فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 516


درباره من
سلام
عضویت اصلی و فعالم در سایت با نام کاربری miyanehpix هست لطفاً به آن پیام بفرستید
info@meeanaji.ir
اسماعیل . مختاری (meeanaji )    

شهید عبدالرحمن جروقی

درج شده در تاریخ ۹۰/۱۰/۰۳ ساعت 07:34 بازدید کل: 787 بازدید امروز: 268
 

 

شهید عبدالرحمن جروقی   
 

وصیت نامه
بسم الله الرحمن الرحیم

خدمت برادر بزرگوار شیخ شعبان داداشی سلام علیکم! انشاء الله که سلامت وسرحال بوده باشید، الحمدالله این جانب و سید علی اکبر نیز سلامت و سر حال می باشیم. به تمام برادران عزیز(شیخ محمود، محسن، ایرج، احد، یحیی، ملک، التات و بقیه که اسمهاشان فعلا در یادم نیست) سلام برسانید و به حاج آقای احمدی، حاج مجید آقا و آقا سعید فایقی سلام برسانید( انشاء الله که پیام مرا به ایشان رسانده باشید). اما بعد، اگر ما را طوری شد و خداوند، ما را نیز خواست و احیاناً اگر وصیت نامه مقدور نشد، موارد ذیل را انجام فرمایید:

1- حدود 5000 ریال رد مظالم توسط خانوادة اینجانب بپردازید.

2- کفن و دفن با تمام اعمال واجبی و مستحبی( علی الخصوص)انجام پذیرد.

3- جنازه بر دوش طلاب مدرسه و به وسیله آنها در خانه ابدی گذاشته شود...

4- نماز را حدالامکان حاج مجید آقا یا حاج حمید آقا بنایی بخوانند.

5- برادران تمام تلاش وسعیشان] را[ انجام دهند که خدای نکرده اختلافی و یا چیزی در میان نیافتد.

6- از تمام طلاب مدرسة خود و تبریز که با این جانب ارتباط داشتم، حلالیت بطلبید.

7- سعی کنید همه چیز اعم از مراسم و غیر را بدون تشریفات انجام دهید.

8- از تمامی برادران بخواهید که برای ما استغفار کنند، دعا فرمایند و قرآن خواندن را فراموش نفرمایند.

9- هر کسی حقی را از این جانب از جهت مادی یا غیره داشت انجام فرمایید.

6/12/1362- التماس دعا،

عبدالرحمن جروقی استان: آذربایجان شهرستان: میانه تولد: 9/8/1361 شهادت: 22/12/1363-هورالهویزه

