|
آلبوم:
Full HD
![]()
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ:
بازدید کل:
164 بازدید امروز: 164
توضیحات:
برای توی کوچه رقصیدن برای ترسیدن به وقت بوسیدن
برای ... برای... برای ... برای... برای شرمندگی برای بی پولی برای حسرت یک زندگی معمولی
درج شده در تاریخ ۱/۰۷/۱۶ ساعت 23:53
برچسب ها:
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید. |
کاربران آنلاین (0)
|
به علت هزینه های بالا ممکن است سایت از دسترس خارج شود.
لطفا ما را در اینستاگرام دنبال کنید.
صادق-1997: وجودتو عشقه@
تو کیستی؟
اگر آن را روی کاغذ بنویسی، آنوقت اسمت را که توسط دیگران به تو داده شده مینویسی ــ بدون اسم زاده شدهای. و مدرک تحصیلیات را مینویسی که توسط دیگران تایید شده ــ بدون مدرک تحصیلی به دنیا آمدی!
اگر تمام توصیفات خودت را روی کاغذ بیاوری، متعجب خواهی شد: هیچ چیز نیست که به تجربهی شخصی خودت متکی باشد، همگی متکی به دیگران است. این خودشناسی نیست؛ این خودفریبی است.
تاوقتیکه تمام این فریبکاری را رها نکنی و شروع به اکتشاف خویشتن از ابتدا و از الف/ ب/ پ/ آغاز نکنی؛ هرگز قادر نخواهی بود چنین تجربهی زیبایی را بشناسی.
اگر آن را روی کاغذ بنویسی، آنوقت اسمت را که توسط دیگران به تو داده شده مینویسی ــ بدون اسم زاده شدهای. و مدرک تحصیلیات را مینویسی که توسط دیگران تایید شده ــ بدون مدرک تحصیلی به دنیا آمدی!
اگر تمام توصیفات خودت را روی کاغذ بیاوری، متعجب خواهی شد: هیچ چیز نیست که به تجربهی شخصی خودت متکی باشد، همگی متکی به دیگران است. این خودشناسی نیست؛ این خودفریبی است.
تاوقتیکه تمام این فریبکاری را رها نکنی و شروع به اکتشاف خویشتن از ابتدا و از الف/ ب/ پ/ آغاز نکنی؛ هرگز قادر نخواهی بود چنین تجربهی زیبایی را بشناسی.
تو کیستی؟
اگر آن را روی کاغذ بنویسی، آنوقت اسمت را که توسط دیگران به تو داده شده مینویسی ــ بدون اسم زاده شدهای. و مدرک تحصیلیات را مینویسی که توسط دیگران تایید شده ــ بدون مدرک تحصیلی به دنیا آمدی!
اگر تمام توصیفات خودت را روی کاغذ بیاوری، متعجب خواهی شد: هیچ چیز نیست که به تجربهی شخصی خودت متکی باشد، همگی متکی به دیگران است. این خودشناسی نیست؛ این خودفریبی است.
تاوقتیکه تمام این فریبکاری را رها نکنی و شروع به اکتشاف خویشتن از ابتدا و از الف/ ب/ پ/ آغاز نکنی؛ هرگز قادر نخواهی بود چنین تجربهی زیبایی را بشناسی.
مرا از دستِ این شهرِ پُـر از دیوار راحت کن
بیـا و ایـن دعـای غیرممکن را ، اجابت کن
دلم پوسید از بـس کوه دیدم دورِ این خانه
توکه همسایه نوری، کمی از نور صحبت کن
اگر طوفان شدی، تنها به فکرِ خانه من باش
اگر خنجر شدی تنها به قلبِ من اصابت کن
دلکه بشکند بیشک خدارا درخودش دارد
اگـر روزی سراغـم آمـدی، غسلِ زیـارت کن
میانِ شهرِ من با شهرِ تو.. راهیست طولانی
اگر دستت رسید از دور هم بامن رفاقت کن