فراموش کردم
رتبه کلی: 1354


درباره من
amir-arsalan (maysa-ta )    

ازدواج با مرده شور

درج شده در تاریخ ۹۲/۰۸/۰۲ ساعت 23:33 بازدید کل: 427 بازدید امروز: 180
 

رفته بودم دیدن اهل قبور

  عاشقم شد پیرمرد مرده شور! 

پای او شل بود و دندانی نداشت 

چشمهایش هم کج و هم نیمه کور 

روی هر قبری نشستم دیدمش 

کم کمک آمد جلو آن لندهور

  گفت هفتاد و دو ساله روز و شب 

می کنم از توی قبرستان عبور 

بوده ام اما مجرد تا به حال 

شاید از روی غرض یا از غرور 

دیدمت من را پسندیدی تو هم 

پس در و تخته شود امروز جور 

سکه چون ارزش ندارد توی قبر 

مهریه ت یک لا کفن، یک دانه گور! 

هفت تا میت بشویم رایگان 

از فک و فامیلتان، نزدیک و دور 

شیربهایت می شود با نرخ روز 

سدر و کافور و کفن، حد وفور 

چون تفاهم هم مهم استاین وسط 

گاه گاهی مرده ای را هم بشور! 

روزهایی راحتی از پخت و پز 

جمعه شب ها می رسد کلی نذور! 

در بهش زهرا برایت قبر خوب 

نصف قیمت می کنم من جفت و جور! 

گر جوابت مثبت است افتاده ای 

هفت شب جشن و عروسی و سرور 

من بله گفتم به او با یک دلیل 

چون که شوهر گیر می آید به زور! 

یک عدد خرما دهان من گذاشت 

با کفن روی سرم انداخت تور! 

اشهدی خواند و همان جا روی قبر 

عقد کرد آخر مرا آن مرده شور!

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۲/۰۸/۰۲ - ۲۳:۳۳
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:



لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)