درباره من
سلام من مهدی هستم
بهتره نخونی خوشت نمیاد.
دلم پراز درده دلم زخمیه دوسال باکسی خاطره دارم که دوسال از رفتنش میگذرد اما هنوز هم او تنهاترین درقلب من است، قصه از حنجره ایست که گره خورده به بغض
یک طرف خاطره ها ، یک طرف فاصله ها
در همه آوازها حرف آخر زیباست
آخرین حرف تو چیست تا به آن تکیه کنم
حرف من دیدن پرواز تو در فرداهاست،
فاطمه یادته چقدرمنو دوس داشتی؟ یادته قسم میخوردی جزمن به کسی نمیری؟ یادته چقدربرام گریه میکردی؟ یادته وقتی دعوامون میشد میگفتم برو، اشک میریختی میگفتی نمی تونم! یادته بهت هدیه میدادم چقدرخوشحال بودی؟ یادته میگفتی باتو بودن برام آرزو بود؟یادته صبح اگه منو نمیدیدی به مدرسه نمیرفتی؟ یادته چقدر باخوشحالی منو به دوستات نشون میدادی؟ اصلا بهار یادته !منو تو کنارهم؟ یادته.................
میخوام بگم من بی تو نمیتونم دوساله رفتی دوساله هرشب بایاد تو خوابیدم با یاد تو بیدارشدم بی تو این دنیا برام معنی نداره این همه خاطره فراموش نمیشه به هرجا میرم هرکاری میکنم همون لحظه یک خاطره ازتو یادم میافته وهربار بادیگری ازکنارم رد میشی دلم سوزی میکشد انگار به دلم آبجوش میریزند یاد روزای آخرمیوفتم که بهم گفتی میرم اما دو چیز پیش تو به امانت میگذارم یکی آبروم،ویکی دلم که پیش تو میماند وهرگز کسی نمی تواند جای تورا بگیرد گفتی اجازه نمیدهم کسی جای تورا بگیرد،یاد اون روزی می افتم که گفتی بیا یرای آخرین بار ببینمت،چشمانت درشت و قرمزشده بود ازگریه،چگونه یادم برود مهربانیهایت. اون روزها یادته چقدردوست داشتم یادته نمی تونستم ببینم به کسی نگاه کنی؟ الان چی شده فقط میخوام ببینمت حتی شده دستت تو دست یکی دیگه!!
می نویسم نامه و روزی از اینجا می روم با خیال او ولی تنهای تنها می روم می نویسم من که عمری با خیالت زیستم گاهی ازمن یاد کن اکنون که دیگر نیستم