فراموش کردم
رتبه کلی: 3453


درباره من
زمونه عوض شده
به هرکی خوبی کنی
بهت بدی میکنه
tanham (mmmma )    

...........

درج شده در تاریخ ۹۴/۰۲/۰۱ ساعت 21:06 بازدید کل: 166 بازدید امروز: 165
 
پست ثابت

باعرض سلام وخوش آمدگویی خدمت دوستانی که به وبلاگم سر میزنن



امیدوارم دراین وبلاگی که درنظرگرفتم لحظات خوبی روسپری کنین



ضمنا نظردادن فراموش نشه ممنون...









انتظار...





گاهی باید ازدلواپسی،نگرانی وتردید دست بکشید و






ایمان داشته باشید که همه چیز درست خواهد شد،







شاید نه آنگونه که شماانتظاردارید،







بلکه آنگونه که صلاح درآن است.



سادگی...
ساده هستم



ساده می بینم



ساده می پندارم زندگی را



نمیدانستم جرم می دانند سادگی را





سادگی جرم است و من مجرم ترین مجرم شهرم







ساده می مانم



ساده میمیرم



اما



ترک نمی گویم پاکی این سادگی را



روزهای سخت دلتنگی...







این روزهای سخت از هر انگشتم یک هنر می بارد



شب ها می بافم خیالت را



روزها می کشم دردهای نبودنت را



و غروب ها هم









وای غروب ها می رقصم با سازِ دلتنگی هایم...




دلتنگت که می شوم...

دلم که برایت تنگ می شود،می گیرد،فریاد می کشد،می تپد وبازتنگ می شد




دلم که تنگ می شود دوس دارم یک دل سیرنگاهت کنم




یک بغض سنگین گریه کنم،یک چشم پراشک بریزم




به اندازه ی یک قهروآشتی درآغوشت بگیرم




ویک عمربگویم دوستت دارم وبگویی دوستت دارم




دلم که تنگ می شودچاره اش فقط تویی وتوکه نیستی،




دلم می بارد،می سوزد،می سازد،می میرد



دلم تورا می خواهد...

با دل می نویسم ...با دل می نالم...



با دل می بالم...بادل می خوانم تورا...



می دانی...؟



دلم عقل را نمی خواهد...



دلم تنها تورا میخواهد،



بدون هیچ دلیل منطقی...منطق که هیچ



جهان را برای بدست آوردنت زیر و رو می کنم.


بی قراری...



هرکه گفته فراموش می شود!




دروغ گفته است!بهانه آورده است!




تاشایدخودش را دلداری دهد!




فراموش نمی شود!




تا ابد می ماند!قصه دلدادگی!




حتی اگرمتنفرشوی!ببری!دور شوی!




سایه اش را با تیربزنی!




بازهم هست!بازهم یک چیزی!یک جایی!




توراپرت می کند به تمام خاطرات خوب!




وفقط!حسرت باقی می ماندوبی قراری!



خدا...





خــدای مـن..!



نه آن قدر پــاکم کـه کمکم کنی



و نه آن قدر بدم که رهــــایـــم کنی



میان این دو گمم...



هر چــه قــدر تلاش کردم..



نشـد...



نتوانستم آنـی باشم که تــــو خواستی



هرگز دوستــــــ ندارم آنی باشم که تــــو رهـــــایـــم کنی



من خودم آنقدر درد دارم...



آنقدر بی تــــو تنـهــــــا هستم...



که بی تــــو یعنی "هیــچ" یعنی "پــوچ"



رهــــایــم نکن...



گر رهــــایــم کنی..



مرا در آغوشـتـــــــ رهـــــــا کن

دلتنگی...





زیربارون ،دلم داغون



توام بااون،رفتی آروم



سرت گرموتنم سردو



لبات خندون،چشام گریون



دلت قرصو دلم ویرون



چه حالیم زیربارون



فرشتم شدواسم ویرون



باختی...







من !



،



.



.



!



!



!





اولین روزی که...

اولین روزی که عزیزدلت شدم را لابه لای عمیق ترین صفحه ی قلبم








خشکاندم...یاد آن روزها به خیر...هرروز باخدامرورمی کردم تورا...





وهرروزتکراراین سوال که توپاداش کدام کارخوب منی...؟!





این روزها...هرروز...باخودم مرور می کنم...تمام زندگی ام را...





وحالا شک ندارم که تو تاوان یک گناه نابخشودنی هستی...





خودم هم نمی دانم گناهم چیست...فقط فهمیده ام که نابخشودنیست...انگار...





چرانمی بخشد مرا ...خدا...!!!چرا تمام نمی شود حس خواستن تو...؟!





کاش بگذرد خداازمن...دلم برای یک حال خوب تنگ است...





می شود یک روز صبح،تورافراموش کرده باشم...؟!!





