بنام خدامون
از دس ندید
جفری دامر فرزند بزرگ خانواده بود. او کودکی خجالتی بود، به همین دلیل در سن 8 سالگی مورد تجاوز جنسی قرار گرفت. او در 10 سالگی به خفه کردن و جدا کردن سر از بدن جوندگان علاقه داشت. به دنیا آمدن "دیوید" بردار کوچکش موجب شد تا او از همان کودکی مورد بی توجهی قرار گیرد. و در 18 سالگی طعم تلخ جدایی پدر و مادرش را چشید. جفری از ابتدای 15 سالگی نوشیدن الکل را تجربه کرد. او برای جلب توجه دیگران دست به هر کاری میزد.و دلخوریهایش را از افراد در درون می ریخت و به ظاهر می خندید. کسی به او توجهی نداشت، البته از نظر ظاهری و ... چهره ی خوبی داشت؛ ولی به به دلیل بی توجهی هایی که به او میشد به مشروبخواری روی آورد. او از نوجوانی فهمید که همجنس باز است و برای رسیدن به مقصود خود معجونی ساخته بود که با نوشیدن آن میتوانست هرکسی را از پای در آورد. جفری در همان ابتدا به میل واکی مهاجرت کرد و چون میل واکی جامعه ای همجنس باز بود، زمینه ی خوبی بود برای جفری..او دچار سادیسم شده بود.
روال کار او : قربانیان را به خانه دعوت میکرد، پس از کشتن انان ابتدا با جسد آنها رابطه جنسی بر قرار میکرد سپس انها را تکه تکه میکرد و از تمام مراحل عکس میگرفت. قطعات جسد را در بشکه ی اسید می انداخت و جمجمه ها را رنگ و نگهداری میکرد(خدای من ). اطاق جفری پُر از عکس های مستهجن بود؛ او در خانه اکواریومی داشت که درآن ماهی های سیاهِ جنگجو در آن بودند و گاه باهم میجنگیدند. دامر میگوید" از نگاه کردن به انها لذت میبرم بویژه اگر این زد و خورد به کشتن یکی از انها منجر میشد.
دادگاه شهر میل واکی در 17 ژانویه 1992 جفری 31 ساله را به 16 بار حبس ابد محکوم کرد. در این مدت زندانی مردم پول ها و پاکت هایسیگار زیادی را برایش پست میکردند. و در طی یک سال 12 هزار دلار جمع اوری کرد. او در دادگاه اعتراف کرد گاه قربانیانش را به این دلیل می کشته که آنها را خیلی دوست می داشت و اینکه او را ترک نکنند به قتل میرساند. (آخی الهی)
او به قتل 17 جوان و نو جوان و قطعه قطعه کردن آنها و حتی خوردن قسمت هایی از بدن آنها اعتراف کرده. و سرانجام وقتی که در حمام بود توسط یکی دیگر از زندانی ها مورد حمله قرار گرفت و به دلیل جراحت زیادی که به سرش وارد شده بود پس از رسیدن به بیمارستان جان سپرد.
"فروید غربت و دلتنگی را مقدمه بروز حالت خطرناک بیان نمود"
شاد و کامیاب باشید