فراموش کردم
رتبه کلی: 54


درباره من


M-N-T:
نامت را در شبی تار بر زبان میآورم 

ستارگان 
برای سرکشیدن ماه طلوع میکنند 
و سایههای مبهم 
میخُسبند !

خود را تهی از سازُ شعف میبینم !
(ساعتی مجنون که لحظههای مُرده را زنگ میزند)

نامت را در این شب تار بر زبان میآورم !
نامی که طنینی همیشگی دارد !
فراتر از تمامِ ستارگانُ 
پُرشکوهتر از نمنم باران !

آیا تو را چون آن روزهای ناب
دوست خواهم داشت؟
وقتی که مه فرونشیند،
کدام کشف تازه انتظار مرا میکشَد؟
آیا بیدغدغهتر از این خواهم بود؟
دستهایم بَرگچههای ماه را فرو میریزند.

 

"فدریکو گارسیا لورکا"



در کوچه پس کوچه ها ...

منبع : http://shishe-omr.blogfa.com/category/6
درج شده در تاریخ ۹۲/۱۰/۱۳ ساعت 01:09 بازدید کل: 131 بازدید امروز: 92
 

در کوچه پس کوچه ها ...
گربه ای با نگاهی پر از درد ...
از من پرسید : غریبه ای ؟
گفتم : آری ....
گفت : فرار کن ....
این جا جای تو نیست ...
جایی که مرا با سنگ میزنند ، تو را گردن میزنند ...!

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۲/۱۰/۱۳ - ۰۱:۱۰
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)