آرشان جان پسرم دوستت دارم. تو در روز پنج شنبه مورخ 11 آذر 95 مصادف با اول ربیع الاول در ساعت 11 و 11 دقیقه ظهر پا به این دنیا گذاشتی.پا قدمت پر از خیر و برکت بود و از اول صبح پنج شنبه باران زیبای پاییزی شروع به باریدن کرد. وقتی به دنیا آمدی به محض اینکه پرستار از زایشگاه بیرون آوردت اولین نفری بودم که تو را در آغوش گرفتم. اشک شوق در چشمانم حلقه زده بود و در پوست خود نمی گنجیدم.حس غریبی بود.فصل جدیدی در زندگی ام رقم خورده بود و پدر شده بودم. در آغوشت گرفتم و اذان و اقامه را در گوشت خواندم و از خدای بزرگ برایت عاقبت به خیری و سلامتی را آرزو کردم.بدان که من و مادرت همیشه دوستت خواهیم داشت.
دوست دار همیشگی تو پدرت مهران