http://www.jelveisar.ir/testament/testament.aspx?cod=846
=====================


زندگینامه روحانی شهید: عبد الرحمن جروقی

شهید عبدالرحمن جروقی، فرزند حاج حسین، در شهر ایمان و استقامت، در میانه شهید پرور، (یاوران خستگی ناپذیر انقلاب اسلامی)، به خاندانی پرهیزگار و مؤمن در نوزدهمین روز از آبان ماه سال 1341 دیده به جهان گشود، سالهای اوائل حیات را در آغوش گرم خانواده، در محیط مذهبی خانه گذراند و نخستین دریافتهای ایمانی خویش را از پدر گرفت. دوران ابتدایی و کلاسهای راهنمایی را نیز با موفقیت و تلاش در حال و هوای میانه به پایان برد، همزمان با تحصیلات دبیرستان، با انجمن دین و دانش میانه نیز ارتباط نزدیکی داشت و با شرکت در جلسات آن، به عنوان یکی از نیروهای فعال آن مرکز علمی- مذهبی شناخته شد. در دوران اوج گیری مبارزات انقلاب اسلامی، با تمام وجود بر ضد رژیم و عناصر مزدورش تلاش کرده و در پخش اعلامیه ها و پیام های حیات بخش حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه) سر از پا نمیشناخت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی همکاری خود را با سپاه پاسداران میانه آغاز کرد و از آنجا که در کارهای فرهنگی دارای تجربه لازم بود، در بخش عقیدتی- فرهنگی آن نهاد شروع به فعالیت کرد، پس از مدتی جهت ترویج فرهنگ انقلاب و اسلام در روستاهای اطراف، به پیشنهاد وی در زیر مجموعه واحد فرهنگی عقیدتی سپاه، یک ستاد روستایی نیز تشکیل شد که مسؤولیت آن را هم خود شهید بر عهده گرفت؛ شهید عبدالرحمن فعالیتهای مستمر و طاقت فرسایی را در این رابطه از خود نشان داد: برگزاری کلاسهای عقیدتی، نظامی، آموزشی قرآن، حدیث، احکام و .... در روستاهای مختلف و دور دست، بخشی از کارهای وی بود. شهید جروقی پس از نزدیک به دو سال فعالیت شبانه روزی در سپاه، بالاخره تصمیم گرفت به آرزوی دیرینه اش عینیت ببخشد و جهت تحصیل علوم و معارف اسلامی، به حوزه علمیه برود، او تشنة معرفت و همواره دنبال گمشده اش بود، بنابراین بعد از استعفا از سپاه در 5/2/1361وارد حوزه علمیه حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه) تبریز شد؛ اندکی پس از ورود به حوزه همراه با طلاب مدرسه، جهت شرکت در «عملیات فتح خرمشهر» عازم جبهه گردید و بعد از اتمام این عملیات دوباره به حوزه علمیه بازگشت و به تحصیل علوم اسلامی همت گمارد. او پس از گذراندن مقدمات دروس حوزوی در تبریز، جهت ادامه تحصیل به تهران رفت و در حوزه علمیه ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه) تا اتمام دوره سطح حوزه و کتاب ارزشمند «شرح لمعه» با موفقیت پیش رفت. او در کنار سنگر علم همواره به ندای رهبر عزیزش لبیک میگفت و بارها خود را به جمع سلحشوران اسلام در جبهه ها رساند. در آخرین سفرش به صحنه های مقاومت و عشق، با شوق، امیدوار و منتظر شهادت به جبهه بازگشت؛ او را برای ماندن در محیط امن مدرسه ها نیافریده بودند. او بعد از آموزشهای سنگین رزمی، در گردان نصر الله از «لشکر پنج نصر» خراسان، در عملیات مهم بدر، -که در 19/12/1363 شروع شد- به انبوه رزمندگان جوان پیوست، سینه اش از جهان به تنگ آمده بود، عطر شهادت را در جان داشت؛ بیقرار شده بود و روح مشتاقِ بهشت سر بر دیوارة سینه میکوفت. سرانجام در 22/12/1363 همزمان با تولد حضرت زهرا (سلام الله علیها) «در عملیات بدر» منطقه شرق رودخانه دجله در همهمه نبرد پیکر پاکش، از گذر گلوله ها و اصابت ترکش ها لاله زاران خون گردید، قامت بلندش خمید و بر خاک شهادت، چشم حق بین به محفل ملکوتیان گشود. پس از سالها انتظار، جسم این کبوتر خونین بال از سفر کربلا بازگشت ودر 4/5/1374، در گلستان شهدای میانه به خانه ابدی سپرده شد. روانش از رحمت الهی شادمان باد

http://www.jelveisar.ir/biography/biography.aspx?cod=846
=====================

خاطرات طلبه شهید: عبدالرحمن جروقی» (جهاد گر عرصه فرهنگ)

در یکی از سالهای قبل از انقلاب شهید عبدالرحمن به ما پیشنهاد کرد که آن سال جشن نیمه شعبان را در مسجد برگزار نماییم این کار به مدیریت شهید عبدالرحمن آغاز شد. برنامه هایی از قبیل: تزیین، گروه سرود، سخنرانی و ... تدارک دیده شد بعد از آن همه برنامه ریزی، یک روز مانده به عید ناگهان از اداره آگاهی و ساواک آمدند و پرسیدند که مسئول این مراسم کیست و بالاخره شهید جروقی و بنده را به شهربانی بردند پس از باز جویی از ما تعهد گرفتند که اگر در این مجلس حرکتی بر خلاف رژیم شاهنشاهی مشاهده شود، شما مسئول هستید سپس ما را آزاد کردند اما ما با کمال شجاعت برنامه های خود را برگزار کردیم. من و دیگر جوانان در جلسات قرائت قرآن، احکام و دعای ندبه و سایر برنامه هایی که توسط شهید عبدالرحمن تشکیل می یافت شرکت می نمودیم و من به جرأت می گویم که خودم قرائت قرآن را در همین جلسات از شهید جروقی آموختم»

(به نقل از یکی از دوستان شهید)

استان: آذربایجان شرقی شهرستان: میانه شهادت: 22/12/1363- شرق دجله

http://www.jelveisar.ir/memorabilia/memorabilia.aspx?cod=846 

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۰/۱۰/۰۳ - ۰۷:۳۴
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:



لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (2)