درباره من

روزگار تکراری ما... روزگار تکراری ما... هر روز که چشم ها رو از خواب سنگین دیشب باز می کنم، انگار دارم دیروز رو می بینم!! انگار پُشتِ این اخمِ اول صبح همه چیز پیداست پیداست که شروع می شود یک روز دیگر و یک روز پر درد دیگر... تکرار و تکرار و تکرارِ این لحظاتِ تکراری! از همون اول بیداری می گردم دنبال خودم، که آهای بیدار شو.. مگر نمی بینی کلی غم منتظرته؟؟ مگر نمی شنوی عشق صدات می زنه؟؟ بیدار شو و ببین امروزت رو هم باید بازی کنی... امروز رو هم باید کلی الکی بخندی و حسابی با تیکه های ریز و درشتِ همه خودخوری کنی!!! بیدار شو که گوشیت خودش رو کُشت از بس تکرار کرد می بینی؟؟ گوشیت قبل از خودت بیدار شده؟؟!! خیلی حواسم پرت شد... باز شب شد و اما سکوت شب رو دوست دارم چرا که در خلوتِ تنهاییِ خودم های های گریه می کنم های های اما بی صدا چون از بچگی گفتن: مرد که گریه نمی کنه!! اما می خوام داد بزنم... مرد هم گریه می کنه.....!!!!! (MOHAMMADMEMARY)  

درج شده در تاریخ ۹۶/۰۶/۲۲ ساعت 22:03

کاربران آنلاین (1)

کاکتوس