فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 2498


درباره من
salam
asl=tabriz
ashkan tizi (mishga )    

شعر زشت و زیبا فارسی

درج شده در تاریخ ۹۰/۰۹/۰۳ ساعت 22:46 بازدید کل: 18869 بازدید امروز: 15943
 

یاد داری که شبُ روز به من میـــــــــدادی   (!) /درسِ انسانیتُ معرفتُ مِهرُ وفا

همه کردند تورا ، از چه سبب من نکنم ؟  (!) /گاهُ بیگاه ، شبُ روز ، به هر وقت ، دعا

عاقبت تا به سره دسته فـــرو خواهم کرد (!) / نوک خنجر به دلِ خویش از آن نازه نگاه

هیچ دانی که اگر خم نشوی ، تو  نرود ؟ (!) /قامتِ راستُ رعنای تو از این درگاه

مَنه بیچاره به جز تو ، نــــدادم به کسی (!) /دلِ دیوانه ی خود ، ای بتِ زیبایِ چو ماه

هر زمان کآمدُ جاری شُـــــدُ ریــــــــــخت (!) /اشک از چشم تََرَم ، شانه ی تو بود پناه

بارها لطف نمودیُ نــهادی ، دوباره بگذار (!) / پای خود بر سره این چشم حقیرم ، گهگاه

کاش من جای تو بودم ، در آن دم که شدی (!) /در دلِ این همه مخلوق خدا ، سَرورُ شاه

اندکــــــی چشم بگردانُ ببین زیــــــره تو اَم (!) /زیر آن سایه ی تو ، سایه ی گیسوی سیاه

خوب در خاطر من هست که تو میــخوردی (!) /خون دل ، چون که نبودی ، ز حالم آگاه

ای دریغا ، تو ندانی که چه تنگ است هنوز (!) /دلم از دوریِ تو ، لیک چه دور است این راه

شَرم را دور بیاندازُ نشانــــــــم دِه ، دوست (!) /معنیِ عاشقیُ دوستیُ لطفُ صفا

در بیـــــاوَر که بــــــدانم ،  تو جــــداً مَـردی (!) /اشکِ هر ظالمُ فاسد ، و مرا شاد نما


 

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۰/۰۹/۰۳ - ۲۲:۴۶
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)