شهرداری شهرمان یک درجه ارتقا پیدا کرد! فرمانداری ویژه شدیم! فردا منطقه آزاد می شویم! پس فردا استان می شویم ! روزهای آتی پایتخت و برای خودمان کشوری می شویم!
اینجا میانه است . و مثل ساایران نیستیم که بگوییم هر روز بهتر از دیروز! روزهای تکراری و صحنه هایی که می بینیم و بی تفاوت می گذریم تا حتما اتفاقی بیفتد . آنقدر امکاناتی در این شهر ندیده ایم که حتی کوچکترین اقدامات مثلا اقدامات اخیر شهرداری را بزرگ جلوه می کنیم که دیگر هموطنان بگویند واقعا جای تاسف است !!!!
آری چند جدول گداشتن و رنگ آمیزی دیوارها و ... برایمان شده هدیه سال!!!!!!!
تصویر زیر را بنگرید:
کدام مهندس شهرسازی چنین صحنه ای را قبول می کند! ارتفاع محل نصب جعبه را دقت کنید شاید یک و نیم متر باشد ! آیا عابرین امنیت جانی دارند ؟ کدام مسئول پاسخگو است ؟
سخنی با اداره برق :
آقای مسئول : اینکه روشنایی در بعضی از محلات در شان شهروندان نیست! یا روشنایی خیابانها کم نور است ، دیگر از این حرفا گذشته است ! تیرچراغ در وسط مانده و کاری نمی کنید سخنی نیست ! اما چه جوابی به این تصویر دارید! بازهم شهرداری را مقصر بدانیم ! یا آب و فاضلاب و یا اصلا عابرین را مگر نمی بینند جعبه را نصب کرده اید! از آن طرف بگذرند! واقعا جای تاسف است !!!!!! راستی آقای مسئول بدنبال پیشرفت هستیم !!! مواظب باشیم پسروی نکنیم!!! اهالی محله می گویند چندین نامه به اداره برق نوشته ولی ترتیب اثر نداده اند !! خسته نباشی دلاور .
روزی هم نوبت ما می رسد . برای رفتن به بهشت باید بمیریم! اما آیا جرات مردن را داریم!!! هم بهشت را می خواهیم و هم می خواهیم زنده بمانیم ....