فراموش کردم
اعضای انجمن(447) شعری تکان دهنده درباره امام زمان حضرت مهدی عدالت و لطف خدا پیامبر اکرم : توبه زیباست ولی در جوانی زیباتر قدرت بدنی حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام در جوانی بی حسین احساس پیری میکنم ارتباط با مدیریت انجمن مذهبی
جستجوی انجمن
مهدی عزیزیان (mehdi313 )    

جلوه نورفصل بیست و دوم: فرزندان و تربیت شدگان فاطمه زهرا علیها السلام

درج شده در تاریخ ۹۳/۰۱/۱۲ ساعت 17:05 بازدید کل: 143 بازدید امروز: 143
 

فصل بیست و دوم: فرزندان و تربیت شدگان فاطمه زهرا علیها السلام

حدیث اول:

در بخشی از حدیثی که حسن وشّاء از امام رضا علیه السلام نقل کرده، آمده است: حضرت به زید بن موسی فرمود: ای زید، گفتار بقّالهای کوفه تو را مغرور نموده که می گویند:

«إِنَّ فاطَمَةَ أَحصَنَت فَرجَها، فَحَرَّمَ اللّهُ ذُرِّیَّتَها عَلَی النّارِ.

- فاطمه، خود را از ناروایی حفظ کرد، لذا خداوند فرزندان وی را بر آتش حرام نمود.

بعد حضرت در ردّ این سخن فرمود:

«وَاللّهِ ما ذلِکَ إِلّا لِلحَسَنِ وَ الحُسَینِ وَ وُلدِ بَطنِها خاصَّةٌ.»

به خدا قسم، این جُز برای حسن و حسین و اولاد بلافصلِ وی نیست.

لذا امکان ندارد که موسی بن جعفر علیهما السلام اطاعت پروردگار بکند، و روز روزه بگیرد و شب را با عبادت بسر ببرد، و تو معصیت خدا را بکنی آنگاه روز قیامت هر دو به یک نحو (در حضور پروردگار) حاضر شده و تو در پیشگاه خداوند- عزّوجلّ- عزیزتر از او باشی؟! ... «1»

حدیث دوم:

حمّاد بن عثمان می گوید: به حضرت صادق علیه السلام عرض کردم: فدایت شوم، فرمایش رسول اللّه صلی الله علیه و آله و سلم که فرمود:

«إِنَّ فاطِمَةَ أَحصَنَت فَرجَها، فَحَرَّمَ اللّهُ ذُرِّیَّتَها عَلَی النّارِ.»

چه معنایی دارد؟ حضرت فرمود:

«أَلمُعتَقُونَ مِنَ النّارِ هُم وُلدُ بَطنِها: أَلحَسَنُ والحُسَینُ وَ زَینَبُ وَ أُمُّ کُلثُومٍ.»«2»

- آزاد شدگان از آتش، تنها فرزندان بلافصل اویند، یعنی: حسن و حسین و زینب و امّ کلثوم:.

حدیث سوم:

در مناقب ابن شهر آشوب آمده است: امام حسن علیه السلام، در حالی که فاطمه علیها السلام دوازده ساله بود، متولّد شد، و فرزندان ایشان عبارت بودند از حسن و حسین و محسن و زینب و امّ کلثوم، و در معارف قُتیبی درباره مُحسن آمده است:

«إِنَّ مُحسِناً فَسَدَ مِن زَخمِ قُنفُذٍ العَدوِیِّ.»«3»

- خلقت محسن [در شکم مادر]، به واسطه ضربه سخت پرت کردن قنفذ عدویّ ناتمام ماند.

حدیث چهارم:

ابوبصیر می گوید: حضرت صادق به نقل از پدران بزرگوارش: فرمود که امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:

«إِنَّ أَسقاطَکُم إِذا لَقُوکُم یَومَ القِیامَةِ وَ لَم تُسَمُّوهُم، یَقُولُ السِّقطُ لِأَبیهِ: أَلا سَمَّیتَنی. وَ قَد سَمّی رَسُولُ اللّه صلی الله علیه و آله و سلم مُحسِناً قَبلَ أَن یُولَدَ.»«4»

- فرزندان سقط شده شما که برای آنها نام نگذاشته اید در روز قیامت به شما اعتراض می کنند و می گویند: چرا بر ما نام ننهادید. و رسول اللّه صلی الله علیه و آله و سلم محسن را پیش از تولّد نامگذاری کرده بودند.

حدیث پنجم:

در روایت آمده است که سلمان- رضوان اللّه علیه- فرمود: فاطمه علیها السلام نشسته بود و با آسیابی که در کنارش بود، جو آرد می کرد، و این در حالی بود که از دسته آسیاب خون سرازیر بود و حسین علیه السلام هم از گرسنگی ناله می کرد. عرض کردم: ای دختر رسول اللّه، با وجود فضّه، چرا دستهایت مجروح شده است؟ فرمود:

«أَوصانی رَسُولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله و سلم أَن تَکُونَ الخِدمَةُ لَها یَوماً، فَکانَ أَمسِ یَومُ خِدمَتِها ...»«5»

- رسول اللّه صلی الله علیه و آله و سلم به من سفارش نموده که یک روز انجام کار خانه با او باشد [و یک روز از آنِ من]، و دیروز نوبت او بود ...