خداتوراازمن گرفت...کاش یادتوراهم بگیرد...!!!




دوست دارم...



نه طبق مُد دوستت دارم

نه به حکم سنت!

همه چیز بنا بر فطرت است

"خوب ها"

دوست داشتنی اند




خداحافظ...



بار اول بامعذرت خواهی...باردوم باگریه...





بارسوم با شکستن غرورت نگهش میداری ولی بارچهارم...





دیگه نه نمیشه نبایدکاری بکنی...





چون حتی اگه بمونه بازموقتیه...





یعنی کسی که دلش باتونباشه وبخواد بره،میره بفهم،



پس فقط بروکناروبهش بگو:





خداحافظ



دوست داشتن...



دقیقا نمیدونم کجایِ یک رابطه باید دل رو به دریا زد

نمیدونم مناسبترین حرف ،

مناسبترین حرکت کی باید باشه

ولی میدونم ، جلوی اتفاق رو نباید گرفت

گاهی هم بهتره اتفاق رو جلو بیندازی

مثلاً وقت رفتنت که میشه

یکباره برگردی بگی دلم نمیخواد برم

وقت رفتنش که میشه

دستش رو بگیری بگی دلم نمیخواد بری

وقتی یکی بهت میگه پیشم بمون

درنگ نکن ... پیشش بمون

وقتی دلت میخواد پیشش بمونی ... غرور نداشته باشی

دستهات رو حلقه کن دورش

بگو ... دوستت دارم ... دلم میخواد پیشت بمونم

بگذار اتفاقِ دوست داشتن هر چه زودتر بیفته ...

شاید نسلِ ما وقتِ زیادی برای عشق ورزیدن نداشته باشه . . !!!

تلخ تر ازتنهایی...



بــــاید بــاور کنــیم !

"تنـهـــایی" . . .

تلـــخ تــرین بــلایِ بــودن نیــســت . . .

چیـــزهـای بـدتــری هـم هســت . . .

روزهـــای خستـــه ای که در خـلـوتِ خـانـــه، پـیـــــر می شــوی . . .

و ســال هــایی که ثانــیه به ثانیــه از سَــر گذشتــه اســت. . .

تـــازه پِــی می بـــریــم کـه تــنـــهـایـی، تلــخ تــرین بـلایِ بـــودن نیســـت. . .

چیـــزهـــای بدتـــری هم هســــت

دیــر آمـــدن!



وجدان...



خبر از من داری؟

خبر از دلتنگی های من چطور؟

و آن پروانه های شادی که در نگاهم بودند

خبرش رسیده که مرده اند؟

هیچ سراغ دلم را میگیری؟

کسی خبر داده که آب رفته ام از خستگی؟

مچاله ام از دلتنگی؟

آه که هیچ کلاغی نساختیم میان هم

وجدانت راحت

خبرهای من به تو نمی رسد




جای خالی...



عاقبت به این نتیجه میرسیم که حضورِ بعضی انسانها در




زندگی ما آنقدر پوچ و بی معنا بوده که جای خالی آنها را



فقط همین نبودنشان پر میکند !



تنهایی...



گاهی سخت می شود


دوستش داری و نمی داند


دوستش داری و نمی خواهد



دوستش داری و نمی آید


دوستش داری و سهم تو از بودنش


فقط تصویری است رویایی در سرزمین خیالت


دوستش داری و سهم تو


از این همه ، تنهایی است ....




درد بی درمون...



یه وقتایی،یه حرفایی


چنان آتیشت میزنه


که دوست داری فریاد بزنی،


ولی نمیتونی!


دوست داری اشک بریزی،


ولی نمیتونی!


حتی دیگه نفس کشیدنم برات سخت میشه!


تمام وجودت میشه بغضی که نمیترکه،



به این میگن


درد بی درمون



دوست داشتن...



هیچگاه تو را...





آنگونه دوست نخواهم داشت...





که زندانیم باشی...!





زندانبانی...شغل موردعلاقه ام نیست...!





وازدیدمن...زندان...





منفورترین مکان دنیاست...!





من...تارهای افکارخویش نیز...گسسته ام...!





چه برسد...به تو!!!





تومیتوانی پرنده باشی...اما...





اینکه بخواهی تاچه حد...





درآسمان من...اوج بگیری...





درخودتوست...





میزان اوج گرفتن وپروازت...





بستگی دارد به...





"آرزویت" "باورت" "خواستت" "صداقتت"





و...





"عشقت"





هرمیزان که...ازچشمه عشق...





سیرابتربنوشی...





بیشتراوج خواهی گرفت...!





من...تورا...آرزونخواهم کرد...





آنکه بادل می اید...بادل می ماند...





واین...می ارزد به تمام زندگی...!!!



تقاص...



حساب وکتاب دنیا رو که ورق زدم...!!!





ازفرمول عدالتش خوشم اومد...!!!





