فراموش کردم
اعضای انجمن(447) شعری تکان دهنده درباره امام زمان حضرت مهدی عدالت و لطف خدا پیامبر اکرم : توبه زیباست ولی در جوانی زیباتر قدرت بدنی حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام در جوانی بی حسین احساس پیری میکنم ارتباط با مدیریت انجمن مذهبی
جستجوی انجمن
مهدی عزیزیان (mehdi313 )    

نیت و مراتب آن

منبع : http://www.mesbahyazdi.ir/node/4330
درج شده در تاریخ ۹۴/۱۲/۲۹ ساعت 14:18 بازدید کل: 212 بازدید امروز: 210
 

نیت و مراتب آن

مفهوم «انجام کار برای خدا»

دانستیم که روح عبادت، نیت است و ارزش هر فعلی بستگی به نیت آن دارد. در برخی اعمال عبادی مثل نماز، اگر نیتی فاسد کننده، مثل نیت «ریا» و «سُمعه» باشد، آن عمل نه تنها سودی ندارد و باطل است، که موجب عقاب هم می‌شود. در باره نشانه‌های ریا و نیز راه‌های علاج آن مطالبی را بیان کردیم.

گاهی در مقابل ریا، تعبیر «خلوص» به کار برده می‌شود. اما منظور از خالص بودن عمل برای خدا چیست؟ مگر خدا نیازی دارد، که ما کاری را «برای او»، آن هم خالص برای او، انجام دهیم؟!

رضایت در ما یک حالت نفسانی است که به علم حضوری آن را درک می‌کنیم. وقتی از کار کسی رضایت پیدا می‌کنیم، یک حالت خوشحالی در ما پیدا می‌شود. آیا معنای رضایت خدا هم این است که در اثر کار ما حالتی در خدا پیدا می‌شود و خداوند شاد و خرسند می‌گردد؟!

تعبیر دیگری که بیشتر فقها آن را به کار می‌برند این است که می‌گویند، عبادت را باید به «قصد امتثال» انجام داد. امتثال به معنای «فرمان بُرداری»است. قصد امتثال، یعنی این‌که کاری را به سبب آن که خداوند به آن امر کرده است و برای اطاعت امر او انجام دهیم.

تعبیر دیگری که برای ما بسیار هم آشنا است «قربة الی الله» است. بسیاری از افراد هنگامی که می‌خواهند نماز بخوانند، مثلا می‌گویند: دو رکعت نماز صبح به جا می‌آورم «قربة الی الله». آن را برای نزدیکی به خدا انجام می‌دهیم. اما نزدیکی به خدا یعنی چه؟ مگر خدا در مکانی قرار دارد که ما خود را به او نزدیک کنیم؟!

انواع نیت

یک معنای نیت در عبادت این است که به هنگام عمل، انسان توجه داشته باشد که چه می‌کند تا زمینه برای چنین سؤالی فراهم شود که آیا این همان کاری است که شرع دستور داده است؟ آیا خدا از این کار راضی است؟ مقابل این حالت، جایی است که انسان عمل را بی‌نیت انجام دهد. اگر کسی در چنین حالتی عبادتی انجام دهد، مثلا نماز بخواند، گرچه همه واجبات آن‌را انجام دهد و تمام شرایط آن را رعایت کند، اما چون نیت ندارد عملش باطل است. این نماز مثل کارهایی است که برخی افراد در خواب انجام می‌دهند، که اگر بعداً از آنها سؤال شود، هیچ چیز را به خاطر نمی‌آورند.

