فصل بیستم: عبادت، بعضی دعاها، تسبیح و نقش انگشتری فاطمه زهرا علیها السلام
حدیث اول:
در قسمتی از حدیث ابن عبّاس از رسول اللّه صلی الله علیه و آله و سلم آمده است که فرمود:
«وَ أَمَّا ابنَتی فاطِمَةُ، فَإِنَّها سَیِّدةُ نِسآءِ العالَمینَ، مِنَ الأَوَّلِینَ وَ الأَخِرینَ ... مَتی قامَت فی مِحرابِها بَینَ یَدَی رَبِّها- جَلَّ جَلالُهُ-، زَهَرَ نُورُها لِمَلآئِکَةِ السَّماءِ، کَما یَزهَرُ نُورُ الکواکِبِ لِأَهلِ الأَرضِ، وَ یَقُولُ اللّهُ- عَزَّوَجَلَّ- لِمَلآئِکَتِهِ: یا مَلائِکَتی، أُنظُرُوا إِلی أَمَتی فاطِمَةَ، سَیِّدَةِ إِمآئی قائِمَةً بَینَ یَدَیَّ، تَرتَعِدُ فَرآئِصُها مِن خیفَتی، وَ قَد أَقبَلَت بِقَلبِها عَلی عِبادَتی، أُشهِدُکُم أَنّی قَدآمَنتُ شیعَتَها مِنَ النّارِ ...»«1»
- و امّا دخترم فاطمه، سیّده و سرور زنان عالم، از اوّلین و آخرین آنهاست ... هرگاه که در محراب عبادت در پیشگاه پروردگارش- جلّ جلاله- قرار می گیرد، نورش برای ملائکه آسمان می درخشد، چنانکه نور ستارگان برای اهل زمین تلألؤ می کند، و خداوند- عزّوجلّ- به ملائکه می فرماید: ای ملائکه من، به کنیزم فاطمه، سیّده کنیزانم تماشا کنید، که چگونه در پیشگاهم ایستاده، و از ترس من بدنش به لرزه و اضطراب درآمده، و با دل به عبادت من رو آورده، شما را شاهد می گیرم که شیعیانش را از آتش ایمن ساختم ...
حدیث دوم:
عباده کلبی از امام صادق، از پدر بزرگوارش، از امام سجّاد، از فاطمه صغری، از امام حسین نقل می کند که امام حسن: فرمود:
«رَأَیتُ أُمّی فاطِمَةَ علیها السلام قامَت فی مِحرابِها لَیلَةَ جُمُعَتِها، فَلَم تَزَل راکِعَةً ساجِدَةً، حَتَّی اتَّضَحَ عَمُودُ الصُّبحِ، وَ سَمِعتُها تَدعُو لِلمُؤمِنینَ وَالمُؤمِناتِ وَ تُسَمّیهِم وَ تَکثُرُ الدُّعآءَ لَهُم، وَلا تَدعُو لِنَفسِهِ بِشَیءٍ».
- شب جُمعه ای مادرم فاطمه علیها السلام را دیدیم که در محراب عبادتش ایستاده و تا سپیده صبح پیوسته در رکوع و سجود بود، و می شنیدم که برای مؤمنین و مؤمنات دعا می نمود و نام آنها را می برد و برای آنها بسیار دعا می کرد، ولی برای خود هیچ دعا نمی نمود.
گفتم: ای مادر، چرا همان گونه که برای دیگران دعا می کنی، برای خود دعا نمی نمایی؟
فرمود:«یا بُنَیَّ، أَلجارُ ثُمَّ الدّارُ.»«2»
- فرزندم، اوّل همسایه، سپس خانه.
حدیث سوم:
در حدیث عبداللّه بن سلمان فارسی به نقل از پدرش منقول است که می گوید: به فاطمه علیها السلام عرض کرد: ای سیّده من، آن کلام را [که رسول اللّه صلی الله علیه و آله و سلم به شما تعلیم نمود و صبح و شام می خوانید] به من تعلیم نمایید. فرمود: اگر دوست داری تا زمانی که در دار دنیا زندگی می کنی، ناراحتی تب به تو نرسد، بر این [حِرز] مواظبت کن.
