فراموش کردم
رتبه کلی: 54


درباره من


M-N-T:
نامت را در شبی تار بر زبان میآورم 

ستارگان 
برای سرکشیدن ماه طلوع میکنند 
و سایههای مبهم 
میخُسبند !

خود را تهی از سازُ شعف میبینم !
(ساعتی مجنون که لحظههای مُرده را زنگ میزند)

نامت را در این شب تار بر زبان میآورم !
نامی که طنینی همیشگی دارد !
فراتر از تمامِ ستارگانُ 
پُرشکوهتر از نمنم باران !

آیا تو را چون آن روزهای ناب
دوست خواهم داشت؟
وقتی که مه فرونشیند،
کدام کشف تازه انتظار مرا میکشَد؟
آیا بیدغدغهتر از این خواهم بود؟
دستهایم بَرگچههای ماه را فرو میریزند.

 

"فدریکو گارسیا لورکا"



گورم را میخواهم

درج شده در تاریخ ۹۳/۰۲/۲۲ ساعت 00:46 بازدید کل: 31 بازدید امروز: 31
 

برگرد

روزگار
بد میگذرد
حالم خوب است
ولی روحم
خسته
نمیدانم کدامین مردار خوار
جسمم را با شکارش
اشتباه گرفته
ومرا با خودم قسمت میکند

دیگر بس است مردار خواری

ای مردار خوار

تنم را پس بده

 دیگر برای مردن هم حقی نیست

مرا به خودم پس دهید

گورم را میخواهم

من دیگر میخواهم

برگردم

برگردم

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۳/۰۲/۲۲ - ۰۰:۵۰
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
2
1 2


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)