هرچیزی رو "بگیری" که پشتش "اه و التماسه"...!!!





یک چیزی رو باید"پس بدی" که اسمش "تقاصه"...!!!





دریا برای مرغابی تفریحی بیش نیست،امابرای ماهی زندگیست...





برای کسی که دوستت دارد"زندگی"باش نه "تفریح"





مدت هاست...





مـــدت هـــاست کــــسی را مخـــــاطبِ


شعـرهایم کــــرده ام


کـــه خــــــیلی وقت است غــــــایب اســـــت !


گاهی آنچنان میشوم که برای دیگران


قابل درک نیستم !


اما


در دلم آن لحظه آرزو میکنم تا بگوید:


میدانم دست خودت نیست!


درکت میکنم


یادت هست مادر؟


اسم قاشق را گذاشتی قطار، هواپیما، کشتی ؛


تا یک لقمه بیشتر بخورم یادت هست ؟


شدی خلبان ، ملوان ، لوکوموتیوران


میگفتی بخور تا بزرگ بشی


آقا شیره بشی . . . خانوم طلا بشی


و من عادت کردم که هر چیزی را بدون اینکه دوست داشته


باشم قورت بدهم حتی


بغض های نترکیده ام



دلتنگم...



دل تنگــــــــــــــــــــم!


دلتنگِــــــــــ خیلی چیزهــــــــــــــــــــا


دلتنگـــــــــــــــ این همه دلتنگی هــا


چیزهایی که بر من گذشت و هرگز باز نخواهد گشتــــ !


دلتنگـــــــــــــــــــم . . .


دلتنگ نیمه شبهــــــــــــــــــــــای دلتنگی


دلتنگـــــــــــ این همه نبودنهـــــــــــــا





دیدی ای دل...





دیدی ای دل


عاقبت زخمت زدند؟


گفته بودم مردم اینجا بدند.


دیدی ای دل


ساقه ی جانت شکست؟


آن عزیزت عهدو پیمانت شکست؟


دیدی ای دل


در جهان یک یار نیست؟


هیچکس در زندگی غمخوار نیست؟



دیدی ای دل


حرف من بیجا نبود ؟


از برای عشق ا ینجا، جا نبود


نو بهار عمر را دیدی چه شد؟


زندگی را هیچ فهمیدی چه شد؟


دیدی ای دل


دوستیها بی بهاست؟


کمترین چیز ی که میبینی وفاست؟


ای دل



اینجا باید از خود گم شوی


عاقبت همرنگ این مردم شوی


ای دل...


عاقبت دیدی ک ماتت کردو رفت


خنده ای برخاطراتت کردو رفت



گاهی آرزومیکنم...





گاهی آرزو میکنم...





کاش هرگزنمیدیدمت تا امروزغم ندیدنت رابخورم...





کاش لبخندهایت زیبانبودکه امروز آرزوی دیدن یک لحظه ازلبخندهای





عاشقانه ات راداشته باشم...





کاش چشمان معصومت به چشمانم خیره نمیشدتا امروزچشمان من به یاد آن





لحظه بهانه گیرندواشک بریزند...





کاش حرف های دلم رابهت نگفته بودم تاامروز باخودم نگویم:







آخه اونکه میدونست چقدر دوسش دارم!





دل تنهاروعشقه...



از همه دنیا بریدمــــ




دیگه میرمـــ بر نگردمــــ




از کس و ناکس کشیدمــــ




باز به هیشکی بد نکردمــــ




شبــــ به شبــــ یادتـــــ میفتمـــــــ




پس همین شبهـــــا رو عــشـــقه




خـــدا هم مثل دل مــــن




این دل تنهــا رو عــشـــقه






مهم نیس...









میگی مهم نیست اماوقتی اسمشو میشنوی داغ دلت تازه میشه...




میگی مهم نیست اماتابهش فکرمیکنی اشک توی چشمات جمع میشه...




میگی مهم نیست اما توی تنهایی هات همش باهاش حرف میزنی...




میگی مهم نیست امابعضی وقتا دستت میره رو شمارش که زنگ بزنی




،نزنی،بزنی،نزنی...




میگی مهم نیست امادلت میخواد بازم بهش فکرکنی...




میگی مهم نیست امادلت واسه خنده هاش تنگ شده...




میگی مهم نیست اما شبا تاصبح خوابت نمیبره باخودت میگی یعنی داره




چیکارمیکنه...




میگی مهم نیست امامیدونی چقدرمهمه...میدونی چقدر دوسش داری...



میگی مهم نیست بگو مهمه اما اونی که باید باشه نیست.





میروم...





میروم از رفتنم دل شاد باش! از عذاب دیدنم آزاد باش!


گرچه تو تنهاتر از من میشوی! آرزو دارم ولی عاشق شوی!


آرزو دارم بفهمی درد را! تلخیه برخوردهای سرد را!







