حمله به جوانه های ساقه دهنده و خوشه دهنده، مزرعه را مبدل به علفزاری می کند که پوشیده از بوته های گندم بدون ساقه و زرد است.
تغذیه سن مادر از قسمت پهن برگ و حتی در مواردی که حمله تعدادی از سنهای مادر مقارن با شروع تشکیل خوشه می شود از زیر خوشه و یا خود خوشه نیز دیده می شود که در مورد اول تمام خوشه سفید شده و در مورد دوم آن قسمتی از خوشه که در بالای محل تغذیه قراردارد سفید می شود.
البته سفیدی خوشه همیشه به علت حمله سن گندم نیست و عواملی چون زنبور ساقه خوار گندم، کرم ساقه خوار گندم وجو، بیماری قارچی پاخوره و کمبود مس نیز منجر به سفید شدن خوشه می شوند. پورههای سن گندم و حشره کامل نسل جدید ضمن تغذیه ازدانه گندم در مراحل شیری و خمیری، بزاق خود را به داخل دانه تزریق می کنند تا تغذیه از دانه ها برای آنها آسان شود. بزاق دهان سن باعث تخریب برخی مواد تشکیل دهنده دانه گندم شده و خاصیت نانوایی آن را از بین می برد. اگر تعداد این گونه دانه ها به پنج در صد برسد یعنی اینکه اگر در یکصد دانه گندم تنها پنج دانه سن زده موجود باشد، آردی که از ا ین گندم حاصل می شود به درد نانوایی نمی خورد.
با توجه به این نکته متوجه ابعاد خسارت کیفی سن گندم می شویم. سن زدگی دانه ها معمولا با چروکیدگی آنها همراه است. در محل نیش حشره روی دانه یک نقطه کوچک سیاه با هاله ای روشن به دور آن دیده می شود. میزان خسارت کیفی سن کامل نسل جدید بیشتر از پوره سن پنج و خسارت کیفی پوره سن پنج بیشتر از پوره سن چهار است. البته بادزدگی نیز منجر به چروک خوردگی دانه می گردد که نباید با خسارت سن گندم اشتباه شود. لازم به ذکر است که در شرایط ایران خسارت تعدادی از قارچها نیز منجر به چروک خوردن دانه ها می گردد.
زندگی آفت
سن گندم یک نسل در سال دارد و زمستان را به صورت حشره کامل در مکانهای زمستانگذرانی که غالبا ارتفاعات هستند می گذراند.
زمان حرکت سن گندم پس از پایان زمستان گذرانی به سوی مزارع غلات در نقاط مختلف کشور متفاوت است. به عمل پرواز سنها و رسیدن به مزرعه گندم و جو "ریزش سن مادر" می گویند. در شرایط آب و هوایی ایران زودترین زمان ریزش در بهمن ماه و دیرترین آنها در اردیبهشت ماه است. زمان ریزش سن مادر در یک منطقه خاص نیز متناسب با شرایط آب و هوایی در سالهای متفاوت، ممکن است تغییر یابد. ریزش سن گندم به مزارع در کشتهای آبی ودیم تفاوتهایی دارند.
در گروهی از دیمزارها مکانهای زمستانگذرانی سن گندم و مزارع در هم آمیخته اند و مرز مشخصی بین آنها وجود ندارد. در گروه دیگر از دیمزارها، فاصله مشخصی بین مزارع و مکانهای زمستانگذرانی سن گندم وجود دارد. گروه سوم حالتی بینابین دارد و سن گندم ضمن زمستانگذرانی در مکانهای جدا از مزارع و مرتفع تر از آنها فاصله چندانی را برای رسیدن به مزارع طی نمی کند. در این گروه اکثر دیمزارهای کشورها جای دارند. در نواحی آبی وضعیت متفاوتی حاکم است بدین معنی که مزارع عمدتا با فاصلهای زیاد از مکانهای زمستانگذرانی قرار دارند و بنابراین آفت مسافت کم و بیش طولانی را در رفت و برگشت می پیماید. سن گندم در مناطق آبی یک تا سه بار ریزش می کند. ریزشها زمانی انجام می شود که حرارت در مزارع حدود13/5-14/5 درجه سانتی گراد است. ممکن است که سن گندم شروع به ریزش واز ارتفاعات به مزارع کند ولی در حین ریزش حرارت منطقه کاهش یافته و درنتیجه ریزش متوقف شود. این حالت حداکثر دو بار اتفاق می افتد. به عبارت دیگر ریزش ممکن است تا سه بار ادامه یابد.
