جناب حافظ سرودند :
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
سالیان بعد صائب سرودند:
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سر و دست و تن و پا را
هر آنکس چیز می بخشدزملک خویش می بخشد
نه چون حافظ که می بخشد سمرقند و بخارا را
سالیان بعد شهریار سرودند:
هر آنکس چیز می بخشد بسان مرد می بخشد
نه چون صائب که می بخشد سر و دست و تن و پا را
سر و دست و تن و پا را به خاک گور می بخشند
نه بر آن ترک شیرازی که برده جمله دلها را
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندو اش بخشم تمام روح و اجزا را
سالیان بعد یاری دند:
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خورشید و فلک سایم از این عزت کف پا را
روان و روح و جان ما همه از دولت شاه است
من مفلس کیام چیزی ببخشم خال زیبا را
اگر استاد ما محو جمال یار میبودی
از آن خود نمیخواندی تمام روح و اجزا را
واما امام روح الله:
همه دنبال ترک خویش و او پیوسته دنبالم
نیازی هم ندارد او سمرقند و بخارا را
تمام روح و اجزا را بدون منتی بخشید
همو ارزانی ام کرده، سر و دست و تن و پا را
میان این همه نعمت که او بی منتم بخشید
فقط یک چیز می خواهد، همین قلب مصفا را
همو بخشیده روی خوش بر آن زیبای شیرازی
که با یک گوشه چشمی، گرفته راه دلها را
بزن دل را به دریا و سوار موج طوفان شو
یقین دارم که خواهی برد، صفای دین و دنیا را
************************************************************************************