فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 3461


درباره من
مهرشاد مهرپویان هستم دانشجوی دوره دکتری پوست و مو از شهرستان قزوین علاقه مندبه شعر .طبیعت .گردشگری . شکار واهنگهای شکیلا وهایده وابی وداریوش.

شادمهر پویان (merab )    

بی تو مهتاب شبی باز .....

درج شده در تاریخ ۹۱/۰۳/۱۷ ساعت 08:59 بازدید کل: 805 بازدید امروز: 315
 

بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم

همه تن چشم شدم خیره بدنبال تو گشتم

شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم

شدم آن عاشق دیوانه که بودم

در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید

باغ صد خاطره خندید عطر صد خاطره پیچید

یادم آمد که شبی باهم ازآن کوچه گذشتیم

پرگشودیم و درآن خلوت دلخواسته گشتیم

ساعتی برلب آن جوی نشستیم

توهمه راز جهان ریخته در چشم سیاهت

من همه محو تماشای نگاهت

آسمان صاف وشب آرام

بخت خندان و زمان رام

خوشه ی ماه فروریخته در آب

شاخه ها دست برآورده به مهتاب

یادم آمد تو به من گفتی از این عشق حذر کن

لحظه ای چند براین آب نظر کن

آب آئینه عشق گذران است

توکه امروز نگاهت به نگاهی نگران است

باش فردا که دلت با دگران است

تا فراموش کنی چندی ازاین شهر سفر کن

باتو گفتم حذر از عشق ندانم

سفر از پیش تو هرگز نتوانم ، نتوانم

روز اول که دل من به تمنای تو پرزد

چوکبوتر لب بام تو نشستم

توبه من سنگ زدی من نرمیدم ،نگسستم

باز گفتم که تو صیادی ومن آهوی دشتم

تا به دام تو درافتم همه جا گشتم و گشتم

حذرازعشق ندانم

سفراز پیش تو هرگز نتوانم نتوانم....

اشکی از شاخه فرو ریخت

مرغ شب ناله ی تلخی زد وبگریخت

اشک در چشم تو لرزید ، ماه برعشق تو خندید

یادم آمد که دگر از تو جوابی نشنیدم

پای در دامن اندوه کشیدم

نه گسستم ، نه رمیدم

رفت در ظلمت غم ، آن شب وشبهای دگر هم

نگرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم

نکنی دیگر از این کوچه گذر هم

بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم .....

 

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۱/۰۶/۲۴ - ۲۳:۱۵
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (2)