فراموش کردم
اعضای انجمن(447) شعری تکان دهنده درباره امام زمان حضرت مهدی عدالت و لطف خدا پیامبر اکرم : توبه زیباست ولی در جوانی زیباتر قدرت بدنی حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام در جوانی بی حسین احساس پیری میکنم ارتباط با مدیریت انجمن مذهبی
جستجوی انجمن
مهدی عزیزیان (mehdi313 )    

معاد در قرآن

منبع : http://www.mesbahyazdi.ir/node/1047
درج شده در تاریخ ۹۴/۰۶/۳۰ ساعت 00:10 بازدید کل: 97 بازدید امروز: 97
 

معاد در قرآن

مقدّمه

آیات قرآن کریم، پیرامون اثبات معاد و احتجاج با منکرینِ آن را می‌توان به پنج دسته، تقسیم کرد:

1- آیاتی که بر این نکته، تأکید می‌کند که برهانی بر نفی معاد، وجود ندارد. این آیات، به منزله خلع سلاح منکرین است.

2- آیاتی که به پدیده های مشابه معاد، اشاره می‌کند تا جلوی استبعاد را بگیرد.

3- آیاتی که شبهات منکرین معاد را ردّ، و امکان وقوع آنرا تثبیت می‌کند.

4- آیاتی که معاد را بعنوان وعده حتمی و تخلّف ناپذیر الهی، معرّفی می‌کند و در واقع، وقوع معاد را از راهِ اخبار مُخبر صادق، اثبات می‌نماید.

5- آیاتی که اشاره به برهان عقلی بر ضرورت معاد دارد.

در حقیقت، سه دسته اوّل، ناظر به امکان معاد، و دو دسته اخیر، ناظر به وقوع و ضرورت آن است.

انکار معاد، بی دلیل است

یکی از شیوه های احتجاج قرآن با صاحبان عقاید باطل این است که از آنان، مطالبه دلیل می‌کند تا روشن شود که عقاید ایشان پایه عقلی و منطقی ندارد، چنانکه در چندین آیه، آمده است: «قُل هاتُوا بُرهانَکُم...»1.بگو (ای پیامبر) دلیلتان را بیاورید.

و در موارد مشابهی با این لحن می‌فرماید که صاحبان این عقاید نادرست، «علم» و اعتقاد مطابق با واقع و مستند به برهان ندارند بلکه به «ظنّ» و گمان بی دلیل و مخالف با واقع، بسنده کرده اند2.

و در مورد منکرین معاد هم می‌فرماید:

«وَ قالُوا ما هِیَ إِلاّ حَیاتُنَا الدُّنیا نَمُوتُ وَ نَحیا وَ ما یُهلِکُنا إِلاَّ الدَّهرُ وَ ما لَهُم بِذلِکَ مِن عِلم إِن هُم إِلاّ یَظُنُّونَ»3.

و (کافران) گفتند: جز این زندگی دنیا حیاتی نیست که می‌میریم و زندگی می‌کنیم و جز روزگار، چیزی ما را نابود نمی‌کند (در صورتی که) به این مطلب، علمی ندارد و تنها گمانی می‌برند.

همچنین در آیات دیگری بر این نکته، تأکید شده که انکار معاد، تنها گمان بی دلیل و نادرستی است4. البته ممکن است گمانهای بی دلیل در صورتی که موافق هوای نفس باشد مورد قبول هوی پرستان، واقع شود5 و در اثر رفتارهای متناسب با آنها و ارتکاب گناهان تدریجاً به صورت اعتقاد جزمی، جلوه کند6 و حتی شخص بر چنین اعتقادی پافشاری نماید7.

قرآن کریم، سخنان منکرین معاد را نقل کرده است که غالباً چیزی بیش از استبعاد نیست و احیاناً اشاره به شبهات ضعیفی دارد که منشأ استبعاد و شک در امکان معاد شده است8. از اینرو، از یک سو، پدیده های مشابه معاد را یادآور می‌شود تا رفع استبعاد گردد9، و از سوی دیگر به پاسخ شبهات، اشاره می‌کند تا هیچ گونه شبهه‌ای باقی نماند و امکان وقوعیِ معاد، کاملا تثبیت شود. ولی به این مقدار، اکتفاء نمی‌کند و علاوه بر حتمی بودن این وعده الهی و اتمام حجّت بر مردم به وسیله وحی، به برهان عقلی بر ضرورت معاد نیز اشاره می‌کند چنان که در درسهای آینده، بیان خواهد شد.

