قلب سلیم
پرسش : منظور از قلب سلیم چیست؟ 
پاسخ:
«سلیم» که از ماده «سلامت» است مفهوم روشنی دارد یعنی قلبی که از هر گونه بیماری و انحراف اخلاقی و اعتقادی، دور باشد. مگر نه این است که: قرآن درباره منافقان می گوید: فِی قُلُوبِهِم مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللّهُ مَرَضاً: «در دل های آنها یک نوع بیماری است و بر اثر لجاجتشان خدا بر این بیماری می افزاید»!.(1)
در چند حدیث پر معنی «قلب سلیم» به خوبی معرفی شده:
الف ـ در حدیثی از امام صادق(علیه السلام) در ذیل آیه مورد بحث، می خوانیم: وَ کُلُّ قَلب فِیهِ شِرکٌ أَو شَکٌّ فَهُوَ ساقِطٌ: «هر قلبی که در آن شرک و شکی است آن قلب سقوط می کند و بی ارزش است».
ب ـ از سوئی دیگر، می دانیم علائق شدید مادی، و دنیا پرستی، انسان را به هر انحراف و گناه می کشاند; چرا که: حُبُّ الدُّنیا رَأسُ کُلِّ خَطِیئَة: «عشق به دنیا سرچشمه هر گناهی است». و لذا قلب سلیم، قلبی است که خالی از «حب دنیا» باشد، همان گونه که امام صادق(علیه السلام)در حدیث دیگری در ذیل همین آیه فرمود: هُوَ القَلبُ الَّذِی سَلِمَ مِن حُبِّ الدُّنیا: «این قلبی است که از عشق دنیا سالم باشد». با توجه به آیه 197 سوره «بقره»: وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیرَ الزّادِ التَّقوی: «توشه برگیرید که بهترین توشه برای آن جهان پرهیزگاری است» روشن می شود: قلب سلیم قلبی است که بر اثر سلامت سرچشمه تقوای الهی گردد.
ج ـ آخرین سخن این که: قلب سلیم قلبی است که جز خدا در آن نباشد، آنگونه که امام صادق(علیه السلام) در پاسخ سؤالی پیرامون این آیه، فرمود: القَلبُ السَّلِیمُ الَّذِی یَلقَی رَبَّهُ وَ لَیسَ فِیهِ أَحَدٌ سِوَاهُ: «قلب سلیم قلبی است که خدا را ملاقات کند در حالی که غیر از او در آن نباشد».
ناگفته پیدا است: منظور از «قلب» در این گونه موارد روح و جان آدمی است.
در روایات اسلامی پیرامون قلب و سلامت آن، و آفاتی که بر آن وارد می شود و راه مبارزه با این آفات، مطالب فراوانی آمده است که از مجموع آنها این منطق اسلامی کاملاً آشکار است که: اسلام قبل از هر چیز، به زیر بنای فکری، عقیدتی و اخلاقی اهمیت می دهد; چرا که تمامی برنامه های عملی انسان بازتابی از آن است. همان گونه که سلامت قلب ظاهری، عامل سلامت جسم، و بیماری آن، سبب بیماری همه اعضاء است; چرا که تغذیه تمام سلول های بدن به وسیله خونی انجام می گیرد که به کمک قلب به تمام نقاط کشور تن فرستاده می شود، همین گونه، سلامت و فساد برنامه های زندگی انسان جلوه و بازتابی است از سلامت و فساد عقیده و اخلاق.
این بحث را با سخنی از امام باقر(علیه السلام) پایان می دهیم آنجا که فرمود: قلب ها چهار گونه است:
قلبی که در آن نفاق و ایمان است. قلبی که وارونه است. قلبی که مُهر بر آن خورده، هیچ حقی بر آن وارد نمی شود. و قلبی که نورانی است و خالی (از غیر خدا).
سپس افزود: قلب نورانی قلب مؤمن است، هر گاه خدا نعمتی به او بخشد شکر می گوید، و هر گاه مصیبتی به او رسد، صبر و شکیبائی می کند، اما قلب وارونه قلب مشرکان است همان گونه که خداوند فرموده: أَ فَمَن یَمشِی مُکِبّاً عَلی وَجهِهِ أَهدی أَمَّن یَمشِی سَوِیّاً عَلی صِراط مُستَقِیم: «آیا کسی که به صورت بر زمین راه می رود هدایت یافته تر است یا کسی که راست قامت بر صراط مستقیم گام برمی دارد»؟!(2) اما قلبی که در آن ایمان و نفاق است قلب کسانی است که در برابر حق و باطل بی تفاوتند، اگر در محیط حق قرار گیرند، تابع حق می شوند و اگر در محیط باطل باشند گرایش به باطل پیدا می کنند. و اما قلب مُهر خورده، قلب منافقان است».(3)
پی نوشت: 1 ـ بقره، آیه 10. 2 ـ ملک، آیه 22. 3- تفسیر نمونه، جلد 15، صفحه 298.* منبع: makarem.ir