سلمان می گوید: حضرت فاطمه علیها السلام آن حِرز را به من تعلیم نموده و فرمود:
«بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ، بِسمِ اللّهِ النُّورِ، بِسمِ اللّهِ نُورِ النُّورِ، بِسمِ اللّهِ نُورٍ عَلی نُورٍ، بِسمِ اللّهِ الَّذی هُوَ مُدَبِّرُ الأُمُورِ، بِسمِ اللّهِ الَّذی خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ، أَلحَمدُلِلّهِ الَّذی خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ، وَ أَنزَلَ النُّورَ عَلَی الطُّورِ، فی کتابٍ مَسطُورٍ، فی رِقٍّ مَنشُورٍ،بِقَدَرٍ مَقدُورٍ، عَلی نَبِیٍّ مَحبُورٍ، أَلحَمدُلِلّهِ الَّذی هُوَ بِالعِزِّ مَذکُورٌ، وَبِالفَخرِ مَشهُورٌ، و عَلی السَّرّآءِ وَالضَّرّآءِ مَشکُورٌ. وَ صَلِّی اللّهُ عَلی سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.»«3»
- به نام خداوند رحمت گستر مهربان، به نام خداوندی که نور است، به نام خدایی که نورِ نور است، به نام خدایی که نورِ بر بالای نور است، به نام خدایی که تدبیر کننده امور است، به نام خدایی که نور را از نور خلق کرد، ستایش برای خدایی است که نور را از نور آفرید و نور را بر [کوه] طور، در کتابی نوشته شده، در ورقی باز، در اندازه ای معیّن، برای پیامبری مسرور، نازل نمود. ستایش برای خدایی است که به عزّت یاد شده و به فخر مشهور است، هم او که در راحتیها و سختیها مورد سپاس می باشد. و درود و رحمت خداوند بر سرور ما محمّد و خاندان پاکیزه او باد!
حدیث چهارم:
سوید بن غفله می گوید: علیّ علیه السلام به شدّتِ [گرسنگی و یا تنگدستی] مبتلی شده بود، فاطمه علیها السلام خدمت رسول اللّه صلی الله علیه و آله و سلم آمد و در خانه را کوبید. حضرت فرمود:
«أَسمَعُ حِسَّ حَبیبی بِالبابِ.»
- صدای پای محبوبم [فاطمه] را از پشت در می شنوم.
ای امّ ایمن، برخیز و نگاه کن. امّ ایمن در را به روی فاطمه گشود، وی وارد شد، حضرت فرمود: هیچ وقت در این ساعت نمی آمدی. فاطمه عرض کرد:
«یا رَسُولَ اللّهِ، صلی الله علیه و آله و سلم ما طَعامُ الملآئِکَةِ عِندَ رَبِّنا؟»
- ای رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم غذای ملائکه، نزد پروردگارمان چیست؟
فرمود: «أَلتَّحمیدُ.»
- ستایش خدا.
عرض کرد: غذای ما چیست؟
رسول اللّه صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
«وَالَّذی نَفسی بِیَدِهِ، ما أَقتَبِسُ فی آلِ مُحَمَّدٍ شَهراً ناراً.»
- قسم به آنکه جانم به دست اوست، یک ماه است در میان آل محمّد پاره آتش [جهت پختی نان و غذا] نمی بینم.
پنج کلام به تو تعلیم می دهم که جبرئیل علیه السلام به من تعلیم نمود. عرض کرد: یا رسول اللّه، آن پنج کلام چیست؟ فرمود:
«یا رَبَّ الأَوَّلِینَ والآخِرینَ، یا ذَا القُوَّةِ المَتینَ، وَ یا راحِمَ المَساکینِ، وَ یا أَرحَمَ الرّاحِمینَ.»
- ای پروردگار اوّلین و آخرین، ای صاحب نیروی متین و محکم، و ای رحم کننده بر مساکین، و ای رحیمترین رحم کنندگان.
فاطمه علیها السلام برگشت. چون علی علیه السلام وی را دید، فرمود: پدر و مادرم فدایت، با خود چه آوردی، ای فاطمه؟ عرض کرد:
«ذَهَبتُ لِلدُّنیا و جِئتُ لِلآخِرَةِ.»
- برای دنیا رفتم، و برای آخرت آمدم.
علیّ علیه السلام فرمود:
«خَیرٌ أَمامَکِ، خَیرٌ أَمامَکِ.»«4»
- پیشِ رویت خیر است، پیشِ رویت خیر است.
حدیث پنجم:
در روایتی آمده است که امام باقر علیه السلام فرمود:
«ما عُبِدَ اللّهُ بِشَیءٍ مِنَ التَّمجیدِ أَفضَلُ مِن تَسبیحِ فاطِمَةَ علیها السلام، وَ لَو کانَ شَیءٌ أَفضَلَ مِنهُ، لَنَحَّلَهُ رَسُولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله و سلم.»«5»
- خداوند، به ثنایی با فضیلت تر از تسبیح فاطمه علیها السلام عبادت نشده است. و اگر چیزی افضل از آن بود، رسول اللّه صلی الله علیه و آله و سلم به فاطمه هدیه می نمود.
