روزنامه آرمان: سمانه ۱۸ سال دارد و در خانواده ای مقید و بسیار محدود زندگی می کند. او در اینستاگرام و بسیاری از شبکه های اجتماعی نزدیک هفت هزار فالوئر(دنبالکننده) دارد و این را جزو افتخارات زندگی اش می داند. سمانه با یک اسم مستعار حدود ۳۰۰ عکس در اینستاگرام و بسیاری از شبکه های اجتماعی نظیر فیسبوک در صفحه شخصی اش گذاشته و همه امکان دیدن این عکس و فیلم ها را دارند. با وجود این، زیاد از این بابت ناراحت نیست و این را حق خودش می داند که دوستانی را که در دنیای واقعی از داشتن آنها محروم است در دنیای مجازی داشته باشد. او با وجود اینکه در روابطش به شدت محدود است و به قول خودش بدون اجازه پدر و مادرش نمی تواند آب بخورد، خودش را در دنیای مجازی دختری آزاد و بی قید و بند نشان داده و می گوید: همه مسافرت ها و دور همی های من کنار خانواده و فامیل است، اما من این تصاویر را به عنوان تجربه های شخصی خودم به اشتراک می گذارم یا حتی فامیل و خانواده ام را به جای دوستان نداشتهام جا می زنم. شیدا یا همان سمانه در مورد تجربه این آشناییها در دنیای واقعی میگوید: این آشنایی ها هیچ وقت به دنیای واقعی نمی رسند و همه در همان فضای مجازی می مانند. من نزدیک ۲۰ دوست جنس مخالف در فضای مجازی دارم که نزدیک پنج سال است هر روز و هر ساعت با هم چت می کنیم، اما در دنیای واقعی اصلا یکدیگر را ندیده ایم. سمانه می افزاید: من دائما وانمود می کنم سرم خیلی شلوغ است و در مسافرت هستم و برای کسی وقت ندارم و همین خیلی ها را تشویق می کند که بیشتر مرا دنبال کنند. او حتی به دوستان مجازی اش در مورد ظاهر و اندامش هم به مدد تکنیک فتوشاپ دروغ هایی گفته که از برملا شدن آنها می ترسد. با وجود این، این نقاب مجازی را از خود واقعی اش بیشتر دوست دارد و می گوید: شیدا را از سمانه بیشتر دوست دارم.
جا زدن خودش به عنوان دختر و...
دروغهای مجازی فقط به روابط شخصی و عاطفی افراد لطمه نمی زند، بلکه گاهی ضررهای مالی و اقتصادی هم در اثر دروغگویی این افراد برای آنهایی که در فضای مجازی ندیده و نشناخته به آنها اعتماد می کنند ایجاد می شود که غیر قابل بازگشت است. امیر ۲۷ سال دارد. از وقتی پدر و مادرش جدا شده اند به قول خودش یک روز خوش نداشته و از جهات مختلف به ویژه مسائل مالی بسیار در مضیقه است، جوری که از هر راهی برای پول در آوردن استفاده می کند. امیر ۱۰ سال قبل در فیسبوک برای اولین بار تعداد زیادی عکس خصوصی از دختران مختلف جمع کرده و با جا زدن خودش به عنوان دختر و دادن آن عکس ها توانست اعتماد افراد زیادی را به خودش جلب کند. او در اینباره می گوید: یادم هست سال ۸۶ با فیسبوک هر ماه برای خودم و همه دوستانم کارت شارژ مجانی می گرفتم. امیر ادامه می دهد: با اسامی مختلف و عکس های مختلف خودم را دختر جا می زدم و از مردهای مختلفی که دنبال برقراری ارتباط با من بودند از راههای مختلف اخاذی می کردم. حتی با جلب اعتماد بیشتر چند بار توانستم مبالغی را از این افراد بگیرم که روی هم رفته رقم کمی نبود. او درباره اینکه این روزها چقدر به این کار ادامه می دهد، میگوید: چند سالی است که مردم کمتر اعتماد می کنند، یعنی کمتر کسی پیدا می شود که برای فردی که هرگز ندیده پول خرج کند، اما من هنوز هم قریب ۷۰ صفحه با عکسهای مختلف در شبکه های اجتماعی دارم که هیچ یک از آنها صفحه واقعی من نیست و در همه آنها با جا زدن خودم به عنوان دختر و نمایش عکسهای فتوشاپ شده دیگران، منافعی را به دست می آورم که کمترین آنها وقتگذرانی و تفریح است.