عشقت اگه واقعاعاشقت باشه...

عشقت اگه واقعاعاشقت باشه....!لازم نیست تو دورش رو از



این و اون خلوت کنی،خودش واسه بودن توهمه



روکنارمیزنه!لازم نیست واسش دنیاروبخری تابمونه...خودش



قدر یه شاخه گلتو میدونه...لازم نیست هرکسی روتوجیح کنی



و سرش رقابت کنی که عشق منه...خودش توروبه همه



دنیانشون میده...لازم نیست نگران باشی که بره...



خودش بهت ثابت میکنه اومده که بمونه...!





یه چیزایی...

یه چیزایی اگه بشکنه باهیچ چسبی نمیشه درستش کرد...*مثل دل آدما*



یه چیزایی رو اونجوری که باید قدرشوبدونیم ،نمیدونیم*مثل پدرومادر*



یه چیزایی رونمیشه تغییرداد*مثل گذشته*



یه چیزایی روباهیچ پولی نمیشه خرید*مثل محبت*



یه چیزایی رو نبایدازدست داد*مثل دوست واقعی*



یه چیزایی رونمیتونیم تحمل کنیم*مثل آدمای چاپلوس ودروغگو*



یه چیزایی هزینه نداره اماخیلی حال میده*مثل خندیدن*



یه چیزایی خیلی گرونه*مثل تاوان*



یه چیزایی خیلی تلخه*مثل حقیقت*



یه چیزایی خیلی سخته*مثل انسان بودن*



یه چیزایی خیلی زشته*مثل خیانت*



یه چیزایی خیلی باارزشه *مثل عشق*



یه چیزایی تاوان داره*مثل اشتباه*



یه چیزی همیشه هوامون رو داره ....

.

.

.

.

.

.


مثل خدا



هیشکی نمیتونه عین اون دلتوبلرزونه...



هفته ی اول جدایی هرشبت گریه اس،هرلحظه به فکرشی شبا با عکسش میخوابی





هفته ی دوم سخت ترمیشه نفست میخواد بگیره انگار بی تابی،خنده هات





جاشونومیدن به گریه





ماه اول هنوزشایدامیدداری که برگرده هرشبت پیجشو چک میکنی کامنتای





زیرشومیخونی





ماه دوم اما کم کم بیخیالش میشی خنده میاد رو لبت ازفازغم میکشی بیرون





بارفیقات میری بیرون منتها یه جا یه لحظه دلتنگی دوباره مچتو میگیره...





ماه سوم هه اسمش یامخفف اسمش رو ناخودآگاه گوشه ی همه ی کتابات





می نویسی موقع درس حواست میره پیشش میخوای ازش خبربگیری...امانمیشه





میگذره...شش ماه...یه سال...دوسال...باخیلیا بعداون بودی که شاید ازخیلیا دوست





دارم شنیدی





قیافش ازیادت رفته تنهاچیزی که ازش برات مونده یه سری خاطره ی





مبهمه...تموم شدشبای بی قراریت





فقط یه چیزیو بدون ازاین به بعد هیشکی عین اون نمیتونه دلتو بلرزونه...





هیشکی...

نمیتونی فراموشش کنی...



شده بعضی وقتا یهو بهم بریزی؟





شده بعضی وقتها یهو دیگه دوستش نداشته باشی؟





به خودت میگی اصلاواسه چی دوسش دارم؟مگه کیه؟





مگه واسم چیکارکرده؟مگه چی داره که ازهمه بهترباشه...؟





بعد بخودت میخندی ولعنت میفرستی که اصلا واسه چی اینقد خودتو اذیت



کردی؟





یهو یه چیزی یادت میاد...





یه چیز خیلی کوچیک...





یه خاطره...یه حرف...یه لبخند...یه نگاه...وبعدهمین...همین کافیه تا به







خودت بیای





ومطمئن بشی که نمیتونی فراموشش کنی...حتی اگه بخاطرش بدترین بلاها





سرت بیاد...

]دلم تاب می خواهد...



خیلی وقت است که بی تابم



دلم تاب می خواهد



و یک هل محکم



که دلم هری بریزد پایین



هرچه در خودش تلمبار کرده...




یه شبایی...





یه شبایی اصلا نگذشت اما ما ازش گذشتیم...یه شبایی هم





بدگذشت...سخت گذشت...بادردگذشت...یه شبایی داد زدیم اما





جز دلمون هیچ کس صدامونو نشنید...یه شبایی همه چی بود به





جز اونی که باید می بود...یه شبایی هوا عجیب دونفره بود





اماهمون شبا ما بودیموتنهاییمون...یه شبایی نفسمون برید





ازاین همه بغض...یه شبایی نفس کم اوردیم اما دووم





آوردیم...یه شبایی فقط زنده بودیم زندگی نکردیم...یه شبایی





زنده هم نبودیم فقط بودیم...همین.