فرض دیگر برای نیت در عبادت این است که انسان آن را صرفاً برای رسیدن به برخی مقاصد و آثار دنیوی انجام دهد؛ نظیر نمازهایی که منافقان در زمان پیامبر(صلی الله علیه وآله) می‌خواندند. کارهایی که ما انجام می‌دهیم یا برای این است که به پولی برسیم، یا احترام و شخصیتی در جامعه کسب کنیم، یا پست و مقامی به دست آوریم، یا تنبیه و جریمه نشویم و از این قبیل. این امر در موردعبادات و خصوص نماز نیز صادق است. اکثر قریب به اتفاق کسانی که خدا را عبادت می‌کنند و نماز می‌خوانند، گرچه واقعاً به قصد پرستش و اطاعت امر خدا این‌کار را انجام می‌دهند، اما این‌گونه نیست که منافع انجام عبادت یا ضررهایی که از ترک عبادت عاید آنان می‌شود، در انگیزه آنان تأثیر نداشته باشد. اکثر افراد نمازخوان در عین حال که برای اطاعت امر خدا نماز می‌خوانند، اما این‌کار را یا به طمع بهشت و یا برای ترس از عذاب و جهنم انجام می‌دهند. باورشان آمده خدایی هست و آن خدا جهنمی دارد و بی‌نمازها را به آن جهنم می‌برد! اگر روزی خدا به این افراد بگوید دیگر جهنمی در کار نیست، یا بی‌نمازها را به جهنم نمی‌برم، آنان دیگر نماز نخواهند خواند و هیچ عبادتی را انجام نخواهند داد!

نماز خواندن برخی افراد نیز برای رسیدن به بهشت است. این گروه برای محروم نماندن از آن پاداش‌ها است که نماز می‌خوانند! به طوری که اگر بهشتی و پاداشی در کار نباشد آنان نیز هیچ‌گاه عبادتی نخواهند کرد و نمازی نخواهند خواند!

البته بندگان مقرب و اولیای خدا نماز و عبادتشان با افراد معمولی قابل مقایسه نیست. آنان در نماز و عبادت خود چشم‌داشتی به بهشت و ترسی از عذاب و جهنم ندارند. اگر خدا بهشت و جهنم هم نداشت آنان باز هم خدا را عبادت می‌کردند.

نیت صحیح و مقبول

برخی روایات عبادت‌کنندگان را به سه قسم تقسیم کرده‌اند. بر اساس این روایات، عبادت برخی، عبادت بردگان است. برده چون از ارباب و صاحبش می‌ترسد و حساب می‌برد، فرمان او را اطاعت می‌کند. گروهی از مردم نیز چون از خدا و عذاب و جهنم او می‌ترسند خدا را عبادت و اطاعت می‌کنند. عبادت گروهی دیگر، حساب‌گرانه و کاسب‌کارانه است. تاجر و کاسب اگر بخواهد معامله‌ای انجام دهد، نگاه می‌کند که در این معامله چه سودی عایدش می‌شود و چه به دست می‌آورد. آنان حساب می‌کنند که در قبال این عبادت چه چیزی عایدشان می‌شود و این عبادت چه نفع و سودی برای آنان دارد. چنین عبادتی را «عبادة التجار» نامیده است. اینها سوداگرند. روزه می‌گیرند و ساعت‌ها گرسنگی و تشنگی می‌کشند، نماز می‌خوانند، جهاد می‌کنند و جانشان را در راه خدا به خطر می‌اندازند؛ همه اینها برای آن است که می‌دانند در مقابل، صدها و هزارها برابر پاداش دریافت می‌کنند. اتفاقاً قرآن کریم نیز برای تشویق مردم به کار خیر و اطاعت از خدا از همین ادبیات استفاده می‌کند. ای کسانی که ایمان آورده‌اید، آیا شما را بر تجارتی راه نمایم که شما را از عذابی دردناک می‌رهاند؟ به خدا و فرستاده او بگروید و در راه خدا با مال و جانتان جهاد کنید. این، اگر بدانید، برای شما بهتر است.(1)

از قرآن و روایات استفاده می‌شود که این گونه عبادت و اطاعت مقبول است و طمع بهشت یا ترس از جهنم، خللی به خلوص نیت (که موجب ارزش عبادت می‌شود) نمی‌زند. البته باید وجهه نظر و همتش را آن مرتبه‌ای قرار دهد که در عباداتش فقط خدا را مد نظر داشته باشد و حتی اگر بهشت و جهنمی نیز در کار نباشد دست از اطاعت و عبادت خدا برندارد.