ریزش در بعضی سالها و تحت شرایطی خاص ممکن است که یکسره از کوه تا مزرعه نباشد و به عبارت دیگر ممکن است که سن گندم در مسیر خود توقفهایی کند. این توقف می تواند در مزارع بینابینی باشد. این حالت بیشتر در مناطق دیم صورت می گیرد و در این مورد سن گندم به تدریج ارتفاع کم کرده تا در نواحی پایینتر که گندم از رشد بیشتری برخوردار است مستقر گردد.
سنها در موقع ریزش، همه در یک جا فرود نمی آیند. هر اندازه ارتفاع پرواز سن گندم بیشتر باشد به همان نسبت افراد آن گروه از سنها در فاصله های دوردستتری فرود می آیند. اولین سنهای فرود آمده معمولا نرها هستند. سن پس از رسیدن به مزرعه جابجایی هایی انجام میدهد. سن مادر (سنهای زمستانگذران) پس از فرود به مزرعه به تغذیه می پردازد و از جوانه های مرکزی، برگ وساقه تغذیه می کنند. هر چه میزان ذخیره غذایی سن در سال قبل بیشتر باشد طول دوره تغذیه جدید کم وشدت تغذیه کاهش می یابد. مدت زمان تغذیه قبل از جفتگیری و تخمریزی می تواند از یک تا دو هفته تغییر کند. البته در شرایط نامساعد این دوره به درازا می کشد به طوری که ممکن است تا بیست روزادامه یابد.
بارندگی و باد و دمای پایین تخمریزی سن را دچار وقفه می کند. این وقفه به زیان سن گندم و به سود گندم است. چون مراحل رشدی سن گندم با تأخیر سپری شده و در موقع رسیدن گندم و برداشت آن، تعداد زیادی از پوره ها فرصت کامل شدن را پیدا نکرده و در مزرعه باقی می مانند و از بین خواهند رفت.
تخمگذاری حشره کامل ماده ممکن است روی هر قسمتی از گیاه میزبان، به جز قسمتهای زیرزمینی آن انجام شود. سن گندم روی گیاهان دیگر و حتی روی کلوخها وسنگ ها نیز تخمریزی می کند.
طول دوره تخمریزی سن گندم در سالها و نقاط مختلف کشور متغیر است. مهمترین عامل موثر در طول دوره تخمریزی شرایط اقلیمی می باشد. اصولا ً در مناطق گرم دوره تخمریزی در مقایسه با مناطق سرد کوتاهتر است. تغییرات ناگهانی دمای محیط و سرد شدن هوا، وزش باد و ریزش باران نیز می توانند در این دوره وقفه ایجاد کرده و آن را طولانی کنند.
نکته ای که ازاهمیت فوق العاده برخورداراست آن است که درسالهایی که سن درمنطقه ای حالت طغیانی دارد، دوره تخمریزی آفت کوتاهتر از زمانی است که این حشره از وضعیتی عادی برخوردار است. دوره جنینی تخم سن گندم در طبیعت از ۵تا ١۵روز تغییر می کند که این اختلاف مربوط به نقاط مختلف کشور و زمانهای مختلف است.
پوره سن اول پس از خروج از تخم تغذیه نمی کند. در طبیعت پورههای سن اول تقریبًا در بخش اعظم عمر خود مجتمع هستند و کمتر متفرق می شوند. زمانی که از یکدیگر جدا می شوند و به بخشهای مختلف گیاه میزبان روی می آورند حالتهایی از تغذیه را می توان در آنها دید. از پوره سن دو به بعد تغذیه حشره فعالانه آغاز می شود. پوره ها به ویژه پوره های سن دو و سه را می توان به سهولت در نقاطی غیر از خوشه دید ولی عمده فعالیت پوره ها، خوشه گیاه میزبان است. به عبارت دیگر، بیشترین محل تجمع پورهها زوایای مختلف خوشه ها درمراحل مختلف رشدی است.
