فراموش کردم
رتبه کلی: 376


درباره من
به نام خدا.
حتی خودمم در شناخت خودم موندم....
یک آدم پر رمز و راز ...

روی پرده خانه کعبه این آیه از قران حک شده که
نَبِّئ عِبَادِی أَنِّی أَنَا الغَفُــورُ الرَّحِـــیمُ
و من هنوز و تا همیشه به همین یک آیه دلخوشم ...
بندگانم را آگاه کن که من بخشنده مهربانم.
دوست من میترسم که عمر مجال دوباره دیدت را ندهد...
اگر آمدی و نشانی من به گورستان شهر بود...
فقط خوبیهایم را به خاطر آور...
مهدی.ی (meya64 )    

تو کی بودی ای مسافر...(نوشته ای از خودم)

منبع : مهدی.ی
درج شده در تاریخ ۹۲/۰۹/۲۵ ساعت 22:33 بازدید کل: 306 بازدید امروز: 211
 

حوالی کوچه ما عطر نفسهایت آمد،کوچه را آب و جارو میکشم

 

ثانیه ها نمیگذرند تا برسی،این ثانیه ها همیشه با من لج هستن

 

هنگام باریدن باران رسیدی،مادرم گفت:حکمتی دارد این باران،من که نفهمیدم منظور مادرمو

مسافر

 

از دردم،زندگی سختم،دشواری راهم بهت گفتم،ولی تو کاری نکردی فقط با لبخندی بر لب دعایم کردی

 

خدای من دعای مسافرم قبول شد و باران بارید،کم کم به حرف مادرم پی میبرم این بارانها حکمتی دارد ولی باز گیج میزنم.

 

بعد باران خدا را حس میکنم در وجودم،دیگر کوهی از مشکلات در وجودم نیست.

مسافر

 

و باز هم تو را دیدم با لبخندی در لبت بعد نماز دعا میکردی،انگار نور خدا تابیده در خانه بارانیم.

 

آری من فهمیدم من عاشق بارانم،عاشق خدا هستم،عاشق تو هستم

 

ولی تو رفتی وتنهایم گذاشتی،بعد رفتنت باران چشمهایم میبارد و هر روز میبارد

 

باران چشمهایم جای قدمهای پاکت را شست و شو میدهد،تازه میفهمم حرف مادرمو و حکمت باران را

تنهایی

 

تو کی بودی ای مسافر...............که منو در من شکستی

 

 

 

این مطلب توسط موسی اصلانی بررسی شده است. تاریخ تایید: ۹۲/۰۹/۲۶ - ۰۹:۱۲
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
2
1 2


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)