دلم را هیچکس باور نداشت
هیچکس کاری به کار من نداشت بنویسید بعد مرگم روی سنگ
با خطوطی نرم و زیبا و قشنگ او که خوابیده است در این گور
بودنش را هیچکس باور نکرد

روز مرگم اشک را شیدا کنید
روی قلبم عشق را پیدا کنید
روز مرگم خاک را باور کنید
روی قبرم لاله را پرپر کنید
جامه ام را خاک و خاکستر کنید
خانه ام را وقف نیلوفر کنید
پیکرم را غرق در شبنم کنید
روی قبرم لاله ها را خم کنید
روز مرگم دوست را دعوت کنید
دور قبرم را کمی خلوت کنید
بعد مرگم خنده را از سر کنید
رفتنم را دوستان باور کنید

ما همیشه صداهای بلند را میشنویم پررنگترها را میبینیم سخت ها را میخوانیم غافل از اینکه خوبها آسان میایند بی رنگ می مانند و بی صدا میروند! 