پس از بازی تیمهای پرسپولیس و سپاهان و همچنین بازی پرسپولیس و ذوب آهن و حق کشی آشکار داوران علیه سرخپوشان تهرانی دوباره بحث حمایت از تیمهای اصفهانی تیتر اول رسانه ها شده است .
این که تیم سپاهان در هر چهار بازی اول لیگ در خانه بازی می کند و در تابستان با 3 تیم اهوازی بازی ندارد و در ماههای آبان و دی به اهواز می رود ولی تیم پرسپولیس با احتساب بازی سه شنبه دو بار در گرمای 50 درجه به اهواز می رود و تیم استقلال روز گذشته در گرمای وحشتناک اهواز بازی کرد و این که همیشه اشتباه داوری بسود این تیم است و یک سری داوران خاص همیشه بسود این تیم سوت زده اند ناخودآگاه این پرسش مطرح می شود که سپاهان از چه طریقی به این گونه حمایت می شود....
روزنامه اعتماد در گزارشی درباره اصفهانی های فوتبال ایران گزارشی ویژه نوشته است.
در این گزارش آمده است:
علی کفاشیان، محمود اسلامیان، مهدی تاج، محمدرضا ساکت، بهرام افشارزاده، علیرضا رحیمی، سعید آذری و مهرزاد خلیلیان، مدیران کلیدی اصفهانی حاضر در فوتبال ایران هستند. که گویا با حمایت رییس دفتر معاون اول ریاستجمهوری، «حلقه اصفهانیها»ی فوتبال ایران را شکل دادهاند.
حالا بسیاری از تحلیلگران فوتبال ایران از «باند اصفهانی در فوتبال ایران» میگویند. طعنهای که همزمان با مسائل تبریز و قهرمانی سپاهان مطرح شد و بسیاری از فوتبالدوستان آنرا مطرح کردند. اصفهانیهای حاضر در فوتبال ایران، با برنامه و هدفمند، تیمی یکدست ساختهاند و بهخوبی دالان قدرت را میشناسند و با حضور یکنفر، بقیه افراد وارد سیستم میشوند.
راهی که مهدی تاج، نایبرییس دوم فدراسیون فوتبال باز کرد و حالا شاهد حضور اصفهانیهای بسیاری در فوتبال هستیم. داستان بازگشت مهدی تاج، مرد پرنفوذ فوتبال ایران به فدراسیون هم عجیب است. او در انتخابات آخر فدراسیون شکست خورد و از فدراسیون دور شد. نامهنگاریهای فراوانی با سازمان بازرسی و وزارت ورزش برای غیرقانونی بودن کفاشیان، بهعنوان یک بازنشسته در فدراسیون نوشت و رسما در گروه اپوزسیون رییس فدراسیون فوتبال قرار گرفت.
بهخاطر رابطه نزدیک او با دولت وقت، خیلی زود بهعنوان عضو هیاتمدیره باشگاه پرسپولیس معرفی شد تا از فوتبال دور نباشد اما ناگهان کفاشیان به اوین رفت، بهروان کنار رفت و مهدی تاج دوباره به فدراسیون فوتبال بازگست؛ نایبرییس فدراسیون کفاشیان. همان فدراسیونی که رییسش در گفتوگو با روزنامه اعتماد به طعنه گفت:«کجای دنیا معاون علیه رییس لابی میکند»؛
مستقیمترین طعنه به مهدی تاج که در مرحله بعد او را کنار گذاشت و آیتاللهی جایگزینش شد. اما مهدی تاج کمتر از یکسال به فدراسیون بازگشت، محمدرضا ساکت اصفهانی را مشاور عالی خود کرد و این بار پروژه تازهای را کلید زد. جایگزینی محمود اسلامیان بهجای آیتاللهی. استفاده هوشمندانه از شکاف مدیریتی گودرزی و کفاشیان و درحالیکه انتظار میرود گزینه موردنظر وزارت ورزش در سمت نایبرییسی بنشیند، گزینه دولت و اسحاق جهانگیری جایگزین شد و محمود گودرزی خلاء سلاح شد. حالا در فدراسیون فوتبال ، چهار اصفهانی تصمیمگیر اصلی فوتبال ایران شدهاند. علی کفاشیان از نایین اصفهان و محمود اسلامیان، مهدی تاج و محمدرضا ساکت از شهر اصفهان.
