به امید روزی که کشاوزران شهرمون میانه هم در کشت گیاهان تراریخته، حرفی برای سخن گفتن داشته باشند......
گياهان زراعي تراريخته، گياهاني شبيه به همتاي طبيعي خودهستند، با اين تفاوت كه با استفاده از دستكاري ژنتيكي، در يك يا چند صفت ويژه نسبت به نوع طبيعي خود برتري دارند. كشت اين گياهان منافعي را براي توليدكنندگان و مصرفكنندگان در بردارد.
بعنوان مثال، علاوه براينكه محصول بيشتري عايد توليدكنندگان ميشود، مواد شيميايي كمتري (آفتكش يا علفكش) نيز مصرف ميشوند.
مصرفكننده نيز مواد غذايي ايمنتري را در نتيجه كاهش استفاده ازمواد شيميايي در توليد محصولات كشاورزي، مصرف خواهد كرد. تاكنون محصولات تراريخته در گياهان مختلفي در جهان توليد شدهاند كه از آن جمله ميتوان موارد زير را نامبرد:
سويا، برنج، ذرت، جو، پنبه، سيبزميني، كلزا، سيبزميني شيرين، گوجه فرنگي، كدو چغندرقند، پاپايا، سيب، انبه، موز. آناناس و نارگيل.
جايگاه گياهان زراعي تراريخته در تغذيه بشر(transgenic)
گزارشات نشان داده است كه افراد زيادي در جهان دچار سوء تغذيه هستند، در چنین شرايطي، نياز به توليد موادغذايي بيشتر، بيش از پيش احساس ميشود و بيولوژي و بخصوص كشت گياهان زراعي تراريخته ميتواند از طرق زير در تأمين غذاي ميليونها نفر انسان مؤثرباشد:
- افزايش محصول گياهان زراعي و در نتيجه توليد غذاي بيشتر درجهان؛
- حفظ تنوع زيستي بعنوان يك فاكتور مهم در توليد محصول بيشتر؛
- افزايش پايداري محصول در برابر تنشهاي زنده و غير زنده؛
- ايجاد منافع اقتصادي و اجتماعي براي جوامع مختلف و در نتيجه، كاهش فقر در كشورهاي در حال توسعه.
سطح زير كشت گياهان زراعي تراريخته در جهان در سالهاي اخير:
در سالهاي اخير، بسياري از اراضي كشاروزي جهان به زيركشت گياهان زراعي تراريخته رفته است. سوياي تراريختهاي را نيز شامل ميشود كه براي اولين باردرسال 2003 در كشور برزيل مجوز كشت دريافت كرد. در عرض كمتر از 7 سال سطح زير كشت گياهان تراريخته(transgenic) 35 برابرافزايش ياقته و سطحي بالغ بر 58/7 ميليون هكتار از اراضي جهان را به خود اختصاص داد.
براساس جديدترين آمارهاي موجود، بازار جهاني بذر تجاري در سال 2001 معادل 30 درصد از اين بازار به كشورهاي در حال توسعه تعلق داشت. البته شش كشوراز ده كشور برتر در اين صنعت جزو كشورهاي صنعتي هستند. اين مساحت برابر 2/5 برابر مساحت انگلستان يا 5 درصد كل مساحت چين را تشكيل ميدهد. آمارها نشان ميدهد كه از سال 1996 كه گياهان تراريخته براي اولين بار درمقياس وسيع كشت شدند تا سال 2003، سطح زير كشت اين گياهان در جهان مرتباً در حال افزايش بوده است؛ بطوري كه سطح زير كشت در سال 2003 تا 40 برابر نسبت به سال1996، افزايش داشته است. همچنين تعداد كشورهاي كشتكنندهي اين گياهان در سال 2002نسبت به سال 1996، به بيش از دو برابر رسيده است.
اتحاديه مركزي كشاورزان وجنگلداران فنلاند (موسوم به ام.ت.كا) خواستار برچسبگذاري محصولاتي شد كه در مراحل توليد آنها از مواد تراريخت استفاده شده است. اين درخواست پس از آن مطرح شد كه شركت توليد مواد غذايي ال.اس.او تابستان گذشته اعلام كرد براي تغذيه خوكهاي خودقصد وارد كردن سوياي تراريخت دارد. هورنبورگ در اين باره ميگويد: «بيشتر اختلافها ريشه در مسائل احساسي دارد. من بر اين باورم كه كشاورزاني كه گرايش به روشهاي سنتي دارند، به تمام امكانات مورد نياز خود دسترسي دارند. تنها مسئله باقيمانده، خواسته مصرف كننده است.
