فراموش کردم
رتبه کلی: 5568


درباره من
omid mirzaei hastam 22 sale az miyaneh.daneshjoye fizyolozhi az daneshgahe zanjan.
نامه ای از خدا!!!!
امروز صبح که از خواب بیدار شدی، نگاهت می کردم، امیدوار بودم که با من حرف بزنی، حتی برای چند کلمه، نظرم را بپرسی یا برای اتفاق خوبی که دیروز در زندگی ات افتاد، از من تشکر کنی، اما متوجه شدم که خیلی مشغولی، مشغول انتخاب لباسی که می   خواستی بپوشی، وقتی داشتی این طرف و آن طر...
تاریخ درج: ۹۱/۰۱/۳۰ - ۱۱:۰۱ ( 33 نظر , 561 بازدید )
خواستی یه سری بزن جالبه!!!!!!!!!!!
مرد از مُردن است . زیرا زایندگی ندارد .مرگ نیز با مرد هم ریشه است.   زَن از زادن است و زِندگی نیز از زن است . دُختر از ریشه « دوغ » است که در میان مردمان آریایی به معنی« شیر « بوده و ریشه واژه ی دختر « دوغ دَر » بوده به...
تاریخ درج: ۹۱/۰۱/۲۶ - ۱۰:۵۰ ( 33 نظر , 465 بازدید )
.مرد ها...
مردها را با سبیل هایشان میشناسند... با قطر بازوهایشان با کلفتی صدایشان... با جیب های خالی یا پرشان با کفش های کهنه ... یا اتومبیل آخرین مدلشان...! اما کسی مرد ها را با قلبشان نمیشناسد قلبی که پشت غرور مردانگی شان پنهان شده قلبی که بزرگتر از قلب کوچک شماست قلبی که می افتد...از دس...
تاریخ درج: ۹۰/۱۲/۲۲ - ۱۴:۱۵ ( 15 نظر , 442 بازدید )
یادت هست مادر؟؟
یادت هست مــــادر؟؟؟ اسم قاشق را گذاشتی قطار، هواپیما، كشتی ... تا یك لقمه بیشتر بخورم !!! یادت هست؟ شدی خلبان، ملوان، لوكوموتیوران ... می گفتی بخور تا بزرگ بشی آقا شیره ... و من عادت كردم كه هر چیزی را بدون اینكه دوست داشته باشم قورت بدهم ... حتی بغض های نتركیده ام را... ...
تاریخ درج: ۹۰/۱۲/۲۲ - ۱۴:۱۰ ( 1 نظر , 252 بازدید )
امـــروز ظـــهـــر شـــیـــطان را دیـــــــدم...!
شیطان را دیدم... نشسته بر بساط صبحانه ...و آرام لقمه بر میداشت... گفتم:ظهر شده ...هنوز بساط کار خود را پهن نکرده ایی...!؟ بنی آدم نصف روز خود را بی تو گذرانده اند... شیطان گفت:خود را باز نشسته کرده ام.پیش از موعد! گفتم: به راه عدل و انصاف باز گشته ایی یا سنگ بندگی خدا به سینه ...
تاریخ درج: ۹۰/۱۲/۰۲ - ۱۵:۲۸ ( 19 نظر , 423 بازدید )
سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg.ir چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات
کاربران آنلاین (2)