|
امپراطور سکوت
(memorizezarifi )
آلبوم:
تصاویر پروفایل
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ:
بازدید کل:
388 بازدید امروز: 388
توضیحات:
جای خالی ات بزرگ شده وسعت خانه را گرفته از دیوارها بالا رفته بر قاب پنجره ها نشسته از در گذشته و به کوچه رسیده است ...! سایه ی انتظار خانه را پوشانده شادمانی را به نقطه ی انجماد رسانده ظلمت غم بر دل خانه نشانده قلب آبیِ خانه را از تپش انداخته نور امید رفته و باد هراس تنِ خسته ی خانه را فرسوده است ...! تنهایی ام بر خشت خشت خانه چکیده زنجیر انتظار جانم را به جان خانه پیوند زده نگاهم را به حلقه ی در آویخته و اشک انتظار نورِ چشمم ربوده است ...! بیا ... از تمام خانه های جهان عبور کن ...! بیا در بزن ... با طلوع آفتاب حضورت از پشت این در ، ساحت خانه را روشن کن ...! پرده ی انتظار از قاب پنجره ها پاره کن چشم پنجره ها را روشن کن ...! بیا در بزن ... نور بپاش بر ظلمت غم ضربان بر قلب خانه بریز ...! بیا در بزن ... تنهایی ام را از خانه بچین نگاه خسته ی چسبیده به در را رها کن ...! مرا به سینه ات بچسبان و به عطر پیرهنت ، چشمم را روشن کن ...!
درج شده در تاریخ ۹۸/۰۴/۲۸ ساعت 17:52
1
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید. |
کاربران آنلاین (0)
|