هورنبورگ با اينكه خود توليد كننده محصولات ارگانيك است مخالف ورود سوياي تراريخت نيست. وي توضيح ميدهد: اگر بنا باشد ما وارد بازاررقابتي شويم نبايد از بهكارگيري فنآوريهاي نوين واهمه داشته باشيم. محصولاتكشاورزي تراريخت مزاياي خاص خود را هم دارند، مثلاً علفكش كمتري در اين نوع كشتها استفاده شده است.
مصرف هر نوع گياه زراعي توجه به خاص خود را ميطلبد. استفاده از بذر تراريخت، كشاورزي كشورهاي در حال توسعه را با پيچيدگيهاي جديدي روبروخواهد كرد. پروفسور «گلن استون»، استاد مردم شناسي و مطالعات محيطي در حوزه هنر ودانش، اولين تحقيق جامع خود را درباره تأثيرات متقابل كشت بذر تراريخت و فرهنگهاي محلي به اتمام رسانده است. كشت پنبه در ناحيه «وارنگال» در ناحيه «آندراپرادش» مورد بررسي قرار گرفت، كه مهمترين منطقه پنجهخيز هند به شمار ميرود. اين تحقيق بر به كارگيري دستاوردهاي جديد توسط كشاورزان اثر ميگذارد.
از اين عوامل ميتوان از تغييرات سريع، تنوع فوقالعاده بذرهاي موجود در بازار، و تمايل كشاورزان به نوگرايي را نام برد. اين عوامل همگي مانع از آن ميشوند كه كشاورزان بذور جديد را به دقت ارزيابي كنند. يافتههاي استون نشان ميدهد كه توسعه كشت بذر تراريخت ازطريق ارزيابيهاي سنتي رايج، «فراگيري باز» انجام شده، كه طي آن كشاورز تصميم خود را بر مبناي اطلاعات شفاعي كشاورزان ديگر اتخاذ ميكند. وي توضيح ميدهد: «عده خيلي كمي از كشاورزها بذرها را ارزيابي ميكنند، بقيه به تقليد از همسايگان خود بذر جديد را ميكارند. تعداد كشاورزاني كه قبل از كشت بذر آنها را زيادتر كرده، برخي مشكلات پيش از ورود بذر تراريخت بسيار جدي بوده و دليل آن بدهكاريهايي بود كه گاهي مربوط به نسلهاي پيشتر ميشد. استون مشكلات ياد شده را با مشكل بودن انتخاب مربوط ميداند.
گرايش كشاورزان به نوآوري باعث ميشود نوع بذر مورد استفاده را به سرعت تغيير دهند. استون متوجه شده كه بسياري از شركتها، بذرهايي را كه مورداستقبال كشاورزان واقع نشده با نام تجاري ديگري دوباره وارد بازار ميكنند. وي ميگويد: «بسياري از ماركهاي مختلف تجاري در واقع يك نوع بذر هستند. كشاورزان نميتوانند متوجه چنين موضوعي شوند و بهمين دليل به ارزيابي خودشان اعتمادنميكنند. بنابراين به تقليد از همسايگان روي ميآورند. البته تقليد لزوماً كارنادرستي نيست، اما در اين مورد خاص همه از هم تقليد ميكنند و اين ارزيابي نيست،مدگرايي است.
استون معتقد است كه مدگرايي نامنظم باعث ميشود پديده «فراگيري محيطي» جاي خود را به «فراگيري باز» بدهد. وي اين پديده را «محو تجربه» تعبيرميكند. وي مي گويد: «توسعه كشت پنبه تراريخت به اين شكل، علامت اين نيست كه اين نوع رفتار فنآوري كارآمد است، بلكه بيشتر نشان از آن دارد كه سيستم حاكم بر زراعت پنبه دچار نوعي افت علمي شده است.
وضعيت گياهان زراعي تراريخته دركشورها صنعتي و در حال توسعه:
سهم كشورهاي در حال توسعه از كشت گياهان زراعي تراريخته در سال 2003 نسبت به سالهاي قبل از آن بيشتر شده است؛ افزايش سهم كشورهاي در حال توسعه در اين رابطه، تا حدي به كشت سوياي تراريخته براي اولين بار دربرزيل و همچنين سطح زير كشت اين گونه گياهان در چين، آرژانتين، آفريقاي جنوي و هند مربوط است. كشاورزان محصولات ارگانيك انگليسي نوع هويج تراريخته توليد كردهاند كه قابليت توليد سوختهاي بيوديزلي را دارد.