عشق لیاقت میخواد...

دوستای گلم تازگیا خیلی از مسایل روفهمیدم...





فهمیدم دوس داشتن لیاقت میخواد نه رفاقت...فهمیدم عشق







یعنی خریت محض ...فهمیدم به هرکی باید به اندازه ی







ارزشش،ارزش قائل شی نه بیشتر...فهمیدم هرچی ازهرکس







ممکنه...فهمیدم عشق فقط تو فیلماوداستاناس...فهمیدم باید







نامرد باشی...بالاخره فهمیدم عشق لیاقت میخوادکه خیلیا





ندارن...خیلی خوشحال شدم که خیلی چیزارو فهمیدم...به





سلامتی تنهایی که بهترین عشقه...





اشک...

وقتی نیست نباید اشک بریزی بایدبگذاری بغض ها روی





هم جمع شوندوجمع شوند،همین ها تو را می سازد





سنگت می کند درست مثل خودش باید یادت باشد حالا







که نیست اشک هایت را ندهی هرکسی پاک







کند .میدانی؟آخرهرکسی لیاقت تو واشک هایت را





ندارد...





به دردها عادت می کنیم...





گاهی راه می رویم تا فراموش کنیم چه برسرمان



آمده،اما...



نه راه تمام می شود نه گذشته فراموش،تنهابه



دردهایمان عادت می کنیم...

شده این همه عاشق باشی...؟

تا به حال شده دوست داشتنت را قورت بدهی...؟!





لبخندبزنی...





بی تفاوت باشی...؟





شده دلتنگی بپیچدبه دلت،راه نفست راببندد خفه ات کند...؟





هی دستت برود سمت گوشی...





برش داری...





نگاهش کنی ...





پرتش کنی...





شده یک آهنگ برایت شود روح یک لحظه بشودخاطره...





وهرچه تکرارشود دیوانه ترات کند...؟





شده قسم بخوری دیگر کاری به کارش نداری...





اما یهو دریک لحظه گوشی موبایل را برداری،پیغامی تایپ کنی...





انگشتت برود سمت کلمه send منطقت بمیرد،قلبت تندتندبزند و





sendکنی...؟





شده تمام روز را درانتظاریک جواب بیقرارباشی...؟





نرسد این جواب...





آخرگوشی رابرداری واینطوری بنویسی ...اشکالی نداره،اگه نمیخوای جواب







بدی ،نده...فقط میخواستم بدونم خوبی؟همین...





مواظب خودت باش،شده بازجوابی نیاید...؟





بازبشکنی...





هزارباردیگرهم بشکنی امابازبادست ودل شکسته دوستش داشته باشی...؟





شده این همه عاشق باشی...؟این همه احمق...؟





بعضی آدما...



بعضی آدمها یهومیان...!





یهو زندگیتو قشنگ می کنن...!





یهومیشن همه ی دلخوشیت...!





یهومیشن دلیل خنده هات...!





یهومیشن دلیل نفس کشیدنت...!





بعدهمینجوری یهومیرن...!





یهوگندمیزنن به ارزوهات...!





یهو میشن دلیل همه ی غصه هات وهمه ی اشکات...!





یهومیشن سبب بالا نیومدن نفست...!





مراقب این یهویی ها باشید....





دلنوشته...به نام اوکه دل راآفریدتادرخلوت بسوزد



میخواستم چندتاازحقیقتای قلبمودراینجانقل کنم...



تیتروبلاگموکه عشق واقعی گذاشتم,باتوجه به چیزی که توقلبم هست



انتخاب کردم...اولین عشق واقعی که دارم عشق به خداست.من



درسفری که ازسه تیرتاپانزده تیربه لطف وخواسته خدا به همراه خانوادم



به مدینه منوره ومکه مکره داشتم خیلی چیزارودرک کردم وحتی میتونم



بگم شروع تولدی دوباره روتجربه کردم.من دل پاک وصافی دارم وبه اینم



افتخارمیکنم که تاالان باتوکل بخدانذاشتم قلبم لکه دار شه.هیچوقت



ازکسی کینه ای به دل نگرفتم یازودناراحت نشدم وچیزایی که



اسمشون گناهه انجام ندادم البته بشرجایزالخطاست نمیتونم بگم اصلا



ولی نه اینکه بزرگ باشن حتی دروغای مصلحتی هم گفتم ولی ازوقتی



ازمکه برگشتم تاجایی که تونستم دروغ نگفتم وامیدوارم ازاین به بعدهم



نگم وباکمک خدا پاکی وصافی قلبموحفظ کنم...



امیدوارم این سفرمعنوی که بزرگترین سفرهست,قسمت همتون بشه.



گنجشک...