اگر می‌گوییم بالاترین مرتبه عبادت این است که انسان خدا را به طمع بهشت یا ترس از جهنم عبادت نکند، منظورمان صورتی است که به وجود خداو بهشت و جهنم معتقد است. هنر این است که انسان آن عذاب‌های هولناک جهنم را باور داشته باشد و با این وجود، حقیقتاً عبادت و اطاعتش برای ترس از آنها نباشد، بلکه به اوجی بالاتر از این بیندیشد.

کسانی که از قید بهشت و جهنم و ترس از عذاب و طمع در نعمت‌های بهشتی آزاد هستند! حتی حاضرند اگر خدا راضی باشد، سختی‌ها و عذاب‌های آخرت را نیز تحمل کنند! امام سجاد(علیه السلام) در یکی از مناجات‌هایش می‌گوید: وَ عِزَّتِکَ وَ جَلالِکَ اِن کانَ رِضاکَ فی اَن اُقطَعَ اِرباً اِرباً وَ اُقتَلَ سَبعینَ قَتلَةً بِاَشَدِّ ما یُقتَلُ بِهِ النّاسُ لَکانَ رِضاکَ اَحَبَّ اِلَی؛(2) به عزت و جلالت سوگند، اگر رضایت تو در این باشد که مرا تکه تکه کنند و هفتاد بار به بدترین و دشوارترین وضع کشته شوم، قطعاً رضایت تو برای من محبوب‌تر خواهد بود! اگر رضایت تو در این است که هفتاد بار با سخت‌ترین شکنجه‌ها مرا بکشند، من آن را دوست دارم! گفتن این سخن آسان است ولی عمل کردن به آن کار هر کسی نیست. اگر انسان فقط یک ساعت شکنجه شده باشد، آن گاه کمی از عظمت این فرمایش امام سجاد(علیه السلام) را درک می‌کند.

کسانی که در محبت‌های دنیایی به عشق‌ها و محبت‌های شدید دچار شده‌اند، می‌دانند رضایت محبوب چه اثری بر انسان و زندگی او دارد و با انسان چه می‌کند! چه بسا محب و عاشق حاضر است در سرمای یخ‌بندان زمستان از سر شب تا به صبح سر پا بایستد تا بلکه فقط لبخندی و گوشه چشمی از محبوب و معشوقش ببیند! برای اولیای خدا «رضوان الهی» چنین حکمی را دارد. آنان همین که بدانند محبوبشان از آنان راضی است، تحمل همه سختی‌ها بر آنان آسان می‌شود حتی اگر آن سختی آتش جهنم باشد!

مراتب عالی نیت

این که انسان به جایی برسد که عبادتش به طمع بهشت یا ترس از جهنم نباشد، مراتب مختلفی دارد و همه کسانی که به چنین مقامی می‌رسند در یک حد و مرتبه نیستند. در روایات هم می‌بینیم تعابیر مختلفی در این مقام به کار رفته است. در روایتی امیرالمؤمنین(علیه السلام) می‌فرماید، گروهی خدا را برای «سپاس‌گزاری» عبادت می‌کنند. طمع بهشت یا ترس از جهنم نیست که آنان را به رکوع و سجود وا می‌دارد، بلکه برای شکر نعمت‌های او عبادتش می‌کنند. این، روحیه «حق‌شناسی» است که محرک اینان برای عبادت و اطاعت می‌شود.

در قرآن کریم نیز به این مسأله اشاره شده است: وَ وَصَّینَا الإِنسانَ بِوالِدَیهِ حَمَلَتهُ أُمُّهُ وَهناً عَلی وَهن وَ فِصالُهُ فِی عامَینِ أَنِ اشکُر لِی وَ لِوالِدَیکَ إِلَیَّ المَصِیر؛(3) و به انسان در مورد پدر و مادرش سفارش کردیم؛ مادرش به او باردار شد، سستی بر روی سستی. و از شیر باز گرفتنش در دو سال است. [آری به او سفارش کردیم] که شکرگزار من و پدر و مادرت باش که بازگشت [همه] به سوی من است.