به گزارش ايانا و به نقل از سايت خبري انگليسي- با افزايش جمعيت جهاني و افزايش تقاضا براي محصولات غذايي و كشاورزان مقامات كشاورزي بسياري از كشورها به فكر توليد مواد غذايي و كشاورزي اصلاح شده ژنتيكي براي تأمين بازارهاي داخلي و خارجي خود افتادهاند. بنابراين گزارش شرك تولستن هولم انگليسي كه يك شركت محصولاتي تراريخته است با كمك كشاورزان منطقه نوعي هويج تراريخته توليد كرده كه اين هويج مصارف تجاري در زمينه توليد سوختهاي بيوديزلي دارد.
از آنجا كه ذرت و نیشكر جزو مواد غذايي اصلي محسوب ميشوند و استفاده از آنها براي توليد سوختهاي بيوديزلي در دراز مدت بر امنيت غذايي كشورها تأثير ميگذارد كشاورزان انگليسي اقدام به ساخت اين سوختها از ساير محصولات كشاورزي از جمله هويج كردهاند.
ميزان تمايل جهاني براي كشت گياهان زراعي تراريخته:
يك روش معمول براي ارزيابي ديدگاه جهاني راجع به گياهان زراعي تراريخته، بيان آمار وارقام جهاني كشت و كار اين گياهان است، مهندسي ژنتيك و بيولوژيكي از ابتدا مخالفهايي را بويژه در اروپا برانگيخت. اين مخالفتها با توسعه روزافزون سطح زيركشت گياهان تراريخته و تبادل يكسويه آنها (از آمريكا و كانادا به ساير كشورها) ابعاد وسيعتري پيدا كرد. اما عليرغم اين كشورهاي در حال توسعه نيز از كشت و كاراين قبيل گياهان عقب نماندهاند و در حال حاضر بيش از 27 درصد از اراضي زير كشت گياهان تراريخته در 9 كشور در حال توسعه قرار دارد. مجموع سطح زير كشت اين چهارمحصول عمده در سال 2003 (ارقام معمولي و تراريخته)، 272 ميليون هكتار است كه با توجه به سطح 67/7 ميليون هكتاري مربوط به ارقام تراريخته، حدود 25 درصد از كل سطح زير كشت اين چهار گياه، مربوط به ارقام تراريخته است.
ارزش تجاري گياهان زراعي تراريختهي جهان:
در سال 2003، ارزش بازارجهاني گياهان زراعي تراريخته حدود 4/5 تا 4/75 ميليارد دلار بود (در سال 2002 اين رقم 4 ميليارد بود). اين ميزان معادل 15 درصد از بازار جهاني 31 ميليارد دلاري حفاظت از نباتات و 13درصد از بازار جهاني 30 ميليارد دلاري توليد بذر تجارتي است و براساس قيمت فروش بذر تراريخته و تكنولوژي مورد استفاده در اين پروسه تعيين شده است. پيشبيني ميشودتا سال 2005، ارزش كل بازار گياهان زراهي تراريخته، به 5 ميليارد دلار و يا بيشتربرسد.
ديدگاه كشاورزان از كشت گياهان زراعي تراريخته:
آمارهاي مربوط به سالهاي 1996 تا 2003 نشان ميدهد كه كشت گياهان زراعي تراريخته، مورد توجه كشاورزان قرار گرفته است؛ بطوري كه در هر سال بر تعداد كشاروزان كشتكننده اين محصولات چه در كشورهاي در حال توسعه و چه دركشورهاي صنعتي، افزوده شده است؛ به عنوان مثال تعداد اين كشاورزان در جهان از 6ميليون نفر در سال 2002 به 7 ميليون در سال 2003 رسيد. پيشرفتهاي اخير در زمينه فنآوري انتقال ژن و باز زايي گياهان زراعي زمينه ايجاد ارقام تراريخته مقاوم به علفكش را براي حداكثر محصولات زراعي اصلي فراهم آورده است.از جمله مهمترين نگرانيها ميتوان به احتمال فرار ژن مقاومت به علفكش از ارقام مقاوم به علفهاي هرز خويشاوند آنها اشاره نمود.
علاوه براين، اثرات جانبي غيرقابل پيشبيني ژن انتقالي و آنزيم مربوطه روي جنبههاي فيزيولوژي گياه مقاوم از ديگر تبعات گياهان زراعي تراريخته بشمار ميرود. ظهور گياهان زراعي خودرو مقاوم علفكش و همچنين انتخاب علفهاي هرز مقاوم به علفكش در رژيم جديد گياهي زراعي/ علفكش نيز از ديگرجنبههاي مورد بحث است. از بين نگرانيهاي ياد شده، پتانسيل انتخاب علف هرز مقاوم جديد (ابر علف هرز) از بالاترين احتمال تأثيرگذاري بر روند موفقيتhrc ها در درازمدت برخوردار است. به نظر موافقان محصولات تغيير ژنتيك يافته با توليد غذاي بيشتراز زمين كمتر، نياز به تعرض به اراضي كم استعدادتر و تخريب بيشتر محيط زيست كاهش خواهد يافت. مخالفان نگران آنند كه تغيير ژنتيك موجب بر آمدن ابرگياهان هرز وبحرانهاي جدي براي محيط زيست زمين شود.