دوتا گنجشک بودن...یکی داخل اتاق ،یکی بیرون پشت شیشه





گنجشک کوچولوازپشت شیشه گفت:من همیشه باهات میمونم قول میدم





وگنجشک کوچولوگفت:من واقعاعاشقتم.اماگنجشک توی اتاق بازهم فقط





نگاش کرد!امروزدیدم گنجشک کوچولوپشت شیشه ی اتاقم یخ زده!





اون هیچ وقت نفهمید گنجشک توی اتاقم چوبی بود!





حکایت بعضی ازماهاست...





خودمونونابود میکنیم واسه آدمای چوبی!کسانی که نه مارا می بینند ونه





صدامونو میشنون...!







برو...

کسی که تورونمیخواد،نمیخواد دیگه...



خودتو خردنکن...



توخودت بشکن...



غصه بخوراما آویزون نشو...



بروووو...



یه روزی دلش واست تنگ میشه...



یه روزی واس تک تک کارات،نگرانیات،گیرات دلش تنگ میشه...



بی صدا بروووو...



یه روزجای خالیتوحس میکنه...



برووو...یه روز تنهاارزوش میشی...



مگه دوسش نداری؟!!بودنت اذیتش میکنه...



احساس میکنی داره می پیچونتت؟!!



بهتره بری...



دل ...

دل من کسی رو میخواد که فقط آرزوی خودم باشه نه عشق وعزیز خیلیا...





دل من کسی رو میخوادکه بادیدن یکی بهترازمن دلش نلرزه...





دلم ازاون رابطه هامیخوادکه مجبورنباشی باچنگ ودندون حفظش کنی وهمیشه





کلافه باشی...





بدونی حتی اگه یه ماه هم نباشی کسی جاتونمیگیره چه برسه به یه روز...





حصار درون...

می خوام برم یه جایی که اثری از ریا نباشه





اسم خدا بازیچه ی یه مشت بی خدانباشه





می خوام برم یه جایی که گدا بینوا نباشه





معیار انسانیت ثروت و طلا نباشه







مرزدیوانگی...

دختری از حکیمی پرسید



چرا تا مرز دیوانگی عاشق کسی میشوم



در حالی که میدانم در نهایت به اون نمیرسم ؟



حکیم جواب داد:به من بگو چرا زندگی میکنیم



در حالی که میدانیم در آخر می میریم !؟





تکرار...



این روزها"دوستت دارم" دیگر قلب کسی را به تپش وا نمی دارد





وگونه ی کسی را سرخ نمی کند!





مشکل از دوست داشتن نیست مشکل از تکرار است.



خوب فکراتو بکن...



قبل این که به کسی بگی دوستت دارم،





خوب فکراتوبکن،شاید





چراغی دردلش روشن کنی که خاموش کردنش به





خاموش شدن او بیانجامد...





حقیقت دل...



نگذار هرکسی از راه رسید با



ساز دلت تمرین نوازندگی کند... !









از اینکه بعضیا نمیان سمتت ناراحت نشو،



ایراد از تو نیست!



مگس هیچوقت سمت گل نمیره؛



همیشه میره سمت اشغالی مث خودش.



خدا...



خدای من خداییست که اگر سرش فریاد کشیدم



به جای اینکه با مشت به دهانم بزند



با انگشتان مهربانش نوازشم می کند و می گوید



میدانم جز من کسی نداری !!!





احساس...







آدم یک جایی می رسد که دست به خودکشی می زند.نه





اینکه یک تیغ بردارد رگش را بزند، نه قید احساسش را





می زند...





عاشقادیوونه میشن...

اگه کسی رو دوست داشته باشی نمی تونی تو چشماش زل بزنی ...!!

نمی تونی دوریش رو تحمل بکنی ....!!

نمی تونی بهش بگی چقدر دوستش داری ...!!

نمی تونی بهش بگی چقدر بهش نیاز داری ...!!

برای همین عاشقا دیوونه میشن...!!

متنفر...بعضیا کاری باهات میکنن که یادآوری تمام لطف هایی که





درحقشون کردی...





به شدت ازخودت متنفرت میکنن!







شرط بندی تلخ...



: بند ؟؟؟ :





... ... :24 ... : ...





: ..... 24





... 24





..





...





ر ...: 24 ...





... ....:







ناباب...درد می کشم ، درد !





هم تلخ است هم ارزان





هم گیراییش بالاست !





هم اینکه تابلو نمی شوم و رفیقی که مرا به درد




معتاد کرد





ناباب نبود ،





اتفاقا باب باب بود فقط نگفته بود که





ماندنی نیست ، همین . . .





دل درد



دل درد گرفته ام ان قدر که فنجـــــــــــــــــــان های
قهــــــــــــــــــــــــــــوه را سرکشیده ام

امـــــــــــــا

تو تــــــــــــــه هیچکدام نبودی

مترسک...سخـــــــــتــی تــنهــایی را وقتـــــی فــــهمیـــدم

کــ ــه دیــدم مترسکـــــ

بـه کــلاغ میــ ــگویــد:

هرچــقدر دوستـــ ــ داری نوکــ بزن

فقـــط تنهــام نــذار!!