این باند تاثیرگذار در فوتبال در ابتدای دولت جدید، دو اصفهانی را مدیرعامل پرسپولیس و استقلال پایتخت کردند: علیرضا رحیمی و بهرام افشارزاده. از سوی دیگر دو اصفهانی هم مدیرعامل سپاهان و ذوبآهن بودند: مهرزاد خلیلیان و سعید آذری. حالا آنها «قدرتمندترین» لابی تاریخ فوتبال ایران را در اختیار دارند. اما داستان آنها به همینجا ختم میشود. آیا اینها اتفاقی است؟
جهانگیری مرد تاثیرگذار فوتبال
اولینبار نقش اسحاق جهانگیری در فوتبال به اعلام ناگهانی سمت «سرپرستی نایبرییس اول فدراسیون فوتبال» محمود اسلامیان از سوی علی کفاشیان بازمیگردد. رسانههای مختلف از تلاش مهدی تاج و رایزنی با اسحاق جهانگیری برای انتخاب اسلامیان خبر دادند. محمود اسلامیان، دوست نزدیک محمدرضا نهاوندیان و اسحاق جهانگیری است. درباره او گفته میشود که با حکمش، ساکت و تاج به فوتبال ایران و باشگاه سپاهان در دهها سال قبل وارد شدهاند.
از سوی دیگر، زمانی که جهانگیری عنوان استاندار اصفهان یا وزیر صنایع بود، بارها اسلامیان را بهعنوان «مدیر نمونه» معرفی کرد. دوستی نهاوندیان و اسلامیان هم به روزهایی بازمیگردد که نهاوندیان رییس اتاق بازرگانی ایران بود و اسلامیان عنوان رییس اتاق بازرگانی اصفهان را در اختیار داشت و این دوستی در زمانی که اسلامیان استاندار چهارمحال بختیاری بود، نهاوندیان را بهعنوان معاون سیاسی امنیتی استانداری برگزید.
اما موضوع حضور مدیران اصفهانی در فوتبال، به رییس دفتر معاون اول ریاستجمهوری بازمیگردد. نامش کاظم چهرهگشا است و برادر خانم مسعود ابکا، مدیرعامل سابق ذوبآهن اصفهان. کاظم چهره گشا مدیر عامل شرکت سایپا خمین ، با ۳۲ سال سابقه در صنعت کشور در زمینه کارشناسی و در زمینه های مدیریتی دارای سابقه طولانی در اجرای پروژه های صنعتی بوده و مدیر کل وزارتی وزارت معادن و فلزات ، مدیر کل دفتر وزارتی وزارت صنایع و معادن از جمله فعالیتهای وی است. مهندس چهره گشا به عنوان مدیر عامل شرکت سایپا خمین با مدرک فوق لیسانس مهندسی صنایع پیش از این عضو هیات مدیره سایپا آذین و مدیر هماهنگی و نظارت بر طرح های شرکت سایپا بوده است و حالا رییسدفتر معاون اول رییسجمهوری است.
حامی دیگر مدیران اصفهانی، مسعود ابکاء خواجویی است که از دوستی ریشه داری با اسحاق جهانگیری ،معاون اول دولت تدبیر و امید و محمود اسلامیان برخوردار است. در سال ۱۳۸۳ سعید آذری که به عنوان مدیرعامل باشگاه ذوب آهن اصفهان برگزیده شد، ابکا مدیرعامل وقت شرکت سهامی ذوب آهن با توجه به آشنایی که با او پیدا کرده بود در یک تصمیم ناگهانی، او را به سمت مدیرعاملی باشگاه ذوب آهن منصوب و این شروع فعالیت های مدیریتی آذری و ورود او به جرگه مدیریت ورزش کشور بود. این دو، هوشمندانه با تاثیرگذاری در بخش تصمیمسازی دولت حسن روحانی، منتصب کلیدی را به این حلقه میدهند. حال بهراحتی میتوان حمایت «حلقه مدیران فوتبال اصفهان» را بهراحتی تشخیص داد.
مدیران اصفهانی، پرسپولیس و استقلال را میخواهند
امیررضا واعظ آشتیانی برای اولینبار از نقش یکی از مدیران پرنفوذ دولت برای بحث واگذاری پرسپولیس و استقلال خبر داد:«به ظاهر سایپا و ایرانخودرو شرکت خصوصی هستند اما در واقع سهام آنها به شرکتهای اقماری یا شرکتهایی که از دولت ارتزاق میکنند اختصاص دارد. جای تعجب دارد که چنین اتفاقی قرار است رخ دهد. براساس برداشتها و شنیدههایی که از این مسئله دارم، اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور به واسطه عواملی مثل نایب رئیس اول فدراسیون فوتبال که در فدراسیون فوتبال فعالیت میکند به دنبال انجام این کار هستند.
