فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 5374


درباره من
محمد گرگرلی (mehemmed )    

درآمدی بر گفتمان ملی در آذربایجان - بخش اول-روزبه سعادتی

درج شده در تاریخ ۹۱/۰۱/۱۲ ساعت 06:29 بازدید کل: 254 بازدید امروز: 89
 

   انسان آزاد زاده می شود، با این حال، همه جا در زنجیر است ... آنکه خود را ارباب دیگران می پندارد به همان اندازه آنان برده است.))

 

                                                                  ژان ژاک روسو، قرارداد اجتماعی

 

 

 
 

 دفاع از آزادي هاي انساني سالهاست كه از سوي بسياري از ايدئولوژيها،  مورد دعوي بوده است ولي به نظر مي رسد كه حاملان ايدئولوژيهايي چند نتوانسته اند به نحو احسن پاسدار آزادي وهويت ملي ملل مورد تبعيض باشند و حتي در مواردي مرتكب فجايع انساني شده اند .

 

نمونه بارزش در منطقه خاور ميانه ، قتل عام و وجه المصالحه ملتي با مشاركت كمونيسم شورایی و ليبراليسم آمريكايي به دست ارتشي شاهنشاهي به نام تماميتي ارضي در سال 1325 ه ش.حكومتي كه به خواست ملت آذربايجان براي دفاع از آزادي هاي ملي- مدني به رهبري میر جعفر پيشه وري پي ريزي شده است، ساقط ، ملتي قتل عام وآن روز ، روز نجات آذربايجان ناميده مي شود .

 
 

 از ملت مراجعه می کنم به گروه انسانی آگاه و آشنا به تشکیل یک اجتماع ، سهیم در یک فرهنگ مشترک ، متعلق به قلمرو نشانه گذاری شده به صورت آشکار.  و یا به تعبیر امانوئل کاستلز، جماعتهاي فرهنگي كه با تاريخ و برنامه هاي سياسي مشترك در ذهن مردم و خاطره جمعي آنها برساخته مي شود.

 
 

 واژه ملت آذربایجان، مجموعه انسانهایی را که درزبان، فرهنگ و تاریخ آذربایجانی اشتراک داشته ،اقلیم آذربایجان را به عنوان وطنی برای خود محسوب کرده و آینده  ای مشترک در ذهن جمعی آنان نقش بسته را شامل می گردد . و از آنجا که شکل گیری آینده جمعی  در ذهن آذربایجانیان  و گذر به ملت واره گی جامعه آذربایجان به خاطر ساز وکارهای تبعیض آمیز  و سیاست های همانندسازی که از سوی نظام تبعیض و گهگاه از سوی دیگر جامعه دنبال می شود به تعویق می افتد، ما در سال های اخیر شاهد ظهور و بسط گفتمانی هستیم که در راستای احیا و تسریع شکل گیری این آینده جمعی گام بر میدارد . این گفتمان بر مبنای آگاهی بخشی و بازسازی معنای از دست رفته زندگی انسان آذربایجانی تدوین و تبیین می  شود که هر روزه مورد ستم ، تبعیض،تعدي و انكار قرار می گیرد . 

 
 

 این ستم ها از سوي نظام تبغيض به صورتهای برهنه و پنهانی اعمال مي شود وگفتمان ملی آذربایجان سعی در برچیدن تمامی آنها دارد.

 

 

 

 

 

ستم برهنه ، ستم پنهان

 

 

 

·         ستم برهنه (تبعیض)

 

1-      سياست و ستم سياسي 

 

2-      فرهنگ و ستم فرهنگي

 

3-      اقتصاد و ستم اقتصادي

 

 

 

    

 

(( بعد از اشغال دوباره شهرهاي آذربايجان ، سربازان بزرگوار دولتي به دستور صريح محمدرضا شاه به مجازات دسته جمعي مردم بي گناه و بي دفاع دست زدند و قتل ، آتش سوزي ، غارت و تجاوز به عنف در مقياسي گسترده اعمال شد ..... از آن روز به بعد 21 آذر كه روز ارتش نام گرفته تعطيل رسمي بود ، و در اين روز ، «آزادي آذزبايجان » جشن گرفته شد . ))   [کاتوزیان، ص200 ]

 

 

 

قبل از ورود به بحث اعمال ستم ها ، اختصارا توضيح اين نكته اگر چه ضروري نباشد ، بي تاثير هم نيست . و آن اينكه زندگي و روند اجتماعي هر ملتي به دو بخش تمدني و فرهنگي قابل تفكيك است . بخش تمدني اجتماع شامل سياست و اقتصاد مي شود و در حالت كلي وضعيت عيني و ملموس و خارج از روان انسانهاي آن جامعه مي باشد . بخش فرهنگي اجتماع  امورات انفسي و ذهني يك جامعه را در بر مي گيرد و اصطلاحا روان جامعه و انسانهاي مربوط به آن جامعه را شامل مي شود . و كلا آنچه در درون و باطن آن ملت در جريان است . و بطور كلي اراده، عواطف، خواسته ها ، عقايد آرا و درونيات و باورها ي هر جامعه جز آن مي باشد .