دوست داره!وقتی دستت تو دست عشقته و آروم یه فشار کوچیک به دستت میده ...

بی تفاوت ازین فشار رد نشیا

داره باهات حرف میزنه

...

میگه دوست داره!

میگه هوات و داره!

میگه حواست به من باشه!

میگه حواسش بهت هس!

میگه تنها نیستیا!

میگه....

تو هم همینجور که دستت تو دستشه

آروم انگشت شصتت و بکش رو انگشتاش...


آره

یه وقتایی بی صدا و بی نگاه حرف بزنین





...خوشــــــــــبختی داشتن کســـــی است
خوشبختی


که بیشـــتر از خـــودش



تــ ــ ــ ــ ــو را بــخواهد

...

و

بیشـــتر از تــ ـ ـ ـ ـــو



هیـــــــــــچ نخواهد



و



تــــــــــو ...



برایش تـــ ــ ــ ــمام زندگی باشی ...





باید مغروربود....باید مغرور بود


دور از دسترس


باید مبهم بود و سرسنگیـن!


خاکـی کـه باشـی آسفالتت مـیکنند


و از رویت رد مـیشوند...





گدایی محبت...
تنهایی..



وقتی بهت خیانت میکنن تنهایی از همه چی بهتره . . .









تاکنون دوستی را پیدا نکرده ام که به


اندازه تنهایی شایسته رفاقت باشد . . .











تنهای باارزشه!




چون خالی از انسان های بی ارزشه...



فاصله ها...

فرشته...

دوست داشتن واقعی...



وقتی کسی واقعا یکی را دوست دارد ،



حتی نمی تواند فکر دوست داشتن دیگری را بکند .





دوست دارم...



از دُور تو را دوست دارم،




بی هیچ، عطری




آغـوشی




لمسی




و یا حتی بوسهای.




تنها




دوستت دارم،




از دور...!





نسوزون ...این روزها



برد باکسی است که بی رحم باشد



از دلت که مایه بگذاری سوخته ای.....










بیکسی...

مردانگی

محبت بر خلایق انتهای سادگیست/مردی ومردانگی آخرش



آوارگیست...



دل شکسته



دل شکسته را بند هم که بزنی ، بی فایده است ؛



هر کاری



بکنی باز هم غم و غصه از ترک هایش چکه



می کند



تَــ ــر َرَ یـ ـآ تــــــ ــ ـــ

نیمـ ـ شَبـ ـ اَستـــ ــ اتـ ـاقِ تـ ـاریـ





بـ ـآلِـ ـش ـیسـَـ ــم





دلِـه تَنــ ـگــم...


بـ ـآز مَنـَـ ـم


ِـ ـ اَز َر ِ ِلتَنــ ـگ


مُچـ ـآلـ ـ میشَــ زیـــ ـــرِ پَتـــ





تمـ ـآ اُستــآ هایـَ ـم تیـــــــ ــــــر میکِشَـ ـ


تَــ ــر َرَ یـ ـآ تــــــ ــ ـــ


از تَـ ـر اِعتیــــ ـــــــــا هَـ ـم





سَـتــــ تـَ ـر اَستــــــ ـ!



سکوت...

بعضی وقتا سکوت میکنی




چون اینقدر رنجیدی که نمیخوای حرفی بزنی




بعضی وقتا سکوت میکنی




چون واقعا حرفی واسه گفتن نداری




گاه سکوت یه اعتراض




گاهی هم انتظار




اما بیشتر وقتا سکوت واسه اینه که




هیـچ کلمه ای نمیتونه




غمـی که تـو وجـودتـــ داری تـوصیـفــ کنــه.......!



به جـــای مـــن یکـــی دیگـــه رو پیـــدا کـــرد...



میبینـــی خـــدا ...





داشتیـــم بـــازی میکردیـــم





اون رفـــت چشـــم گذاشـــت و





مـــن رفتـــم قایـــم شـــدم





امـــا اون





به جـــای مـــن یکـــی دیگـــه رو پیـــدا کـــرد



ومـــن بـــرای همیشـــه گـــم شـــدم .................!!!





خسته ام...

خسته ام...



ازحرف هایی که زنده به گور گشت در گورستان دلم



خدایا هیچ تنهایی رو...

تنهاگذاشت...

پسری متوجه شد که 5 دقیقه دیگر میمیرد؛




این پیام را نوشت:"من میروم، با من میای؟"




و یکی برای دوستش و یکی برای دوست دخترش فرستاد...




بعد2دقیقه دوست دخترش جواب داد: من گیرم! کجا میخوای بری؟ نمیتونم بیام، تنها برو

عزیزم...