هر چه از عمر پوره ها بگذرد میزان تغذیه آنها افزایش می یابد. بدین ترتیب خطرناکترین مرحله پورگی سن گندم پوره سن پنج (آخرین سن پورگی) آنست. نکته جالب اینکه دراغلب مواقع مراحل مختلف تکاملی سن گندم را می توان با هم دید.
حرکت سن گندم نسل جدید به اماکن زندگی غیرفعال در مناطق آبی و دیم شکلهای متفاوتی دارد. جمعیت سن گندم تقریبًا هیچگاه به یکباره به اماکن تابستانی و زمستانی منتقل نمی شود و به عبارت دیگر همواره تعدادی از آنها زودتر از بقیه این حرکت را آ غاز می کنند و بقیه هم در نوبت دوم و حتی تعدادی هم در نوبت سوم این جابجایی را انجام می دهند.
در مناطق دیم انتقال سن به ارتفاعات ابعاد قابل توجه پروازی ندارد. به عبارت دیگر آفت ناچار به پروازهای طولانی نیست و در بسیاری از مناطق این جابجایی ها بسیار ناچیز است. فاصله فرود سنهای کامل نسل جدید می تواند از صفر تا دهها کیلومتر دورتر از مزارعی باشد که در آن تغذیه کرده و کامل شده اند. نکته مهم آنکه همواره تعدادی بسیار اندک و گه گاه تا حدودی قابل توجه از سنهای کامل شده نسل جدید در همان مزارع و در لابلای شکافها و هر گونه پناهگاه دیگری جهت گذراندن بقیه سال می مانند. این اتفاق در مزارع آبی و دیم تقریبا هر ساله تکرار می شود. این سنها از گروهی هستند که به عللی نتوانسته اند انتقال یابند که مهمترین این دلایل کافی نبودن میزان تغذیه است.
در مکانهای تابستانی و زمستانی بیشترین کاهش وزن این حشره در فصل گرم رخ می دهدو در واقع تلفات زمستانی سن گندم عمدتا ناشی از کاهش وزنی است که در فصل گرم و در اماکن تابستانی گریبانگیر سنها می شود. سن گندم برای تابستانگذرانی به دنبال دو ویژگی است که یکیخنکی ودیگری رطوبت است. و بنابراین بوته ها و یا هر جای دیگری را که برای تابستان گذرانی در ارتفاعات انتخاب می کند می باید این دو ویژگی را داشته باشند.
سنهای با ذخیره غذایی بیشترمعمولا به نواحی مرتفع تر و دورتر ارتفاعات می روند. البته این یک قانون کلی است که موارد استثنایی فراوانی زیادی در آن دیده می شود. ضمنا در کل درصد حشرات نر در ارتفاعات پایین بیشتر از درصد ماده هاست و درمقابل در ارتفاعات بالاتر درصد مادهها فزونی می گیرد. البته این نیز عمومی نیست. سن گندم پس از استقرار اولیه در مکانهای تابستانی جابه جاییهایی دارد. این جابه جایی ها معمولاً از بالا به پایین است. میزان جمعیتی که از پایین به بالا منتقل می شوند در مقایسه با جمعیتی که ا ز بالا به پایین تغییر جا می دهند کمتر است.
در پاییز پس از وقوع اولین بارندگیها آخرین جابجایی صورت گرفته و سنها بیشتر در شیبهایی مستقر می شوند که از تابش بیشتر آفتاب برخوردار باشند. مکانهای زمستانی گه گاه اختلاف بارزی با هم دارند. مثلا در دشت مغان سنها زیر سایه درختان میوه کشت و صنعت مغان دوره دیاپوز خود را شروع می کنند و یا در منطقه بلوچستان به علت خشک و گرم بودن کوه های اطراف سنها در سایه انداز درختان خرما و یا در حاشیه جویها این دوره را آغاز می کنند.
مهمترین گیاهانی که سن گندم زیر آنها به تابستان و زمستانگذرانی می پردازد عبارتند از:
گونه های مختلف گون، گونه های مختلف درمنه، گونه های مختلف کلاه میر حسن و گونه های مختلف چوبک
سن گندم دارای دشمنان طبیعی فراوانی است که مهمترین آنها زنبورهای پارازیتویید تخم از خانواده Scelionidaeو مگس پارازیتویید سن گندم از خانواده Tachinidae می باشند. از مهمترین زنبورهای پارازیت تخم سن، زنبورهای آسولکوس یا تریسولکوس (Asolcus=Trissolcus) می باشند که سابق بر این به آنها تلنموس (Telenomus) می گفتند.
