فراموش کردم
رتبه کلی: 654


درباره من
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


خــاکـــــــ بـر سـرِ

تـمـامِ ایـن کـلـمـاتــــــــ

اگـر تـو از میانِ تمامشان

نفهمی مـن دلـتـنـگـم ...

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بی گناهی ...

کم گناهی نیست

در دیوان عشق

یوسف از دامان پاک خود

به زندان رفته است ...!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

دسـتـهـایـم را

مـحـکـم فـشـار بـده

ایـنـجـا خـیـلی هـا

سـر جـدایی مـن و تـو

شرط بـسـتـه انـد ...!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

من از قبل باخته بودم !

مچ انداختن

بهانه ای بـود ؛

برای گرفتن دوباره ی

دسـت تـــــو ...!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

دیـر کـرده ای !!!

عقربه ها گیر کرده اند

در گلوی مـن ...

انـگار کـه رد نمیشود

نـه زمــان !!!

نـه آب خــوش !!!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

این روزها من

خدای سکوت شده ام

خفقان گرفته ام تا

آرامش اهالی دنیا

خط خطی نشود ...!

اینجا زمین است ...

رسم آدمهایش

عجیب است !!!

اینجا گم که میشوی

بجای اینکه دنبالت بگردن

فراموشت میکنند !

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

امپراطور سکوت (memorizezarifi )    

تو صفر خوب من ...

درج شده در تاریخ ۹۵/۱۱/۰۸ ساعت 18:39 بازدید کل: 562 بازدید امروز: 551
 

تو صفر خوب من1

 

تو بهترین رقم 
میان این شماره های بیکران 
تـــو صفر خـــوب ِ مـــن ! 
که کم کسی ظرافت تو دید 
و واژه های شوق  
از زبان تو شنیده است .  

چرا که در میان نسل ها و قرنها 
اگر به پای برگه ای تو را معلمی نوشت ، 
و یا حساب دفتر و خزانه ای به تو رسید ، 
جوانه غمی دمید ، 
سرور از دلی پرید ، 
ترکه ای به دست های کودکی نشست 
و چشم های بی امید تاجری به پشت میله ها روانه گشت . 

تـــو صفر خـــوب مـــن ! 
در این زمان که بین زندگان 
چو قبر مردگان 
هماره مرز بندی است 
و بین روح مردم جهان 
خطوط درهم و ستبر دسته بندی است 
و فکرهای سرد و خام 
در این مغازه های لوکس 
نهان میان بسته بندی است ، 
مرا رها کن از عدد 
اگر چه رو به رو نشستن ات خوش است ، 
پَسَم نشین ! 
به یک ممیزی که می دهی ، 
به یک تفاوتی که می شوی ! 

تو بهترین رقم برای من ! 
که هر کسی به هر طریقه ای بخواندَت 
و یا اگر ضریب صد رَقم جفا شوی  
به رغم جورهای بی شمار  
همان محبتی ، که بوده ای ! 
تو صفر ِ خاضع و فروتنی 
که هستی همه شماره ها 
ز خدمت و خلوص توست  
ولی فسوس
در این جهان پر زخواب ما 
که در شبش ستاره ای نرست 
برای این سوال های بی جواب ما 
میان واژه های خسته و خراب  
ز یاد رفته ای ! 
به باد رفته ای ! 

تـــو صفر خـــوب مـــن ! 
اگر چه چشم صاحبان زر 
حافظان زور 
تو را چو هیچ بنگرد 
به نیستی بیافکند ، 
ولی تمام هستی زمانه ای 
( تو بحر بیکرانه ای
تو شور و مستی نظام عالمی 
اگر چه با دل " تهی " ز ننگ ها و انگ ها ، 
به چشم ِ رنگی ِ جهان نیامدی ، 
ولی به هر دمی که در کنار من نشسته ای ، 
نگاه عاشقانه ات به زندگی ، 
مرا در این جهان دَه دَهی  
به اوج برده است . 

تو هیچ پر ز هستی ام ، 
نوازشی میان لحظه های مستی ام ، 
مرا صفِّ طویل ِ این رقوم مرده 
پر غرور ، 
پر از رقابت و شرور می کند  
خوشا دمی که پشت اولین عدد پناه می بری 
و در پناه سنگرش ، 
ز هَجمۀ تجمّل زمانه  
مانده ای بری 

گذار تا به طعنه گویدت که  
" صفرهای پشت هر عدد ندارد ارزشی "
هم او که بر ندای قلب او  
نمانده لرزشی  
هم او که دم به دم ز راه مهر و عاطفه 
نموده لغزشی . 

مــرا رهـا کـن از خــودم 
تـــو صفر خـــوب مـــن 
همیشه ماندنی ! 

تو صفر خوب من

این مطلب توسط جلال علی اصغری بررسی شده است.
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)