تعبیر دیگری که برای بیان این مقام آمده «حُبّاً» است. امام صادق(علیه السلام) در روایتی می‌فرماید: ... و لکِنّی اَعبُدُهُ حُبّاً لَهُ.(4) اگر بین دو نفر رابطه «محبت» به معنای واقعی آن شکل بگیرد و رابطه‌ای قوی و شدید باشد، دیگر محب در اندیشه آن نیست که از محبوبش نفعی ببرد، بلکه به عکس، می‌خواهد هر کار و خدمتی که از دستش برمی‌آید برای محبوبش انجام دهد.

تعبیر دیگر از امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) نقل شده است: ما عَبَدتُکَ خَوفاً مِن نارِکَ و لا طَمَعاً فی جَنَّتِکَ لکِن وَجَدتُکَ اَهلا لِلعِبادَةِ فَعَبَدتک؛(5) خدایا! من تو را به شوق و رغبت بهشتت یا از ترس آتشت پرستش نکردم، بلکه تو را شایسته پرستش یافتم پس تو را پرستیدم. اصلا غیر از تو را شایسته پرستش نیافتم؛ اگر تو را نپرستم چه کس را بپرستم؟ و اگر به تو دل نبندم به که دل ببندم؟!

سیر تدریجی در تکامل و تعالی نیت

اینها مراتب و مفاهیم مختلفی است که متناسب با سطح فهم مخاطبان مختلف بیان شده است. ما باید از مراتب پایین شروع کنیم و به تدریج به مراتب بالاتر نایل شویم. اولین مرحله، همان خوف از آتش و عذاب است. بسیاری از مناجات‌های منقول از ائمه(علیهم السلام) در همین حال و هوا است.

اگر انسان واقعاً قبر و قیامت و خطرات، مهالک، عذاب‌ها و ترس‌های آن را به دل باور کند، کافی است برای آن که پیوسته به یاد خدا باشد و گِرد گناه نگردد!

ما باید اینها را جدی بگیریم و در باره آنها تأمل کنیم. در باره غذاها و نوشیدنی‌های جهنم در روایات هست که اگر یک قطره از آن در دنیا بیفتد تمام موجودات زنده از بوی تعفن آن هلاک خواهند شد.(6) از آن سو نیز اگر یک قطره از شربت‌های بهشتی در آبهای دنیا مخلوط شود تمام آب‌های دنیا را معطر و خوش‌بو خواهد کرد. ما باید همت کنیم و وجهه نظر خود را از عذاب‌ها و نعمت‌های دنیایی به عذاب‌ها و نعمت‌های آخرت و قیامت مصروف گردانیم.

برای بالا بردن همت خویش، برای مثال، یکی از کارهایی که می‌توانیم انجام دهیم این است که هر روز دو رکعت نماز را به این نیت بخوانیم که چون خدا خدا است، دوست‌داشتنی و شایسته پرستش و عبادت است! با خود بگوییم، این دو رکعت را می‌خوانم هر چند خداوند هیچ پاداشی به من ندهد یا حتی بالاتر، هر چند مرا به آتش جهنم خود بسوزاند!

--------------------------------------------------------------

پاورقی:

1. صف (61)، 10ـ11.

2. بحار الانوار، ج 77، باب 2، روایت 6.

3. لقمان (31)، 14.

4. بحار الانوار، ج 70، باب 43، روایت 9.

5. همان، باب 53، روایت 1.

6. ر.ک: بحارالانوار، ج 8، باب 24، روایت 1.

این مطلب توسط میثم عظیمی. بررسی شده است. تاریخ تایید: ۹۴/۱۲/۲۹ - ۱۴:۲۱
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)