پدیده های مشابه معاد

الف- رویش گیاه. زنده شدن انسان پس از مرگ، از آن جهت حیات مسبوق به موت است شبیه روییدن گیاه در زمین، بعد از خشکی و مردگیِ آن است. از اینرو، تأمّل در این پدیده که همواره در جلو چشم همه انسانها رخ می‌دهد کافی است که به امکان حیات خودشان بعد از مرگ، پی ببرند. و در واقع، آنچه موجب ساده شمردنِ این پدیده و غفلت از اهمیت آن شده عادت کردن مردم به دیدن آن است و گرنه از جهت پیدایش حیات جدید، فرقی با زنده شدن انسان، بعد از مرگ ندارد.

قرآن کریم برای دریدن این پرده عادت، مکرّراً توجه مردم را به این پدیده جلب، و رستاخیز انسانها را به آن، تشبیه می‌کند10و از جمله می‌فرماید:

«فَانظُر إِلی آثارِ رَحمَتِ اللّهِ کَیفَ یُحیِ الأَرضَ بَعدَ مَوتِها إِنَّ ذلِکَ لَُمحیِ المَوتی وَ هُوَ عَلی کُلِّ شَیء قَدِیرٌ»11.

پس به آثار رحمت الهی بنگر که چگونه زمین را بعد از مرگش زنده می‌کند. تحقیقاً (همان زنده کننده زمین) زنده کننده مردگان (هم) هست و او بر هر چیزی تواناست.

ب- خواب اصحاب کهف. قرآن کریم بعد از ذکر داستان شگفت انگیز اصحاب کهف که حاوی نکته های آموزنده فراوانی است می‌فرماید:

«وَ کَذلِکَ أَعثَرنا عَلَیهِم لِیَعلَمُوا أَنَّ وَعدَ اللّهِ حَقٌّ وَ أَنَّ السّاعَةَ لا رَیبَ فِیها...»12.

بدین سان مردم را بر ایشان (اصحاب کهف) آگاه ساختیم تا بدانند که وعده خدا راست است و قیامت خواهد آمد و جای شکّی در آن نیست.

بی شکّ، اطلاع از چنین حادثه عجیبی که عده‌ای در طول چند قرن (سیصد سال شمسی= سیصد و نه سال قمری) خواب باشند و سپس بیدار شوند تأثیر خاصّی در توجه انسان به امکان معاد و رفع استبعاد آن خواهد داشت زیرا هر خواب رفتنی شبیه مردن است «النومُ اخُ الموت» و هر بیدار شدنی شبیه زنده شدن پس از مرگ، لیکن در خوابهای عادی، اَعمال زیستی (بیولوژیک) بدن، بطور طبیعی ادامه می‌یابد و بازگشت روح، تعجّبی را برنمی انگیزد اما بدنی که سیصد سال از موادّ غذائی، استفاده نکند می‌بایست طبق نظام جاری در طبیعت، بمیرد و فاسد شود و آمادگی خود را برای بازگشت روح، از دست بدهد. پس چنین حادثه خارق العاده‌ای می‌تواند توجّه انسان را به ماورای این نظام عادی، جلب کند و بفهمد که بازگشت روح به بدن، همیشه در گروی فراهم بودن اسباب و شرایط عادی و طبیعی نیست. پس حیات مجدّد انسان هم هر چند برخلاف نظام مرگ و زندگی در این عالم باشد، امتناعی نخواهد داشت و طبق وعده الهی، تحقق خواهد یافت.

ج- زنده شدن حیوانات. قرآن کریم هم چنین به زنده شدن غیرعادیِ چند حیوان اشاره می‌کند که از جمله آنها زنده شدن چهار مرغ به دست حضرت ابراهیم(ع)13و زنده شدن مَرکب سواری یکی از پیامبران است که به داستان آن، اشاره خواهد شد. و هنگامی که زنده شدن حیوانی ممکن باشد زنده شدن انسان هم ناممکن نخواهد بود.