علاوه بر زنبورهای نامبرده، سن گندم دارای چند گونه مگس پارازیت ازجمله فازیا(phasia) ، اکتوفازیا (Ectophasia) و هلیوزتا(Heliozeta) نیزمی باشد که همگی پارازیت حشره کامل سن بوده ونقش عمده ای در کاهش انبوهی سن دارند .
(IPM) مدیریت تلفیقی آفت
بررسی های انجام شده روی سن گندم در سراسر کشور، ارتباط تنگاتنگ بین گسترش سن گندم و تخریب مراتع طبیعی در ارتفاعات را با قاطعیت به اثبات رسانده است به عبارت دیگر اساسی ترین اقدام جهت مهار این حشره احیای مراتع در ارتفاعات است.
١‐بررسی اثر کودهای شیمیایی بر افزایش جمعیت سن گندم
کودهای شیمیایی در افزایش محصول گندم از طرفی و ایجاد بعضی پدیدههای مثبت برای گندم آثار مطلوبی دارند ولی در عین حال اثرهایی منفی در ارتباط با سن گندم نیز برجای می گذارند. بدین معنی که کودهای ازته که به طور رایج به گندم جهت بالا بردن راندمان محصول داده می شود میزان تخمریزی سن گندم را نیز به طور محسوسی افزایش می دهد و این به زیان گندم است. از طرف دیگر کود ازته دوره رشدی گندم را مختصرًا افزایش میدهد و این نیز به زیان گندم می باشد چون سن گندم فرصت خواهد یافت تا همه پورههای خود را تکامل بخشیده و سن گندم نسل جدید با تغذیه کامل به ا رتفاعات خواهند رفت. البته این یافته ها بدان معنی نیست که از دادن کودازته به گندم خودداری کنیم بلکه این بدان معناست که بدانیم هر گونه اقدامی می تواند اثرات منفی نیز داشته باشند و بنابراین باید هر اقدام این چنینی را با توجه به جمیع جهات انجام دهیم.
٢‐بررسی ارتباط بین علفهای هرز مزارع گندم و فراوانی سن گندم
سن های کامل نسل جدید برای تامین آب از علفهای هرزی که در مزارع می رویند بهره گیری نموده و سپس به دانه های خشک ویا نیمه خشک گندم های رسیده حمله ور می شوند. بنابراین اگر این علفها را از دسترس سن گندم دور کنیم حشره کامل نسل جدید این آفت که خطرناکترین مرحله خسارتزای سن گندم است نخواهد توانست به آسانی از دانه های گندم خشک شده مزارع تغذیه کند. بنابراین از بین بردن علفهای هرز به ویژه در زمان رسیدن گندم از اهمیت ویژه ای در کاهش دادن جمعیت سن گندم برخوردار است.
٣ – بررسی قدرت تطابق سن گندم با فنولوژی گندم در جهت بقای خود
سن گندم برای بقای خود نیاز به هماهنگی با میزبان خود دارد تا پورههای سنین آخر و به ویژه حشرات کامل نسل جدید بتوانند در فرصتی کافی از دانه غلات تغذیه کنند و جهت تحمل شرایط سخت تابستان گذرانی و ناهنجاریهای حرارتی زمستان به ذخیره سازی بپردازند.
به عبارت دیگر حشره کامل نسل جدید سن گندم به شدت نیازمند آن است ک دانه گندم در اختیار داشته باشد و حداقل به مدت ده روز به تغذیه از آن بپردازد تا با وضعیتی مناسب به پرواز درآید وبه اماکن مناسب جهت طی دوره طولانی دیاپوز خود برسد.