آقای نایبرییس اولین کسی بود که این مسئله را مطرح کرد و او تفکر جهانگیری را بیان کرده است.» خیلی زود ماجرا از زبان اسلامیان بیان شد. او در مصاحبهای اعلام کرد:« من میخواهم پیشنهاد خودم را به صورت مکتوب ارائه کنم. همان طور که عمده باشگاههای لیگ برتر و دسته اول فوتبال ایران توسط شرکتهای وابسته به دولت اداره میشوند، باید تا زمانی که شرایط خصوصیسازی فراهم نشده دو باشگاه استقلال و پرسپولیس نیز به دو شرکت وابسته به دولت همچون ایران خودرو و سایپا واگذار شود و پس از حدود ۵ تا ۶ سال که شرایط فراهم شد، خصوصیسازی انجام شود. وزارت ورزش و جوانان بیاید و ۶ سال وکالت اداره دو باشگاه پرسپولیس و استقلال را به ایران خودرو و سایپا واگذار کند و پس از آن هر زمانی که شرایط فراهم شد، خصوصیسازی مد نظر قرار گیرد.»
خیلی زود مهدی تاج هم ایده را بیان کرد تا نشان دهد برنامهای از قبل پیشبینی شده برای واگذاری سرخابیها در جریان است که نه وزارت ورزش از آن خبر دارد و نه سازمان خصوصیسازی:«با این وضعیت این باشگاههایی که تماشاگر آنچنانی ندارند میتوانند تماشاگران زیادی به خود جذب کنند. اینکه برخی باشگاههای خصوصی مانند استقلال اهواز یا استیل آذین دچار مشکل شدند به دلیل آن است که ما مؤلفههای خصوصیسازی را در فوتبال کشورمان نداریم. اگر مجموعههایی چون ایران خودرو و سایپا، پرسپولیس و استقلال را بخرند آن وقت سهمیههای آنها در اختیار دو استان دیگر قرار میگیرد و با این شرایط لیگ ما پویاتر خواهد شد.»
رئیس سازمان لیگ در پاسخ به این سؤال که آیا قرار است باشگاه پرسپولیس و استقلال به شرکتهای خودروسازی واگذار شوند، گفت: «من در این مورد بحثی ندارم اما این اعتقاد را دارم که دو باشگاه استقلال و پرسپولیس باید به جایی واگذار شوند که امنیت داشته باشند. به هر صورت امیدوارم دو باشگاه بزرگ پرطرفدارمان که میلیونها هوادار در شرایط فعلی از وضعیت آنها ناراضی هستند در آینده با مشکلات فعلی مواجه نشوند.» سه ماه بعد از مصاحبه مدیران اصفهانی، دو شرکت بزرگ خودروسازی، سایپا و ایران خودرو در مزایده چهارم استقلال و پرسپولیس شرکت میکنند تا معادلات واگذاری سرخابی ها کاملا تغییر کند. اینها اتفاقی است؟
این روند اتفاقی نیست
حالا صدای معترضان درآمده است. مهدی دادرس عضو کمیته استیناف فدراسیون فوتبال در مصاحبهای اعلام کرده:« اصل مطلب در واقع چیز دیگری است.یک تفکری از اصفهان راه افتاده و می خواهد لهجه فوتبال را اصفهانی کند.عده ای در پی پست،مقام وعنوان در فدراسیون هستند و برای رساندن برخی افراد به خواسته شان در واقع به فکر صاف کردن جاده خود هستند.این کار آنها از نطر قانونی و شرعی درست نیست.چرا که سهام این دو باشگاه باید به دست صاحبان واقعیش برسد.آنها با امنیتی جلوه دادن مسائل مربوط به استقلال و پرسپولیس توی دل مسئولان را خالی کردند تا جلو واگذاری این تیم ها به غیر را بگیرند.
برخی دولتی ها نیز تحت تاثیر قرار گرفتند و با آنها هم سو شدند.» امیر عابدینی هم صدای اعتراضش را بالا برده است: «من در این خصوص یک نظر کلی دارم. هر کس که میخواهد برای خدمت به فوتبال وارد گود شود و مسئولیتی را قبول کند باید از راههای قانونی باشد. اینکه شخصی بخواهد با توجه به حمایتهای یک مقام ارشد دولتی وارد فوتبال شود و باند و جناح بازی در فوتبال به راه بیندازد هم کار قشنگی نیست و هم اینکه کار غیر قانونی است. اینکه آقای X بیاید و با خود هم آقای Y را بیاورد که درست نیست. می ترسم از روزی که بخواهیم از آسانسور فدراسیون فوتبال استفاده کنیم و فدراسیون با لهجه اصفهانی ما را بالا و پایین ببرد.»