نتيجهگيري و دورنماي آينده كشت گياهان زراعي تراريخته:
گياهان تراريخته يكي از دستاوردهاي مهم بيولوژيكي نوين در زمينه كشاورزي هستند كه در سالهاي اخير بخشي از بازارهاي غذايي دنيا را تسخير نمودهاند. محصولات تراريخته در سطح جهان وجود دارد، بطوريكه مداوم بر سطح زير كشت اين گياهان و همچنين تعداد كشاورزاني كه به كشت اين محصولات ميپردازند، افزوده ميشود؛ بطوريكه پيشبينيها نشان ميدهد كه در پنج سال آينده، سطح زير كشت اين گياهان به 100 ميليون هكتار برسد و بيش از 10 ميليون نفر كشاورز در حداقل 25 كشور، اين گياهان را كشت كنند.
همچنين انتظار ميرود كه سهم كشاورزان خرده پا در كشورهاي در حال توسعه از كشت اينگونه گياهان، بطورمعنيداري افزايش يابد و بازارهاي ملي و جهاني اين گياهان مرتباً رشد كند. مواردزير، گوياي افزايش رغبت كشورهاي مختلف به كشت گياهان زراعي تراريخته است. هند وبرزيل كشورهايي هستند كه جديداً به جمع كشورهاي كشتكننده تراريخته پيوستهاند. اين دو كشور، سطح زير كشت پنبهbt و سوياي متحمل به علفكش را بطور معنيداري افزايش دادهاند.
برآيند تعامل گروههاي مخالف از يك طرف و محققين ودانشمندان بيولوژيست، مهندسين ژنتيك و زيستشناسان از طرف ديگر قوانيني بود كه ضمن ايجاد امكان بهرهبرداري از «فوايد اثبات شده» مهندسي ژنتيك و بيولوژي ريسك آثارسوء احتمالي مرتبط بر اين فنآوري را كاهش دهند. اين قوانين كه از دهه 1980 دركشورهاي پيشرفته تدوين و به مرحله اجرا درآمد و بتدريج در برخي از كشورهاي جهان سوم مانند هندوستان، فيليپين و مصر نيز تهيه و تدوين گرديد. قوانين زيست ايمني يا(biosafety) ناميده شد. اين موافقتنامه بينالمللي كه از آن پس تحت عنوان پروتكل كارتاهنا ناميده شد تا امروز به امضاي 121 كشور جهان رسيده و در مجالس قانونگذاري58 كشور جهان به تصويب رسيده است. جمهوري اسلامي ايران نيز يكي از امضاءكنندگان ان معاهده ميباشد.
بنابراين در دنيا 10 كشور برتر، به كشت و توليد گياهان زراعي تراريخته ميپردازند و با توجه به جمعيت اين كشورها، تقريباً 3 ميليارد نفر)حدود نيمي از جمعيت دنيا) باgdp كل 13 تريليون دلار (تقريباً نيمي از 30gdp تريليون دلار جهان)از منافع اين گونه گياهان استفاده ميكنند. در چنين شرايطي و باتوجه به نياز كشور به منابع غذايي و كشاورزي وارداتي، معقول به نظر نميرسد كه كشت گياهان تراريخته را صرفاً به دليل نگرانيهاي احتمالي ممنوع نماييم. البته مضر و ياغير مضر بودن يك گياه تراريخته براي سلامتي بشر و حيط زيست، نيازمند انجام آزمايشهاي تخصصي و كارشناسي است. بنابراين رد يا قبول گياهان تراريخته بايد براساس مستندات علمي و كارشناسي باشد.
منابع:
1) سالنامه آمار بازرگاني خارجي جمهوري اسلامي ايران (واردات 1381) معاونت طرح وبرنامه گمرك جمهوري اسلامي ايران.
2) اينترنت
3) market, 1995 to value of the global transgenic seed http://www.isaaa.org/kc 2002. available from
4) http://www.isaaa.oyandehnegar.org/mz.php
5) clive, james. 2003. global status of commercialized transgenic crops: 2003. isaaa briefs, no.30.
6) value of global transgenic seed market, 1995 to 2002. available from http://www. isaaa.org/kc/