 

اينك با اين توضيح ناخواسته و مختصر سعي مي كنم ابعاد اين تبعيض و ستم هدفدار و روبه گسترش را كه بر ملت آذربايجان روا داشته مي شود ، جز به جز مورد بررسي قرار دهم . 

 

 

 

 سياست و ستم سياسي  :

 

اگر سياست را مديريت و تنظيم ضرورت ها براي دستيابي ، بهره مندي و به فعليت رسانيدن همه ابعاد و پتانسيل هاي ملتي در حوزه قدرت ، در نظر بگيريم .و اگر اين خصوصيات مذكور از سوي ملتي فراموش و از سوي ملت مسلط ديگر انكار شده، به استهزا و انحراف كشانده شود ، آن ملت و جامعه دچار ستم سياسي و رو به زوال است .

 
 

 از نمونه هاي  ستم سياسي اعمال شده بر آذربايجانيان در ايران كنوني ، ميتوان به ممانعت از اداره امور آذربایجانیان به دست خود وسنترالیزم شدید و تداوم سياست تحميلي که از سوی مركز  اعمال می شود ، وابستگي بي قيد و شرط به مركز سياست و قدرت ، نابرابري در توزيع قدرت سياسي و نبود امنيت سياسي  را اشاره كرد .

 

 

 

فرهنگ و ستم فرهنگي :

 

فرهنگ روان و باطن يك ملت وجامعه است وشامل درونيات يك جامعه مي شود و خالي كردن درون يك ملت و جامعه بزرگترين فاجعه انساني است . الصاق آن در ادامه اين تخليه به نفع ملت يا ملل ثانوي در واقع همانند تيغي دو لبه عمل نموده و ظلمي است به هر دو گروه انساني . در صورتي كه تمايزهاي ملي ميان ملل از بركات و بايسته ها و راحت تر بگويم نقطه عطف جريان سيال هستي است . لذا يك كاسه كردن و آسياب كردن فرهنگي ملت ها در هم و نقض اين بايستگي از سوي ملتي مسلط نه تنها ظلمي است نابخشوده ، بلكه تهاجمي است آشكار به كرامت و حيثيت ذاتي انساني . 

 

از نمونه هاي ستم فرهنگي اعمال شده بر آذربايجانيان در ايران كنوني، ميتوان به موارد تجزيه و شكاف وحدت هويت آذربايجانيان ، تلقين احساس نابرابري فرهنگي نسبت به فرهنگ مسلط و مهاجم در ميان آذربايجانيان ، ممنوعيت يادگيري به زبان مادري و به كار گيري آن درنظام اداري ، آموزشي و قضايي ،كمبود فضاهاي آموزشي و تبليغي در حوزه هاي فرهنگي ، علمي و هنري اشاره كرد . 

 

 

 

اقتصاد و ستم اقتصادي :

 

رفتار و رابطه انسان با اشيا، كشف ، توليد و اقدام براي تامين نيازهاي هر جامعه براي تداوم حيات شايسته و همچنين برقراري تعادل در آن جامعه امري ملزم و ناگزير به حساب مي آيد كه در موضوع  و مفهوم اقتصاد نهفته و مورد بحث است . اقتصاد يكي از عوامل اصلي گسترش ، تكامل و تعادل يك جامعه در ارتباط با پيرامون خويش و جامعه سازي قلمداد مي شود . ستم اقتصادي بستن مجراها و محدود كردن اقدامات يك ملت براي كسب ، كشف و اندوختن ثروت از منابع و فرصت هاي مربوط به خويش و در نوع خود وابسته كردن آن ملت به يك اقتصاد دايه وار و قطره اي از طرف يك سيستم سلطه قابل تصور است .

 
 

 از نمونه هاي  ستم اقتصادي اعمال شده بر آذربايجانيان در ايران كنوني :

 

عدم سرمايه گذاري متناسب با ظرفيت هاي موجود در آذربايجان كما اينكه با وجود پتانسیل های فراون ، دولت باید بیشترین سرمایه گذاری را در این حوزه انجام دهد. نه تنها چنین امری به هیچ وجه تحقق نیافته، بلکه برعکس نظام تبعیض سیاستهایی با هدف نابودسازی آذربایجان را دنبال می کند. سرمایه گذاریهای کلانی در بخش صنایع مادر، معادن، کویرزدایی، زهکشی، انجام طرحهای آبرسانی از دامنه های غربی زاگرس با حفر تونلهای عظیم به طرف استانهای یزد، اصفهان و کرمان نیز از طرف دیگر نشان دهنده روی دیگر این سیاست یعنی سرمایه گذاری روز افزون در این مناطق است. به واقع با دقت در این بخش می توان فهمید چگونه نظام تبعیض حتی نعمات طبیعی را برای انجام سیاستهای تبعیض آمیز خود از بین می برد و در مقابل با صرف هزینه های فراوان نباتات را مجبور به رشد در شوره زارهای کویر استانهای مرکزی کند.

 

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۱/۰۱/۱۲ - ۰۶:۲۹
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)