|
امپراطور سکوت
(memorizezarifi )
آلبوم:
تصاویر پروفایل
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ:
بازدید کل:
62 بازدید امروز: 62
توضیحات:
چشم به هم زدیم و پاییز تمام شد ، چشم به هم زدیم و زمستان رسید ، چشم به هم زدیم و حوصله ای برای وداع با پاییز هم نداشتیم...! پاییز بود و کنار هم نبودیم ، پاییز بود و با کسی قدم نزدیم ، پاییز بود و به گرمی آغوش کسی پناه نبردیم ، و حالا یلدا رسیده و محکومیم به تنهایی...! یلدایی بدون جمع شدن ها و قصه گفتن ها و خندیدن ها ، یلدایی در انزوا و سکوت ، یلدایی بدون شور و شوق ، یلدایی به دور از هم...! سر میزنیم به دیوان حافظ و امید داریم که بشنویم ؛ یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور ، کلبهی احزان شود روزی گلستان غم مخور... و یوسف گمگشتهی ما نیست که نیست...! امید دارم که سال بعد پاییز که رسید کنار هم باشیم...! :.شب یلدا مبارکـــــــــ.:
درج شده در تاریخ ۳/۰۹/۳۰ ساعت 23:00
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید. |
کاربران آنلاین (0)
|
به علت هزینه های بالا ممکن است سایت از دسترس خارج شود.
لطفا ما را در اینستاگرام دنبال کنید.
عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت
که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت
من اگر نیکم و گر بد ، تو برو خود را باش
هر کسی آن دِروَد عاقبت کار که کشت
همه کس طالب یارند ، چه هشیار و چه مست
همه جا خانه عشق است چه مسجد چه کنشت...!