مدارج عالی را طی میکنند
این در حالی است که همیشه این جا زدن ها و نقاب های مجازی نتایج بد و نامناسبی برای افراد ایجاد نمی کند. بعضی ها هم به واسطه نقاب دروغینی که در فضای مجازی بر چهره خود می زنند رشد می کنند و مدارج عالی را طی میکنند. پویا ۲۶ ساله و مهندس کامپیوتر است. او می گوید: سال ۸۹ با اینکه در حد یک تکنسین ساده کامپیوتر بودم خودم را به عنوان یک مهندس ماهر جا زدم و در گروههای مجازی با بسیاری از مهندسان زبده نرم افزار و سخت افزار دوست شدم تا اینکه فهمیدم بهتر است دست به کار شوم و رویاهایم را محقق کنم. او میگوید: به شدت درس خواندم و زبان انگلیسی را به سرعت بی نظیری آموختم تا جلوی دوستان ضایع نشوم. با وجود این، مصائب زیادی را متحمل شدم تا این افراد که الان همه شان دوستان نزدیک من هستند در این حدود پنج سال متوجه زبان بلد نبودن و مهندس نبودن من نشوند. پویا نفس راحتی می کشد و می گوید: تلاش کردم و الان هم مهندسم و هم زبان انگلیسی را خوب بلدم!
کلوزآپهای مجازی
یک پژوهشگر مسائل اجتماعی و استاد دانشگاه در مورد اینکه چه کسانی بیشتر از دروغ مجازی استفاده می کنند، می گوید: جوانان بیشتر از سایران در فضای مجازی خود واقعی شان را پنهان کرده و دروغ می گویند. جوانان مایلند خودشان را فراتر از آن چیزی که هستند نشان دهند و چون در فضای واقعی نمی توان خیلی دروغ گفت و همه دروغ ها زود برملا می شود در فضای مجازی به این کار دست می زنند. حسن عشایری با بیان اینکه جوانان زیادی را می شناسم که در دنیای مجازی از این نقاب ها بر چهره داشته و با آن زندگی می کنند، عنوان میکند: وقتی از این افراد علت سیاه نمایی از خود یا واقعیت وجودیشان در این فضا را می پرسم می گویند: می خواهم رویای روزمره خودم را محقق کنم! این جوان خودش را در جاهایی که هیچ ضرورتی و هیچ نفعی برایش ندارد جوری دیگر معرفی می کند تا بتواند خلأ ارتباط سالم و علم واقعی را از خود و بقیه مخفی کند و حتی فراموش کند که بوده و چه چیزهایی دارد. او به دو ویژگی دنیای مجازی در مقایسه با دنیای واقعی اشاره کرده و می گوید: انسان به ارتباط سالم نیاز دارد، اما در ارتباطات موجود در فضای مجازی رابطه نیست، بلکه تنها تماس است و نباید جوانان حتی آنهایی که در این فضا بالاترین سطح صمیمیت را با هم دارند این تماس را با ارتباط واقعی اشتباه بگیرند. در کنار این، اطلاعات با دانش و دانش با علم متفاوت است. عشایری می افزاید: در فضای مجازی فقط اطلاعات رد و بدل می شود، در حالی که دانش مفهوم پیچیده تری از دریافت اطلاعات دارد. در کنار این علم حاصل واقع بینی دانشهاست و با اطلاعات که مختص دنیای مجازی است تفاوت زیادی دارد.او با اشاره به فیلم مرحوم عباس کیارستمی، کارگردان فقید سینما می افزاید: مرحوم کیارستمی کلوزآپ را با الهام گرفتن از این ایده ساخت و جوانی را که واقعا در دنیای واقعی خودش را جای محسن مخملباف کارگردان سینما جا زده بود، جلوی دوربین آورد تا همان کارها را دوباره انجام دهد. عشایری در مورد این ایده و فیلم کلوزآپ می گوید: جوانانی که دوست داشتن و آرزوهایشان در قامت شرایط و داشته هایشان نیست و به همین دلیل تلاش می کنند وانمود کنند که به رویاهایشان دست یافته اند. در حالی که این کار بدترین شکل رفتار با آن ایده و مرگ تدریجی آن رویاست. وقتی رویایی به جای تحقق به شکل معیوب و دروغ در دنیای واقعی نشان داده شود، تمایل افراد برای تلاش و دستیابی به آن از بین می رود و حتی اگر از بین نرود وقتی این دروغ برملا شود فرد به شدت ضربه می خورد. این پژوهشگر مسائل اجتماعی به مراجعانی اشاره می کند که در اثر برملا شده دروغ هایشان در فضای مجازی دست به خودکشی زده اند و می افزاید: این افراد هیچ وقت نمی توانند با دنیای واقعی آشتی کنند.