حدیث ششم:

در مصباح کفعمی آمده است:

«و کانَ ... بَوّابُها فِضَّةَ أَمَتَها.»«6»

- دربان و خدمتکار فاطمه علیها السلام، کنیزش فضّه بود.

حدیث هفتم:

ابوالقاسم قشیری به نقل از کسی حکایت می کند که فضّه را در راه مکّه ملاقات نمودم و هرچه با وی گفتگو کردم، جز با آیه قرآن جواب نشنیدم، تا اینکه سرانجام با فرزندان او ملاقات کردم و از آنان پرسیدم که این زن کیست؟ گفتند: این مادرِ ما، کنیزِ زهرا علیها السلام است، که بیست سال است با هیچ کس جز با قرآن سخن نگفته است. «7»

حدیث هشتم:

در حدیثی طولانی «8» نقل شده است: ورقة بن عبداللّه ازدی، فضّه را در مکّه ملاقات می کند، و از اظهار اخلاص وی به خاندان عصمت، او را می شناسد، و از حالات حضرت فاطمه زهرا علیها السلام بعد از رحلت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم از او می پرسد، فضّه مفصّلًا حالات آن حضرت را نقل می کند، که مناسب است تمام این حدیث شریف دیده شود.

هرچند مرحوم مجلسی می فرماید: این حدیث را در بعضی از کتابها یافته ام و از کتاب روایی مورد اعتمادی اخذ نکرده ام؛ ولی اگر با دقّت ملاحظه شود، این حدیث تفصیلِ مجملات احادیثی است که درباره حالات فاطمه زهرا علیها السلام بعد از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است. «9»

حدیث نهم:

علیّ بن معمّر می گوید: چون فاطمه علیها السلام از دنیا رحلت نمود، امّ ایمن به مکّه رفت و گفت: بعد از فاطمه علیها السلام توان دیدن مدینه را ندارم، به جُحفه که رسید، تشنگی شدیدی بر او چیره شد به حدّی که ترسید تلف شود، لذا چشمهای خود را به طرف آسمان گشود و عرض کرد: پروردگارا، مرا تشنه می گذاری با آنکه من خادمه دختر پیامبرت هستم؟

سپس علیّ بن معمّر می گوید:

«فَنَزَلَ إِلیها دَلوٌ مِن مآءِ الجَنَّةِ، فَشَرِبَت، وَلَم تَجُع وَ لَم تَطعَم سَبعَ سِنینَ.»«10»

- دلوی از آب بهشت به سوی او فرود آمد و وی از آن آشامید، و تا هفت سال نه احساس گرسنگی کرد و نه طعامی خورد.

بیان:

از احادیث این فصل چند نکته استفاده می شود:

اوّلًا: آنچه که موجب نسوختن اولاد بلافصلِ فاطمه علیها السلام به آتش جهنّم است، در درجه اوّل معنویّت و طهارت روحی او است که در روایت به «أَحصَنَت فَرجَها» تعبیر شده است.

ثانیاً: اولاد آن حضرت که خداوند بر آتش جهنّم حرام نموده، اختصاصی به امام حسن و امام حسین علیهما السلام ندارد.

ثالثاً: روشن گردید که چگونه انوار معنوی فاطمه علیها السلام در اطرافیان ایشان، از جمله در دو نفر از خدمتگزارانش اثر گذارده، به حدّی که آن حالات و کرامات خاصّ از آنان ظاهر می گردد. خلاصه هرکس با آن حضرت مأنوس بوده، از معنویّتش بی بهره نبوده است.

--------------------------------------------------------------------

(1). بحار الانوار، ج 43، ص 230، روایت 2.

(2). بحار الانوار، ج 43، ص 231، روایت 4.

(3). بحار الانوار، ج 43، ص 233، روایت 10.

(4). بحار الانوار، ج 43، ص 195، روایت 23.

(5). بحار الانوار، ج 43، ص 28، روایت 33.

(6). بحار الانوار، ج 43، ص 9، روایت 14.

(7). بحار الانوار، ج 43، ص 86- ذکر این قضیّه به دلیل آموزندگی و زیبایی آن خالی از لطف نیست، به خصوص از این جهت که میزان اهتمام و انس شاگردان و مصاحبان اهل بیت را با قرآن نشان می دهد.

ابوالقاسم قشیری در کتابش آورده است: از شخصی شنیدم که گفت: در بیابان از قافله عقب مانده و با خانمی برخورد کردم، گفتم: «کیستی؟» گفت:

«وَ قُل: سَلامٌ، فَسَوفَ یَعلَمُونَ»: (و بگو: سلام، پس بزودی خواهیددانست.) زخرف: 89.

بر او سلام کردم و گفتم: «اینجا چه کار می کنی؟»؛ گفت: «مَن یَهدِی اللّهُ، فَلا مُضِلُّ لَهُ» (این آیه در سوره زمر، آیه 38 به این صورت است:

«وَ مَن یَهدِ اللَّهُ، فَما لَهُ مِن مُضِلٍّ»: (هرکس که خداوند هدایتش کند، کسی نمی تواند گمراهش کند).