د- زنده شدن بعضی از انسانها در همین جهان. از همه مهمتر، زنده شدن بعضی از انسانها در همین جهان است که قرآن کریم، چند نمونه از آنها را یادآور می‌شود. از جمله، داستان یکی از انبیای بنی اسرائیل است که در سفری عبورش به مردمی افتاد که هلاک و متلاشی شده بودند و ناگهان به ذهنش خطور کرد که چگونه این مردم، دوباره زنده خواهند شد! خدای متعال جان او را گرفت و بعد از یک صد سال دوباره زنده‌اش ساخت و به وی فرمود: چه مدت در این مکان، توقّف کرده ای؟ او که گویا از خوابی برخاسته است گفت: یک روز یا بخشی از روز!

خطاب شد: بلکه تو یک صد سال در اینجا مانده ای! پس بنگر که از یک سوی، آب و نانت سالم مانده، و از سوی دیگر، مرکب سواریت متلاشی شده است! اکنون بنگر که ما چگونه استخوانهای این حیوان را بر روی هم سوار می‌کنیم و دوباره گوشت بر آنها می‌پوشانیم و آنرازنده می‌سازیم14.

مورد دیگر، داستان گروهی از بنی اسرائیل است که به حضرت موسی(ع) گفتند: ما تا خدا را آشکارا نبینیم هرگز ایمان نخواهیم آورد! و خدای متعال آنان را با صاعقه‌ای هلاک کرد و سپس به درخواست حضرت موسی(ع) دوباره آنها را زنده ساخت15.

و نیز زنده شدن یکی از بنی اسرائیل که در زمان حضرت موسی (ع) به قتل رسیده بود به وسیله زدن پاره‌ای از پیکر یک گاو ذبح شده به او که داستان آن در سوره بقره، ذکر شده و سوره مزبور به همین مناسبت نامگذاری گردیده، و در ذیل آن آمده است:

«کَذلِکَ یُحیِ اللّهُ المَوتی وَ یُرِیکُم آیاتِهِ لَعَلَّکُم تَعقِلُونَ»16.

بدین سان خدا مردگان را زنده می‌کند و نشانه هایش را به شما می‌نمایاند باشد که با خرد دریابید.

همچنین زنده شدن بعضی از مردگان به اعجاز حضرت عیسی(ع)17را می‌توان نشانه‌ای بر امکان معاد، قلمداد کرد.

-------------------------------------------------------------------------

پاورقی:

1. سوره بقره: آیه 111، سوره انبیاء: آیه 24، سوره نمل: آیه 64.

2. مؤمنون / 117، نساء / 157، انعام / 100، 119، 148، کهف / 5، حج / 3، 8، 71، عنکبوت / 8، روم / 29، لقمان / 20، غافر / 42، زخرف / 20، نجم / 28.

3. سوره جاثیه، آیه 24.

4. قصص / 39، کهف / 36، ص / 27، جاثیه / 32، انشقاق / 14.

5. سوره القیامه، آیه 5.

6. روم / 10، مطفّفین / 10-14.

7. سوره نحل، آیه 38.

8. هود / 7، اسراء / 51، صافات / 16، 53، دخان / 34-36، احقاف / 18، ق / 3، واقعه / 47-48، مطفّفین / 12-13، نازعات / 10-11.

9. اموری که مثل یکدیگرند در همان جهان مماثلت، حکم واحدی خواهند داشت؛ خواه حکم به امکان باشد و یا حکم به عدم امکان «حکم الامثال فی ما یجوز و ما لا یجوز واحد».

10. اعراف / 57، حج / 5، 6، روم / 19، فاطر / 9، فصلت / 19، زخرف / 11، ق / 11.

11. سوره روم، آیه 50.

12. سوره کهف، آیه 21.

13. سوره بقره، آیه 26.

14.سوره بقره، آیه 259.

15. سوره بقر، آیه 55-56.

16. سوره بقره، آیه 67-73.

17. سوره آل عمران / 49، سوره مائده / 110.

این مطلب توسط محمد.حسینی بررسی شده است. تاریخ تایید: ۹۴/۰۶/۳۰ - ۰۰:۲۴
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (2)