پسرک قلبش بیشتر درد گرفت

.
بعد از 2 ثانیه...




دوستش پیام داد که؛ نامرد کجا میری بدون من؟ دهنت سرویسه اگه بری... واسا من

اومدم...




پسرک خندید و چشمانش را بست و بعد ازچند ثانیه قلبش گرفت و مرد





دلم پراست...

دلم پراست:



پر پر پر...



آنقدر که گاهی اضافه اش ازگوشه چشمانم می چکد



جدایی...



خودش اول نگاهم کرد خدایا





به صد خواهش صدایم کرد خدایا





گناه این جدایی گردن اوست






که او آخر رهایم کرد خدایا



سرشارم ازتنهایی...



یه دریا اشـــــــــــــــک برای ریختن دارم





یه دل گرفته







یه زندگی پر از خالــی





من سرشارم از تنــهایـــــــــی



خاطرهسوزاندنم خاطراتت را..




دودش چشمهایم راسوزاند




حالا خاطرات سوخته ب کنار...




میان شعله هایش اولین کاغذی ک سوخت




دست نوشته های توبودخواستم بردارم ک دستم



سوخت..میبینی دوباره خاطره شدی





دیروزخواب دیدم...



دیروز خواب دیدم با یک دسته گل اومده بودی به دیدنم،


با یک نگاه مهربون...


همون نگاهی که سالها آرزو شو داشتم و از من دریغ می کردی،


گریه کردی و گفتی دلت برام تنگ شده، ولی من فقط نگات کردم..


وقتی رفتی سنگ قبرم از اشکت خیس شده بود . . . . .





عشق ومحبت..عشق و محبت دیگر خریداری ندارد. زندگی شده قصه ی همان مرد یخ



فروشی که وقتی از او پرسیدند:فروختی؟ گفت:"نخریدند،تمام شد.."

خدا...خداتنهاروزنه امیدی است که هیچگاه بسته نمیشود





تنهاکسی است که بادهان بسته هم میتوان صدایش کرد



وباپای شکسته هم میتوان سراغش رفت





تنهاخریداریست که اجناس شکسته رابهتربرمیداردوبیشترمی خرد





اوتنهاکسی است که وقتی همه تنهایت گذاشتندمحرمت میشود

چقدسخته...



چقدسخته دستهای کسی روکه دوستش داری تودستای کسه دیگه ای ببینی ونتونی







چیزی بگی جزاینکه بگی آهای غریبه مواظب عشقم باش دنیای منه ولی خودش







بی خبره.







۱۳//۳۱ ۱۱: ق.ظ عسل نظرات (13) می مانم میروی...



مــ ــ مـ ـآنـَ ـمــ

مــ ــ رَو

لعـ__نـَـت بـ ـ ا ـیـ اَفـ ـعـ ـآلـ

ـ مـ ـآندَن رـآ بَـرا مَـ

وَ رَفـتـ ـ رـآ بَرا ِ تــُ صَـ ـ ـ ـرفــ رد.



پاداش عشق...تنها





پاداش





عشق





تجربه ی





عاشقی





است





رفت...





هــــــیس

ساکـتـ

ی کـَفـ مـرتبـ ب اِفتخـارش

چ با اِحــسآس مَنو گذاشتـ وَ رفتـ ..*



نفس...



زمانی نفسش بودم ...امابعد شدم عامل



تنگیه نفسش ,



رفت سراغ یک تازه نفس...



چقدرقشنگه...چقدرقشنگه وقتی غمگینی یکی محکم بغلت کنه تاتورو



شونه هاش گریه کنی , و



وقتی آروم شدی درگوشت آروم بگه:آخه دیوونه



من که باهاتم!!گریه چرا؟!



کعبه...









تومکه عشقی ومن عاشق روبه قبلتم





من اولین قربونیه عیدای فطرکعبتم





میمیرم ازعشق چشات اگه ندی توحاجتم





میمیرم ازعشق چشات اگه ندی توحاجتم





هرچی بته بخاطرت کوبوندموشکوندم





خودموتوچشم مست تو آتیش زدم سوزوندم





به عشق دیدن روی گل تو اینجا موندم





بین نمازظهروعصرم استخاره کردم





خوب اومده مبارکه دورسرت بگردم





اگه به من وفاکنی حاجتمو رواکنی





بین تموم عاشقات نذرمنواداکنی





یه کاسه گندم میریزم تاکفتراروسیرکنم





واست می میرم اینقدرتادلتواسیرکنم





به پات میشینم شب و روز تاباتوعمرو پیرکنم



دوست داشتن...

به قول سهراب:کاش دانه های دلم همچواناری



پیدابود.تامیدیدی هردانه ,هزاردانه تورادوست میدارد!






تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۴/۰۲/۰۱ - ۲۱:۰۶
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)