گفتم: «از جنّ هستی یا از انس؟»؛ گفت:

«یا بَنِی آدَمَ، خُذُوا زِینَتَکُم»: (ای فرزندان آدم، زینت خود را برگیرید). اعراف: 29.

گفتم: «از کجا می آیی؟»؛ گفت:«یُنادَونَ مِن مَکانٍ بَعِیدٍ.»: (و از جای دوری، صدا زده میشوند). فصّلت: 44.

گفتم: «مقصدت کجاست؟»؛

گفت:«وَ لِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ البَیتِ»: (و برای خدا، بر عهده مردم است حجّ بیت اللّه الحرام). آل عمران: 91.

گفتم: چه مدّت است که از قافله عقب افتاده ای؟»؛

گفت:«وَ لَقَد خَلَقنَا السَّماواتِ وَ الأَرضَ وَ ما بَینَهُما فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ»: (و آسمانها و زمین را در شش روز آفریدیم). ق: 37.

گفتم: «غذا میل داری؟»؛

گفت:«وَ ما جَعَلناهُم جَسَداً لا یَأکُلُونَ الطَّعامَ»: (و قرار ندادیم آنان را اجسامی که طعام نخورند). انبیاء: 8.

غذایش دادم سپس گفتم: تند راه بیا، ولی عجله نکن.»؛

گفت:«لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفساً إِلَّا وُسعَها.»: (خداوند، هیچ کس را جز به اندازه توانش تکلیف نکرده است). بقره: 286.

گفتم: «به پشتم سوار میشوی؟»؛

گفت:«لَو کانَ فِیهِما آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ، لَفَسَدَتا.»: (واگر در آن دو، معبودهایی غیر از خداوند بودند زود از بین می رفتند.) انبیاء: 22.

پایین آمدم، و او را سوارش کردم: گفت:

«سُبحانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنا هذا»: (منزّه است آن که این را برای ما مسخّر کرد). زخرف: 12.

چون به قافله رسیدیم، گفتم: «آیا آشنایی در این قافله داری؟»؛ گفت:

«یا داوُدُ، إِنَّا جَعَلناکَ خَلِیفَةً فِی الأَرضِ.»: (ای داود، ما تو را جانشین خود در زمین قرار دادیم) ص: 25 و «وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ.»: (و محمّد صلی الله علیه و آله و سلم رسول و پیامبری بیش نیست). آل عمران: 138. و «یا یَحیی، خُذِ الکِتابَ.»: (ای یحیی، کتاب را بگیر)، مریم: 13. و «یا مُوسی، إِنِّی أَنَا اللَّهُ»: (ای موسی، همانا من خدایم). طه: 11 و 13.

این اسامی را بلند صدا کردم، ناگهان دیدم که چهار جوان به سوی من می آیند. گفتم: «اینها چه نسبتی به تو دارند؟» گفت:

«المالُ وَ البَنُونَ زِینَةُ الحَیاةِ الدُّنیا»: (مال و دارایی و پسران، زینت زندگانی دنیا هستند.) کهف: 44.

هنگامی که نزد او رسیدند، گفت:

«یا أَبَتِ استَأجِرهُ، إِنَّ خَیرَ مَنِ استَأجَرتَ القَوِیُّ الأَمِینُ»: (ای پدر، اجر و پاداش او را بده، که شخص قویّ و امین بهترین کسی است که باید پاداش داد.) قصص: 26. آنان چیزهایی به من دادند. او گفت: «وَ اللَّهُ یُضاعِفُ لِمَن یَشاءُ»: (و خداوند، برای هرکس که بخواهد دو چندان می کند). بقره: 263.

آنان افزودند. از آنها پرسیدم که این شخص کیست؟گفتند: «هَذِهِ أَمُّنا فِضَّةُ، جارِیَةُ الزَّهرآءِ علیها السلام، ما تَکَلَّمَت مُنذُ عِشرینَ سَنَةً إِلّا بِالقُرآنِ»: (این مادر ما، فضّه، کنیز زهرا علیها السلام است. بیست سال است که جُز با قرآن تکلّم نکرده است).

(8). بحار الانوار، ج 43، ص 174، روایت 15.

(9). از آنجا که این حدیث شریف بیانگر حالات جانسوز فاطمه زهرا علیها السلام بعد از رحلت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و نیز مشتمل بر کلمات امیرالمؤمنین علیه السلام بعد از شهادت آن بانوی بزرگوار می باشد، تمام آن در بخش ضمائم این کتاب ذکر خواهد شد.

(10). بحار الانوار، ج 43، ص 46، روایت 45.

 سعادت پرور، علی، جلوه نور، 1جلد، احیاء کتاب - تهران، چاپ: پنجم، 1388 ش.

این مطلب توسط حامد - قره داغی بررسی شده است. تاریخ تایید: ۹۳/۰۱/۱۳ - ۱۲:۳۳
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)