حدیث ششم:
در حدیثی منقول است: رسول اللّه صلی الله علیه و آله و سلم به جای فرستادن خادمی که فاطمه علیها السلام درخواست کرده بود تا او را در کارهایش یاری کند، تسبیح مخصوص را به او و امیرالمؤمنین علیهما السلام تعلیم نمود و فرمود:
«أَفَلا أُعَلِّمُکُما ما هُوَ خَیرٌ لَکُما مِنَ الخادِمِ؟»
- آیا به شما [علیّ و فاطمه علیهما السلام] نیاموزم چیزی را که برای شما بهتر از خادم است؟
چون خواستید بخوابید، سی و سه بار «سُبحانَ اللّهِ»، و سی سه بار «أَلحَمدُلِلّهِ»، و سی و چهار بار «أَللّهُ أَکبَرُ» بگویید.
در ادامه حدیث آمده: فاطمه علیها السلام، سه مرتبه عرض کرد:
«رَضیتُ عَنِ اللّهِ وَ رَسُولِهِ.»«6»
- از خدا و رسولش راضی شدم.
حدیث هفتم:
در حدیث دیگری نیز رسول اللّه صلی الله علیه و آله و سلم این تسبیح را در عوض خادم به فاطمه علیها السلام تعلیم نمود و سپس فرمود: اینها در گفتار صد مرتبه است، [ولی] در میزان [اعمال]، هزار حسنه می شود. ای فاطمه، اگر این تسبیح را صُبح هر روز بگویی،
«کَفاکِ اللّهُ ما أَهَمَّکِ مِن أَمرِ الدُّنیا وَالآخِرَةِ.»«7»
- خداوند، امور لازم دنیوی و اخروی تو را کفایت می کند.
حدیث هشتم:
در کتاب مصباح کفعمی آمده است: ... نقش انگشتری فاطمه علیها السلام این بود:
«أَمِنَ المُتَوَکِّلُونَ.»
- توکّل کنندگان بر خدا ایمن هستند. «8»
بیان:
این بود بخشی از بیانات احادیث درباره عبادت و دعا و تسبیح آن حضرت علیها السلام،بخش دیگر از دعاها و تسبیحات آن حضرت نیز در فصل بیست و سوّم خواهد آمد.
امّا اینکه چگونه احادیث این فصل بر فضیلت معنوی آن حضرت دلالت دارد؟ باید گفت که دلالت حدیث اوّل و دوّم روشن است، و در ابتدای حدیث سوّم نیز مطلبی هست که بیانگر عظمت وی است که به دلیل طولانی بودن از ذکر آن خودداری شد. علاوه بر آنکه، توجّه به معانی این حرز و ملاحظه ماورایِ لفظ آن، کار هرکس نیست و تنها از عهده معصومی چون فاطمه علیها السلام بر می آید که حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم به وی تعلیم نموده است.
در حدیث چهارم نیز، جمله «ذَهَبتُ لِلدُّنیا وَ جِئتُ لِلآخِرَةِ» مُبیّن عظمت معنوی آن بانوی بزرگ است.
و جمله «رَضیتُ عَنِ اللّهِ وَ رَسُولِهِ» در احادیث تسبیح نیز کلامی نیست که از هرکس صادر شود. «9»
-------------------------------------------------------------------------------
(1). بحار الانوار، ج 43، ص 172، روایت 12.
(2). بحار الانوار، ج 43، ص 81، روایت 3.
(3). بحار الانوار، ج 43، ص 67، از روایت 59.
(4). بحار الانوار، ج 43، ص 152، روایت 10.
(5). بحار الانوار، ج 43، ص 64، روایت 56.
(6). بحار الانوار، ج 43، ص 83، روایت 5.
(7). بحار الانوار، ج 43، ص 134.
(8). بحار الانوار، ج 43، ص 9، روایت 14.
(9). برای بیان خصوصیّات و اهمیّت این تسبیحات، به وسائل الشّیعه، ابواب تعقیب، باب 7 تا 11، ج 4، ص 1021 مراجعه شود.
سعادت پرور، علی، جلوه نور، 1جلد، احیاء کتاب - تهران، چاپ: پنجم، 1388 ش.