تحریم نفت ایران خیلی از چیزها را مشخص می کند. اول آنکه با وجود تمام اعوجاج هایی که ما در مسیر انقلاب مشاهد کردیم و بعضی ها با وادادگی مشکلات زیادی را برای انقلاب پیش آوردند ولی انقلاب و نظام در کلیت کار خوب و ثمر بخش حرکت کرده است که این گونه برای خم کردن این درخت تنومند با هم متحد شده اند در این میان باید نقش دکتاتورهای در حال سقوط عرب بسیار نمایان است کشورهایی که برای جیره خواری امریکا و اسرائیل و حفظ چند روزه حکومت واداده اشان اعلام کردند که کسری حاصل از تحریم نفت ایران را جبران خواهند کرد. اما چه انفاقی افتاده است که عرب و غیر عرب علیه ایران دست به کار شده است. مشخص است که ایران خواسته یا ناخواسته تبدیل به یک الگوی جهانی برای ظلم ستیزی شده است. حالا که نتوانستند بلایی بر سر حماس، حزب الله لبنان و سوریه بیاورند که هیچ مصر و تونس و لیبی و یمن را نیز از دست دادند به این نتیجه رسیده اند که باید هرچه زودتر تمام توانشان را بر روی ایران متمرکز کنند تا با شکست ایران شکست هر اسلام خواهی را که علیه سرمایه داری و خودخواهی آنان قد علم می کنند بشکنند
در این شرایط که اروپا تصمیم گرفته است تا با یک شیب شش ماهه نفت ایران را تحریم کند شاید بهترین اقدام این باشد که ایران یک طرفه اقدام به قطع صادرات نفت دست بزند تا اروپا به لرزه بیفتد