با توجه به این نیاز حشره برای ذخیره سازی، برداشت هر چه زودتر و سریعتر گندم را پیشنهاد می کنیم تا محصول زودتر از دسترس آفت خارج شده و به عبارت دیگر سن گندم غافلگیر شده و با ذخیرهای ناکافی بر جای بماند. حال این پرسش مطرح است که اگر گندم زودتر برسد و یا اینکه کاشت گندم را زودتر از موعد شروع کنیم تا در نهایت گندم زودتر برسد باز به زیان سن گندم اقدامی کرده ایم. پاسخ منفی است بدین معنی که آزمایشها وبررسی ها نشان داده که سن گندم خود را با مرحله رویشی گیاه مطابقت داده و لذا اگر گندم را زودتر بکاریم ویا اینکه از ارقام زودرس استفاده کنیم مراحل زیستی خود را با مراحل زیستی گندم مطابقت داده و در موقع برداشت گندم همان وضعیتی پیش می آید که در صورت عدم اجرای این دو اقدام پیش خواهد آمد.
۴ – نقش زنبورهای پارازیتویید سن گندم در برهم زدن تقارن به سود گندم
بررسی ها نشان داده که زنبورهای پارازیتویید تخم سن گندم گذشته از آنکه تخمهای این آفت را پارازیته کرده وبه جمعیت این آفت آسیب می رساننداگر جمعیت شان زیاد باشد می توانند با از بین بردن تخمهای پیشتاز سن گندم این محصول را از گزند افراد پیشتاز سن گندم در امان داشته و د ر نتیجه در موقع برداشت گندم، این آفت در مراحل عقبتری قرار خواهد گرفت. زنبورهای پارازیتویید تخم سن گندم همواره در موقع اولین تخمریزیهای آفت د ر مزرعه حضور دارند. این نقش زنبورها شاید مهمتر از نقش دیگر آنها باشد.
۵ – نقش برداشت گندم در جمعیت سن گندم
گندم هر اندازه زودتر و سریعتر برداشت شود آسیب بیشتری بر جمعیت سن گندم وارد خواهد شد. با این عمل هم تعد ادی از پورههای آفت برجای مانده که در آن صورت محکوم به نابودی هستند و هم اینکه باعث خواهد شد سنهای کامل نسل جدید با تغذیهای ناکافی به طرف اماکن زمستانی حرکت کنند که این خود آسیب جبران ناپذیری بر آفت وارد خواهد کرد بدین معنی که اولا این گونه سنها از سرمای زمستان آسیب بیشتری می بینند دوم اینکه تعداد زیادی از این گونه سنها به علت تغذیه ناکافی در سال آینده آن قدرت را نخواهند داشت که به طرف مزارع حرکت کنند و لذا در همان ارتفاعات می مانند و سوم آنکه آنهایی که موفق می شوند خود را به مزارع برسانند از آنجایی که در سال قبل تغذیه ناکافی داشته اند لذا مدت مدیدی را صرف تغذیه و جبران تغذیه ناکافی سال قبل کرده و لذا تخمریزیشان دیرتر و در طول زمان بیشتری انجام خواهد شد که هر دو این پدیده ها به سود گندم خواهد بود زیرا در این صورت تقارن بین سن گندم و گندم هم چه بیشتر به سود گندم به هم خواهد خورد.
۶ – نقش مبارزه شیمیایی در مبارزه با سن گندم
در صورت لزوم انجام مبارزه شیمایی باید سعی شود حتی المقدور از سمپاشی بر علیه سن مادر خودداری کرده و سمپاشی را بر علیه پورهها انجام دهیم. زیرا غالبا اتفاق افتاده که بعد از سمپاشی برعلیه سن مادر مجددا لازم شده که سمپاشی دیگری بر علیه پورهها صورت گیرد واصولا ً پورهها نسبت به سم حشره کش حساستر هستند. از طرف دیگر زمانی که سمپاشی برعلیه سن مادر انجام می شود زنبورهای پارازیتویید سن گندم در مزارع حضوری فعال داشته و همه آنها در معرض سم و اثر زیانبار آن هستند در حالی که در زمان سمپاشی بر علیه پوره ها تعداد زیادی از پارازیتها به صورت جنین داخل تخمهای سن بوده و آنهایی نیز که به صورت حشره کامل هستند چون گندم از نظر شاخ و برگ هم رشد خوبی را کرده و بنابراین پوشش مناسبی برای حفاظت از زنبورها در قبال ذرات سم خواهد بود.
منبع: کتابچه گروه توسعه پایدار کشاورزان دشت گرمسار
موسسه توسعه پایدار محیط زیست تابستان 1384