فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 745


درباره من
یک پنجره، گلدانِ فراموش شده
یک خاطره، انسانِ فراموش شده
در خانه، جماعتی پی معجزه‌ها
بر طاقچه، قرآن فراموش شده
::
در این همه رنگ، آنچه می خواهی نیست
در این همه راه، غیر گمراهی نیست
در شهر خیابان به خیابان گشتم
آنقدر که آگهی ست آگاهی نیست
::
در اوج، خدا را سر ساعت خواندند
ما را به تماشای قیامت خواندند
از کوچ پرندگان سخن گفتی و من
دیدم که نمازی به جماعت خواندند
::
آن مست همیشه با حیا چشم تو بود
آن آینه ی رو به خدا چشم تو بود
دنیا همه شعر است به چشمم اما
شعری که تکان داد مرا چشم تو بود
::
ما سینه زدیم بی صدا باریدند
از هر چه که دم زدیم، آنها دیدند
ما مدعیان صف اول بودیم
از آخر مجلس شهدا را چیدند..
مهدی آپاچی (mehdi-m5 )    

دکتر و زنش

درج شده در تاریخ ۹۳/۰۴/۲۴ ساعت 17:27 بازدید کل: 18 بازدید امروز: 18
 

یک دکتر رفت کلانتری تا برای همسر گم شده اش فرم پر کنه !

دکتر : زنم رفته خرید ولی هنوز برنگشته خونه !

پلیس : قدش چقدره ؟

دکتر : تا حالا دقت نکردم !

پلیس : لاغره ؟ چاقه ؟

دکتر: یک کم شاید لاغر یا چاق !؟

پلیس : رنگ چشمهاش ؟

دکتر : دقیقاً نمی دونم !؟

پلیس : رنگ موهاش ؟

دکتر : والا هی رنگ می کنه !!

پلیس : چی پوشیده بود ؟

دکتر : پیراهن !؟ …یا مانتو !؟ … نمی دونم !!

پلیس : با ماشین رفته بود ؟

دکتر : بله

پلیس : اسم ، رنگ و شماره ماشین ؟

دکتر: یک AUDI مشکی A8 . با موتور V6, حجم 3000 سوپرشارژ با333 اسب بخار قدرت و دور موتور و تیپ ترونیک هشت سرعته اتوماتیک با قابلیت تبدیل به مد دستی و تمام چراغهاش فول LED با دیود های تنظیم نور برای تمام فانکشنهاش و……یک خراش خیلی کوچولو هم روی در جلویی سمت شاگرد… (دکتر به اینجا که رسید زد زیر گریه !!…)

پلیس :(متاثر!!)…: گریه نکنید ! ما ماشینتون رو براتون پیدا می کنیم !!!

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۳/۰۴/۲۴ - ۱۷:۲۷
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)